اولین فردی که برخورد و واکنش نشان داد شخص استاندار و مجری جلسه بوده که فایل صوتی آن در گروه ها میباشد و تمامی حاضرین در جلسه اعتراض خود را اعلام نمودند
کیکاوس دشتگلی پور
فعال اصلاح طلب
سلمان از اهل بیت می باشد. «سلمانُ منّا اهلَ البیت» (بحارالانوار، ج22، ص373)
اخیرا حواشی در خصوص سخنان یکی از اعضاء ستاد روحانی در اندیکا در سطح رسانه ها منتشر شده است که برای اینجانب که در جلسه حضور داشتم اندکی غیر معمول است و نوع برخوردها و واکنش های به آن را زاییده ی حساسیت زایی رسانه ها و منبعث از برخی ملاحضات سیاسی می دانم.
نه به عنوان دفاع بلکه به عنوان شاهدی که در جلسه حضور داشتم و بعضا از چند و چون جریانات سیاسی و شخص گوینده مطلع هستم مطالبی را جهت تنویر افکار عمومی بیان می کنم.
اول آنکه ، شخص گوینده که از افراد خیر و معتمد منطقه اندیکاست که در بعضی انتخابات مثل ریاست جمهوری سال 92 همین مسئولیت را برای دکتر رضایی و در مجلس برای اصولگرای دیگر داشته و از سواد دینی برخوردار نیست و چنین ادعایی ندارد لذا بحث در باب مسایل دینی از طرف برخی صاحبنظران به شخصی که هیچ ادعایی ندارد حرکت چندان متناسبی نیست.
ثانیا به هیچ روی اجازه منعقد شدن کلام این شخص داده نشد و اگر عده ای با شتابزدگی مانع سخنان ایشان نمی شدند و کلامشان منعقد می شد قطعا می توانست منظور خود را به درستی بیان کند و سوء برداشت های کنونی هرگز شکل نمی گرفت اما نکته بعدی آنکه آیا براستی اعلام مواضع و واکنشهای ایجاد شده در یک مسیر طبیعی شکل گرفته است یا متاثر از برخی ملاحضات است؟
اولین فردی که برخورد و واکنش نشان داد شخص استاندار و مجری جلسه بوده که فایل صوتی آن در گروه ها میباشد و تمامی حاضرین در جلسه اعتراض خود را اعلام نمودند نمیدانم با توجه به اینکه تمامی افراد حاضر موضوع پیش امده را محکوم و بلافاصله عکس العمل نشان دادند چه نفعی برای اسلام و انقلاب داشت که از حاضرین موضوعی که در یک جلسه خصوصی بوده را رسانه ای کرده است و خوراک تبلیغی را تحویل مخالفان دادند ؟
آیا اعلام مواضع تند برخی عزیزان به این باز نمی گردد که جناح سیاسی و ... افراد جناح مقابل یا اشخاص یا گروه مورد هدف را متهم به بی دینی می کنند؟ آیا سخن فردی که نه ادعای عالمیت در دین دارد و نه سواد دانشگاهی و ... در خصوص برخی مسایل تاریخ اسلام از چنان درجه ای از اهمیت برخوردار است که عده ای چنین به واکنش درآمده اند؟ که برخی پس از گذشت 38 سال از انقلاب اسلامی هنوز زحمت خارج شدن از اهواز و شهرهای سهل الوصول را به خود نداده و از پیمودن راه های صعب العبور و روستاهای دور اجتناب می کنند و تنها در هنگام برخی انتخابات و هر از گاهی در پی کسب رای و برخی مسایل غیر دینی یادی هم از مردم مناطق محروم می کنند.
سئوال روشن آیا مشکل اینکه مومنینی روایات اسلامی احیانا ناقص به دستشان رسیده تا جایی که آن رابه عنوان مسلمات بیان می کنند به این باز نمی گردد که متولیان دین در وظیفه خود در ترویج اسلام ناب کوتاهی کرده اند؟
آیا گمان نمی کنید که مقداری هم اشکال کار در جای دیگر است که هزینه های فرهنگی در استان توزیع مناسبی ندارد و متولیان فرهنگی استان بهره وری لازم را نداشته اند.
در پایان ضمن محکوم کردن هر گونه توهینی به مقدسات دینی ، بنظر اینجانب نشر بیش از اندازه ان سبب سوء استفاده دشمنان نظام و انقلاب و شبکه های بیگانه و افراد فرصت طلب میگردد