شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۳۰۶۱
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۳
گفتگو شوشان با مدیرعامل شرکت آرین گستر راه پارسوماش:
پیش از تاسیس کارخانه آسفالت شوش در بخش شاوور برای توسعه راه روستایی آنجا تلاش کردیم، 35 پروژه راه روستایی کار کردیم که اعم فعالیت ها در شهرستان شوش بوده است.
شوشان: شرکت آرین گستر راه پارسو ماش از سال 1386 فعالیتش را در حوزه راه سازی آغاز کرده است و با اتکا بر نیرو های بومی و مدیریت متعهد، توانمند و با تجربه توانسته است اکثر پروژه های راه سازی شهرستان شوش را به اتمام برساند. مهندس مهدی محمدعلیپور مدیر عامل جوان و کار آفرین شرکت آرین گستر راه پارسوماش در سال 1393 با ساخت یک کارخانه آسفالت در شهرستان شوش فعالیت خود را در حوزه راه سازی گسترش داده است.

این کارخانه در شهرک صنعتی شاوور شوش در زمینی به مساحت یک هکتار و دویست و چهل و دو متر راه اندازی شد کارخانه ای با تمام ویژگی های اتوماتیک که مشابه آن را ایتالیایی ها و آلمانی ها می سازند ولی  ساخت آن به وسیله نیروهای مستعد و متخصص ایرانی صورت گرفت.

مهندس علیپور تاکید می کند: ما بر اساس یک آرمان متعالی وارد این عرصه عمرانی شده ایم و دغدغه و افق نگاه ما آن است که خوزستان از نظر توسعه راه ها در رتبه و جایگاه نخست کشور و حتی خاورمیانه قرار بگیرد.


 او می گوید: برای دست یافتن به این امر مهم ما تلاش کردیم با ساخت کارخانه ای همراه با تجهیزات مدرن و اتکا بر نیرو های مجرب بومی نقاط ضعف وضعیت راه های ارتباطی استان را آسیب شناسی کنیم و برای رفع نواقص و افزایش کیفیت آسفالت اقدام کنیم تا دیگر شاهد نقاط حادثه خیز در جاده های استان نباشیم.

 وی مهم ترین شاخصه برای فعالان بخش خصوصی حوزه راه سازی را طی کردن پروسه تجربه عنوان می کند.

 شما را یک کارآفرین در صنعت راه خطاب می کنند چگونه شد که این حوزه را برای فعالیت انتخاب کرده اید؟

 به دلیل علاقه ام به مقوله عمران رشته تحصیلی ام نیز مهندسی عمران است از همان روز نخست که وارد این رشته دانشگاهی شدم انگیزه و علاقه ام خدمت به توسعه و عمران پیرامون به ویژه در بخش راه سازی بود برخی دوستانم پیشنهاد و توصیه می کردند در حوزه ساخت و ساز کار کن بهتر است ولی من گفتم علاقه ای به کار در حوزه ساحتمان ندارم و اشتیاق و علاقه ام به فعالیت در حوزه راه و راه سازی است.

آیا توسعه راه برای شما یک دغدغه است؟

بله دقیقاً ، همیشه با ماشین در مسیر راه ها بحث ما مسئله و مشکلات بخش راه بود و همیشه این پرسش برایم مطرح بود که چرا این مسائل وجود دارد، قدر مسلم پر هزینه ترین حوزه کار در بخش خصوصی، بخش راه است، شما اگر بخواهید یک پل بسازید مشاهده می کنید بالای بیست میلیارد هزینه آن است و یا اگر بخواهید یک کیلومتر جاده بسازید البته در مقطعی شاید 30 میلیون تومان بود ولی الان به یک میلیارد رسیده است.

 دهه هشتاد یک سری ناظر دست گذاشتند در دست کارفرماها و روی پروژه ها را سیاه کردند، یعنی آمدند فقط آسفالت کنند و بروند، برایشان کیفیت کار مهم نبود فقط می خواستند راندمان کار خودشان را بالا ببرند، آقایانی که در رأس کار بودند فقط دوست داشتند آمار بدهند که در فلان سال چقدر آسفالت انجام داده ایم و برایشان مهم نبود که این آسفالت آیا در چند سال آینده برای خدمات دهی به مردم کارایی دارد به قول جناب مهندس شیری رئیس وقت بخش راه شهرستان باغملک که به ما اهوازی ها می گفت: مرکز نشینان ، حالا عده ایی هم می خواستند به مرکزنشینان تهران آمار بدهند که به جای صدکیلومتر، سیصد کیلومتر راه ساخته اند حالا آیا آن 300 کیلومتر قابلیت و کیفیت آن صد کیلومتر گذشته را داشت یا نداشت و ما از این مسائل رنج می بردیم، البته الان شرایط و اهمیت کار خیلی بهتر شده است.

 چه شرایطی تعیین شده است؟

 گزینش ها خیلی بهتر شده است، پس از حضور جناب مهندس منوچهر رحمانی کار را با به کسانی می سپارند که دارای ویژگی هایی همچون داشتن پشتوانه مالی، کارخانه دار و دستگاه داشته باشند. نسبت به پنج و شش سال پیش اوضاع بهتر شده است، برخی در اهداف پروژه های راه زیرسازی برایشان مهم نبود، من همیشه در کارم شعارم این است یک کیلومتر سالم بهتر از ساخت ده ها کیلومتر ناسالم است.

بالا بردن راندمان جاده سازی به چه قیمتی؟ به قیمتی که نقاط حادثه خیز جاده ها را کم اهمیت ببیند و تصادف ها ایجاد شود چرا درست کار نکنی و چاله چوله ایی باشد و راننده ها برای فرار از چاله و چوله تصادف های بزرگ و... دلخراش ایجاد شود، اکثر این جاده ها مهندسی نیستند و بر روی پیچ ها ، قوس ها و نقاط حادثه خیز کمتر کار شد، البته یک سری وسایل نقلیه مشکلات خاص خود را دارند ولی جاده ی با کیفیت و بی کیفیت در آمار حادثه ها خیلی موثر است، زیرسازی های جاده ها مهم است به طور مثال در محور برومی که خشک و برهوت است راننده پس از دقایقی احساس خستگی می کند، کنار جاده را ملاحظه کنید چه پرتگاه هایی است، برخی جاها به محض بارندگی آب روی جاده قرار می گیرد، برخی جاها ارتفاع بلندی است و جایی ارتفاع کوتاه است این نشان می دهد که با درایت عمل نشده است البته آن موقع مشکلات خاص خود را نیز داشت، الان شرایط سپردن کار به بخش خصوصی کار بلد بهتر است و براساس ضوابطی که از طرف وزارت خانه تعیین می شود کارها سپرده می شود، باید علاوه بر مدرک تحصیلی تجربه داشته باشند.

 فعالیت های شما در بخش راه روستایی چگونه است؟

با تاسیس کارخانه آسفالت شوش در بخش شاوور برای توسعه راه روستایی آنجا تلاش کردیم، 35 پروژه راه روستایی کار کردیم که اعم فعالیت ها در شهرستان شوش بوده است به طور یقین توسعه راه روستایی در منطقه اشتغال ایجاد می کند، همین منطقه بازفت را در نظر بگیرد پس از توسعه راه در مسیر آن مغازه ها ، پمپ بنزین ها و موارد دیگر که منجر به اشتغال می شود فراهم شده است.

 اشاره کردید بخش عمده فعالیت شما در حوزه راه روستایی است امروز در نقاط مختلف استان روستاهای گردشگری و بکر وجود دارند که به دلیل نبود دسترسی به یک جاده ساده از معرفی شدن به گردشگران محروم و بی رونق مانده اند، توسعه راه های روستایی چقدر در برنامه های شما اهمیت دارد و در نگاه کلی تر  اهمیت آن در نگاه مسئولان امر چگونه است، ما موارد زیادی از کم اهمیت دانستن توسعه راه های روستایی در برنامه های مسئولان راه مشاهده می کنیم؟

بله این مسئله را در مناطق زراس و سوسن ، شیمبار می بینیم، همانطور که اشاره رفت حوزه راه سازی خیلی هزینه براست، از کوه بری ها تا جاده زدن، روزگاری آن جاده ها مالرو بودند. توسعه جاده های روستایی و پوشش آن البته در نگاه مدیرکل و مسئولان حوزه راه با اهمیت است برای مثال اگر از طرف بازفت بخواهیم به شهرکرد برسیم هم از نظر زمانی و مصرف انرژی خیلی ارزانتر و به صرفه تر است ولی از طرفی هم اگر بخواهید مسیر را توسعه دهید هزینه اش سنگین تر است. کوه بری ها، انفجارها، که مشکلات خاص خود را دارد ولی به یاری خدا این نگاه دارد محقق می شود. جناب منوچهر رحمانی در بحث توسعه راه های روستایی واقعا فعالیت می کند. همچنین زحمات جناب دشتی زاده معاون ایشان در بخش راه روستایی قابل ستایش است.  

مسئولیت پذیری یکی از اصول وجدان کاری است. شما اصول اخلاقی صداقت و اعتماد را چقدر در فعالیت کاری اهمیت داده و اجرا نموده اید؟ 

سال هشتاد و شش که شروع کردیم مبنا را بر این قرار دادیم که در یک حوزه تمرکز بگذاریم و در حوزه دیگر ورود نکنیم، وارد حوزه ای که تخصص و تجربه نداریم نشویم، از موقعی که فعالیت خودم را در شهرستان شوش شروع کردم بیش از 30 پروژه را به بهره برداری رساندیم ، حتا کارخانه را نیز در این شهرستان دایر کردیم و حوزه فعالیت را فقط در همین شهر سرلوحه قرار دادم من در این کار سرمایه گذاری کرده ام و این شهرستان نیز آمده بر روی من جوان سرمایه گذاری نموده و اعتماد کرده پس من هم باید پاسخ اعتماد آن ها را بدهم، ما با کمک دکتر نوری که نشست های زیادی داشته ایم، پاسخ این اعتماد را دادیم و کارخانه را در خود شهرستان بنا کردیم، سرمایه ای که در پی آن حدود 30 پروژه ای را که انجام دادیم و به دست آوردیم در ظرف چند سال آمدیم و در یک نقطه متمرکز کردیم و الان در همان شهرستان و با استفاده از نیروهای کار همان شهرستان داریم فعالیت عمرانی انجام می دهیم البته هر جای این استان سرای ما است ولی معتقدم بخش خصوصی در حوزه فعالیت خود نباید زیاد جابه جا شود به ویژه فعالان بخش خصوصی در حوزه راه سازی.

 ببیند من که الان مدتی است در شهرستان شوش کار می کنم دیگر از تمام مشکلات و چالش های این شهرستان آگاهی و تحلیل دارم، می دانم زیرسازی آنجا چه مشکلاتی دارد، اینکه آیا خاک آن شور یا شیرین است، و آیا با آب شسته می شود یا سیل و باران می آید و پل ها چگونه باید ساخته شوند، برخی دوستان پیمانکار ما همزمان یک پروژه را در دزفول، بهبهان و شادگان مدیریت می کنند در نتیجه از نظر مدیریتی نمی توانند به کارها برسند و یا بازدید جزئی از پروژه ها انجام دهندولی ما چشم انداز آینده فعالیت خودمان را با تمرکز بر شهرستان شوش تعریف نموده ایم و در نهایت شهرهای نزدیک که زیر هفتاد کیلومتر و صد کیلومتر مانند اندیمشک و بستان که بتوانیم در خدمات دهی کارایی داشته باشیم آمادگی همکاری داریم ، مگر در طول هفته یک انسان چقدر انرژی دارد که بخواهد یک روز آن را در آبادان، مسجدسلیمان، بهبهان و سایر شهرها بر پروژه ها نظارت کند، در دوره مدیرکل وقت جناب خادمی این مسئله در مورد ناظران برکار پیمانکاران وجود داشته که یک ناظر همزمان چند شهرستان شمالی و جنوبی استان را باید برای نظارت بر پروژه ها طی می کرد و این شیوه کار برای نظارت اداره راه واقعا خسته کننده بود، گاهی یک نفر ماموریت نمی رفت و یک نفر دیگر در طول ماه 20 ماموریت می رفت آنموقع آمدند همه را حوزه بندی کردند، با توجه به این مشکلات تجربه و برداشت من این بود یک حوزه را برای کار در نظر بگیریم.

 این شیوه کار چه پیامدی در کیفیت کار گذاشت؟

ما جاده ای را در سال هشتاد و شش ساخته ایم که هنوز کوچکترین مشکلی در زیرساخت آن ایجاد نشده است نمونه اش جاده آهو دشت که می توانید بازدید کنید این جاده سال قبل اوایل فروردین 95 سیل آمده بود اگر ملاحظه کنید جاده هنوز تکان نخورده است به این دلیل که ما واقعا آنجا زمان گذاشتیم و کار کردیم برای ما سرعت در کار و اتمام پروژه در اولویت نبود بلکه کیفیت کار مهم بود از سال 1376 آنجا چندین قرارداد متفاوت را طی کرد تا سال 1386 که در دست ما قرار گرفت، ما یک بخش را کار کردیم که عملکرد مثبت بود ما توصیه کردیم آن مسیر مشکلاتی دارد از جمله آن که حریم سازی نشده و متاسفانه رئیس اداره وقت کمک نمی کردند که در آنجا حریم سازی صورت گیرد، در مباحث جاده سازی نخستین اولویت مشخص کردن حریم جاده است، مثلا در جاده های روستایی کشاورزان در کنار جاده زمین های خود را شخم می زنند، کشاورز علم به این ندارد که این موضوع سبب تخریب جاده می شود ، شما پای هر چیزی را آب بگذارید نابود می شود حتا بتن و فولاد هم که باشد یک زمانی بالاخره خوردگی به وجود می آورد، همین جاده آهودشت را که دوباره مثال بزنم بالای پنج بار تعمیر شد و بالای میلیاردها هزینه در برداشت شما ملاحظه کنید جاده ارتباطی 30 تا روستا است ولی متاسفانه الان به مشکل برخورد کرده و پر از دست انداز و تصادف ها است که با درایت جناب مدیرکل راه و شهرسازی جناب رحمانی این مشکل دارد برطرف می شود و دارند کارها، تثبیت آهک را انجام می دهند که جلوی نفوذ آب را بگیرند تا جاده صدمه ای نبیند.

 الان شهرستان شوش در حوزه راه نیازمند چه نوع زیرساخت هایی است و شما تاچه حد توانسته اید به چشم اندازی که برای خودتان تعریف کرده اید دست یابید؟

از سال 1386 که به مدت ده سال است در آنجا فعالیت خودمان را شروع کرده ایم یک سری ولی چشم انداز برای خودمان تعریف کردیم که در پنج سال اول در بحث راه های اصلی وارد شویم که متاسفانه نشد، به این خاطر که در سال 90 با رکود اقتصادی برخورد کردیم و کارهایی صورت گرفت که حق الزحمه آن را دریافت نکردیم الان دوباره این اهداف استارت خورده است تا بتوانیم به اهدافمان برسیم و بتوانیم در بخش راه های اصلی خدمت کنیم ، متاسفانه در مورد نحوه واگذاری پروژه ها مشاهده می شود فلان بخش خصوصی هنوز در ابتدای راه کاری انجام نداده بخش راه های اصلی را به او واگذار می کنند، من به این نوع نحوه کارکردن منتقد هستیم و به جناب مدیرکل پیشنهاد کردم شرکت هایی که در مناقصه های پروژه ها حضور دارند سریع به آن ها پروژه راه های اصلی را واگذار نکنید، راه های اصلی را به آدم های با تجربه و کسانی که به قولی پیر این کار شده اند واگذار کنید متاسفانه مورد مشاهده می شود پیمان کاری بدون تجربه پروژه راه اصلی به او واگذار می شود در حالی که پروژه را نیمه کاره رها می کند و می رود ما ابتدا چشم اندازی تا سال 1390 برای خودمان تعریف کردیم ولی نتوانستیم کار را به جای مورد نظر برسانیم از سال 90- 93 مشکلات اقتصادی و تحریم ها موانعی ایجاد کرد، بحث یارانه ها هم بود که پولی به بخش خصوصی تخصیص داده نمی شد البته الان اوضاع خوب شده است پیش بینی می شود در نیمه دوم سال 1396 شرایط بهتر شود، سال 93 هم وقتی می خواستم کارخانه را راه اندازی کنم اکثراً می گفتند این کار شما ریسک بزرگی است و طبعات منفی برای شما دارد، با این شرایط اقتصادی اصلا کار عاقلانه ای نیست این در حالی است که من این کار را دوست دارم، شغلم را دوست دارم ، شرایط خوبی نبود، اداره ها پول نمی دادند و ما نزدیک چند میلیارد طلبکار بودیم ولی من نترسیدم و بر این باور بودم باید به نقطه ی مطلوبی از تجربه کاری برسیم و بتوانیم مسیر افراد تجربه در این عرصه را تداوم دهیم، نباید عرصه را خالی می کردیم در آن صورت چه کسی می خواست این اهداف را برای ما بالفعل کند،نزدیک سه میلیارد برای راه اندازی این کارخانه هزینه نمودم هشتاد درصد خودمان پای کار بودیم و بیست درصد را بانک کمک کرد آن هم به خاطر پیشینه اعتبار و عملکرد گذشته ما پرداخت شد. 

 وقتی وارد کار شدید چه خلع  هایی را در حوزه راه سازی مشاهده نمودید؟

الان یک سری قیر ها داریم در انواع 70 در 60  که استحکام ندارد ولی قیرهای 14 در 60 p/g و همچنین10 در 70  استحکام بیشتری در برابر گرما دارند این ها یک سری پرتی ها دارند که توی کار مشخص می شود قبلا تهرانی ها می گفتند برای هر کیلومتر ما پنجاه تومان به شما می دهیم در صورتی که پنجاه تن بالاتر میزد و بالای پنجاه و شش تا میزد. ما در کارخانه یک آزمایشگاه تاسیس کردیم تا محصول خودمان هر روز از آزمایشکاه بیرون برود اگر سایر کارخانه های آسفالت را بررسی کنیم به نظر میرسد ما تنها کار خانه ای باشیم که از امکانات آزمایشکاه برخوردار است، آزمایشگاه در مقر کارخانه مستقر است  و صرفه جویی در مصالح، و قیر می شود با وجود آن که ما به شهرک های صنعتی پول خوبی بابت خرید داده ایم ولی متاسفانه آب و برق را به سختی برای ما تامین کردند شرایط تلفن و اینکه بتوانیم از اینترنت  و تحولات روز در این حوزه کاری آگاه شویم  و روبه جلو باشیم این شرایط را برای ما فراهم نکردند. هر چند دستگاه های ما تمام اتوماتیک هستند ولی سوخت ما گازوئیلی است و هرچند به وسیله بک فیلتر آلودگی محیط زیستی آن را بر طرف کردیم ولی مصرف این سوخت بالا است در نتیجه هزینه های ما هم بالا میرود الان ما برای دریافت  گاز تقاضا دادیم و جالب است لوله گاز از کنار ما می گذرد ولی می گویند یک سال دیگر انجام می دهیم این در حالی است که ما در حال انجام سرمایه گذاری هستیم و نیاز مند این امکانات ابتدایی می باشیم ما برای کیفیت آسفالت خیلی تلاش میکنیم تا به آن اهدافی که داریم برسیم. 

 کارخانه شما چه تعداد اشتغال زایی داشته است ؟

  به طور مستقیم بیست و پنج نفر و به طور غیر مستقیم تقریبا پنجاه نفر در حال فعالیت هستند.

  آیا تا مرز ورشکستگی رفته اید؟

 بله سال هزار و سیصد و نود و انتهای سال هزار و سیصد و نود و پنج این اتفاق را تجربه کرده ایم سال نود یک سری مطالبات داشتیم که ما را تا مرز ورشکستگی برد به گونه ای که خانه ام را رهن دادم  و خودم اجاره نشین شدم، ماشین زیر پایم را هم فروختم اما خدا را شکر تلاش ها و سرمایه گذاری دوباره نتیجه داد پارسال نیز علیرغم سرمایه گذاری و با وجود اینکه دوست نداشتیم به بانک ها متوسل شویم ولی متوسل و مجبور شدیم تن در دهیم به وام سی درصدی و سی و دو، سه درصدی.

  این نارضایتی را اکثر کارآفرینان استان دارند که مدیریت استان در مورد  نقش و توانمندی کار آفرینان خوزستانی و به این خود باوری دست نیافته اند؟

 در فضای بخش خصوصی این لابی گری های سیاسی بد است، از توانایی ها کاسته می شود و انتخاب ها بر اساس توانایی ها نیست،مانند لابی های برخی نماینده ها و فشار هایی که بر مدیر کل ها وارد می شود، این موارد بخش خصوصی را به چالش می کشاند و این چالش ها بخش خصوصی را بیمار می کند، مشاهده می شود در یک حوزه ای ده تا شرکت واقعا زحمت کشیده اند و یک پروسه کمیتی و کیفیتی را طی کردنده اند آن گاه می بینید یک شرکت تازه کار می آید و یک شبه ره صد ساله میرود و به جاهایی می رسند در بخش خصوصی که حتی فکرش را هم نمی کردند این در حالی است که ما از صفر کار و از بارنامه نویسی شروع کردیم،قبض دادیم به دست راننده کمپرسی،باسکول بودیم. مهر نمودیم تا الان که خدا را شکر به مدیر عاملی این شرکت رسیدیم ولی متاسفانه یک سری لابی ها هستند که اصلا هیچ کاری هم نمی توان با آن انجام داد این ها واقعا موانع پیشرفت در فعالیت های یک کار آفرین است که بتوانند در یک چرخه و رقابت سالم توانایی خود را بروز دهند.

 گاهی پیش آمده است به خاطر یک نقطه در اساسنامه و آگهی شما را رد می کنند می گویند شما کنار بروید و جناب... که قیمت پیشنهادی اش بالاتر از شما است به او می گویند بسم الله بعد وقتی جناب... وارد پروژه می شود ملاحظه می کنید توانمند نیست و خودش است و یک ماشین و یک کیف زیر بغل او نه گریدر، غلطک، آبپاش، نه کارخانه و هیچ امکاناتی ندارد کسی که وارد این فرایند می شود می بایست رنج های این حوزه کاری را متحمل شود، نخستین قرارداد من یک صد میلیون بود، ولی الان ملاحظه می شود فردی بدون دارا بودن شاخصه ها می آید به راحتی قرارداد ده میلیاردی را از آن خود می کند و می گویند برو به سلامت، گاهی نا امید می شوید به ادامه راه ولی باز هم همان اشتیاق و انگیزه به کار نمی گذارد از این مسیر خارج شوید با خود می گوید از روزی که این کار را شروع کردم سختی های زیادی کشیدم تا به این نقطه رسیدم پس این نیز بگذرد ولی این بیماری واگیر دار در بخش خصوصی شور بختانه همچنان ادامه خواهد داشت و اراده ای برای واکسینه کردن این بیماری بخش خصوصی نیست، مهمترین مسئله همین لابی بازی است که گاهی کار آفرین وقتی وارد فرایند مناقصه می شود تحقیق می کنم ببینم لابی فرد مقابل من کیست اگر لابی سیاسی او قوی بود من دیگر هزینه بیهوده نکنم وقتی نتیجه کار را می دانم.

 انتظار ها :

 در بحث اعتبارات و آن دو درصد سهم نفت که شعار می دهند و نمایندگان محترم مباحث آن را گاهی مطرح می کنند فعالیت خود را حول جذب این اعتبارات بیشتر کنند، البته نه اینکه مختص به شهرستان شوش باشد بلکه کل استان را پی گیری کنند شکوفایی کل استان مد نظر ما است آقایانی که صحبت از سه درصد نفت می کنند ما مانعی در تهران نداریم بلکه مشکل آن است افرادی توانمند برای چانه زنی نداریم که این اعتبار مورد نظر را جذب کند، افرادی کار آمد هم در بخش های کاری نیست.

مثال بزنم یک شخصیت و مدیری همچون منوچهر رحمانی الان تمام مشکلات را به تنهایی روی دوش خودش تحمل می کند، مدیری نترس می خواهیم که چه ایرادی دارد صدایش را جلوی نماینده هم بالا ببرد که حق مردم  و من فعال بخش خصوصی را بستاند، هفتصد کیلومتر رسیده ایم خب باید گفت بیشتر این کار توسط بخش خصوصی صورت این واقعیت است که ما برای توسعه پول نیاز داریم، اصلا حق خودمان را فقط بدهید،یادم است زمانی مسوولین امر اظهار داشته اند : یک سری اعتبار ها ی دریافت شده را عودت دادند گاهی اعتبار می دهند ده میلیارد وقتی اخر سال تخصیص می دهند. مشاهده می شود پنجاه درصد تخصیص می دهند،یعنی از ده میلیارد پنج میلیارد می رسد به دست شما مدیران باید بروید برای آن بجنگید که صددرصد جذب شود، چگونه است که استان اصفهان و دیگر استان ها بالای نود درصد این تخصیص برایشان اتفاق می افتد ولی برای ما این میزان جذب اعتبار مقدور نیست؟

 این نشان می دهد نفراتی که در جایگاه چانه زنی برای حفظ منافع استان هستند بر اساس قواعد و قوانین رشد سیاسی و مدیریتی را طی نکرده اند ولی ملاحظه کنید کمتر مدیری را می توان در استان یافت که مانند مهندس منوچهر رحمانی پله پله فرآیند مدیریتی، فنی راه در ساختار اداره راه طی کرده باشد و در جایگاهی که استحقاق آن را دارد قرار گرفته است و به همین شکل جناب آقای دکتر خادمی معاون وزیر راه که پله پله در حوزه مدیریت کلان رشد کرده اند ایشان حدود هشت سال مدیرکل راه و شهر سازی بودند این جوانگرایی که امروز در حوزه ی مدیریت راه مشاهده می کنید مدیون جناب آقای خادمی هستیم  یک خاطره ی شیرین می خواهم برایتان بیان کنم: سال هشتاد و شش روز نخست کارم که در مناقصه شرکت کردم من قدری مبلغ خودم را پایین تر زده بودم،در پیرامون یک میز کنفرانس با حضور جناب آقای خادمی مدیر کل وقت راه حضور داشتیم من مبلغ صد میلیون پیشنهاد دادم البته ان موقع صد میلیون هم برای پروژه مبلغ زیادی بود همه سن و سال بالایی داشتند و من جوان بودم از قضا من برنده مناقصه شدم ایراد گرفتند چرا کار را به این جوان واگذار می کنید در حالی که تجربه ندارد و خیلی به مهندس خادمی اعتراض کردند.

خادمی گفت می توانی پاسخ آن ها را بدهی؟

 خادمی گفت:پناه بر خدا این کار را خودتان انجام دهید.

 در واقع ایشان به یک جوان اعتماد کرد و امروز ما به اینجای کار رسیده ایم الان ثمره ی اعتماد ایشان است که چند خانواده در شرکت ما معاش می کنند نیروهای شرکت ما نیز اکثرا جوان هستند ما هم تلاش کردیم با همین ذهنیت و جوان گرایی جلو برویم.  

و سخن پایانی؟ پدرم که معلم بازنشسته است راهنما و رهرو من بود و من نیز اعتقاد او را در حوزه های اجتماعی ادامه می دهم ایشان به من کمک کرد و این موضوع به من انگیزه می دهد که نگذارم در شرکت بسته شود چرا که این مسئله پیامد اجتماعی منفی دارد همین که نیروها هر روز صبح با یک امید و انگیزه سر کار حاضر می شوند این برای ما خیلی ارزشمند است و انگیزه می دهد که یک هدف متعالی را در زندگی دنبال کنیم.










نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار