شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۵۳۰۵
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۶
نوشتاری از دکتر اکبر ظریفی
رسانه در اختیار اقتصاد است برای رسیدن به آرمان هایش،نه برعکس!یعنی به نوعی رسانه از اقتصاد به صورت دقیق و درست بهره می برد...


شوشان / دکتر اکبر ظریفی

۱ کمبود خبرنگار کاربلد

۱-۱)کم کاری کارگزاران: 

سپهر رسانه ای استان خوزستان از نبود نیروی جفت و جور با کار، رنج می برد.در گذشته باید کارگزاران بومی بخش فرهنگ به این ویژه رسیدگی می کردند.چرا این کار که بخشی از وظایف اصلی این کارگزاران بوده،انجام نیافته است؟پاسخ به این پرسش را کارکنان رسانه ها باید پی گیری کنند و کوتاهی کنندگان را برای دست کم، خودشان بشناسانند و در پی حقوق از دست رفته شان تلاش کنند تا کم کاری های دیروزین،امروز و فردا نیز سر جای خودش باقی نماند.

بخش پایه ای اداره های فرهنگ و دیگر نهادهای وابسته،حوزه رسانه است.سرو سامان دادن به یک کاری،تنها کنترل آن نیست، نگهداری بارش تنها بالا بردن شماره و شمارگان پدیده ها نیست،بلکه داشت این پدیده ها مهمترین بخش نگهداری است.شناسایی مولفه های نگهداری از رسانه ها بیشتر از همه وظیفه نهادی کارگزاران فرهنگیست،وگرنه کنش میدانی را که خود رسانه ها و آدم هایشان انجام می دهند.مدیریت رسانه ها یعنی پی گیری مناسبات بایسته این حوزه در ساخت،داشت و پرداخت است،واین سه ویژگی ،برنامه کارگزاران فرهنگی در بخش رسانه را می سازد.

۲- ۱) "درد نان" به جای "آرمان" نشسته است: 

به دست آوردن پیروزی و بالا رفتن از پله های توسعه نیازمند به دست آوردن "دانش" در راه است. پی گرفتن راه شناخت پایه ها ی کار رسانه ای نیز آموزش و تن دادن به سختی ها و دشواری های این راه را بایسته دارد.برای اینکه کسی "فرصت"گفته شده را به دست بیاورد،باید پیرامونش آمادگی کامل برای او بسازد.بیشتر کنشگران صحنه یاد شده،غم نان دارند.زمانی که برای فراهم کردن بایسته های نخستین-که از وظیفه های کارگزاران است-به دشواری برخورد می کنند،چه باید بکنند؟درست است که به سپهر رسانه با دید درآمدزایی نمی توان نگریست-دست کم در آغاز راه-،اما به گفته قدیمی ها《بی مایه فطیر است》!دست کم ها،باید آماده برای آغاز کردن باشد،وگرنه کار به هیچ سرانجامی نخواهد رسید.به همین دلیل،بسیاری بی آنکه سختی راه آموزش را به جان بخرند،و پس از آن به میدان یاد شده وارد شوند،میان بر زده و با "کجرویی"و نادرستی در پی نان می روند،بی آنکه به آرمان کار رسانه ای نگاهی داشته باشند.

۳- ۱) گرایش نداشتن جوانان به کار رسانه ای: 

به هر روی، انجام هر کاری می بایست نخستین نیازها را برآورده سازد نمی توان تنها برای برآورده کردن احساس و عاطفه انتظار کار از دیگران داشت.وقتی نانی از کار به دست نیاید،آن کار رها خواهد شد واین طبیعی است که ورودی جویای کار به حوزه هایی که نان انسان را به صورت درست تامین نمی کند،کمتر و کمتر خواهد بود.وقتی شمار کمتری از جویندگان کار برای یک کاری داوطلب باشند،امکان گزینش بهترین ها ازبین خواهد رفت و این یک آسیب جدی است که به پیش خواهد آمد.

۲ - خانه مطبوعات کجای کار است؟

۱- ۲)کاستی های پایه ای در برنامه ریزی:

افزون بر آسیب های گفته شده در گفتگوی پیشین،رسانه های استان با پدیده های دیگری نیز روبرو هستند که این آسیب ها یافرجام کاستی های پیشین هستند و یا در تغییرات، از آن آسیب ها تاثیر گرفته اند.یکی از پایه ای ترین کاستی ها جوان بودن خانه مطبوعات است،اما جوان بودن به تنهایی و زیر هر وضعی،آسیب نیست.بسیاری از نهادهای تازه ساخته شده،به خوبی برنامه ریزی های لازم راانجام داده و با همان به پیش می روند.اگر همواره برابر با بایسته های ساخت نهادها،کنش های ویژه انجام پذیرد،کاستی در کار به پیش نخواهد آمد.چگونه است که یک نهاد در چنبره برنامه نمی رود؟ روشن است که اگر بخواهیم بی آنکه زمان را ازدست بدهیم،کار رابه پیش ببریم،باید خود را در انبر برنامه گیر بیندازیم و گردن به فشارهای آن بدهیم،واین نه کار ساده ای است و نه خیلی ها توانایی چنین کنش هایی را دارند.پیش از آن هم،تخصص و سلامت پندار نیز زمینه های توسعه در این وادی همراه با برنامه به حساب می آید.که اگر نگاه به "آرمان " کار نباشد،این زمینه ها هم نخواهد بود و فرجام کار نه آن خواهد بود که باید باشد!

۲-۲)اقتصاد رسانه: 

امروزه رسانه ها به تمام شئونات زندگی خلق ا...راه یافته اند،حتی خواب مردم هم زیر فشار رسانه هاست.به سادگی می توان رسانه را امروزه یک صنعت نامید.به همین دلیل،نمی توان پیوند اقتصاد و رسانه را به سادگی نگریست.مهم این است که باید راه درست بستگی این دو سخن را شناخت و از این موقعیت به درستی بهره برد.رسانه در اختیار اقتصاد است برای رسیدن به آرمان هایش،نه برعکس!یعنی به نوعی رسانه از اقتصاد به صورت دقیق و درست بهره می برد.این کمکی است برای دنیای رسانه،نه برای رشد اقتصاد عام.اگر هدفی جزء وضع خواسته شده برای رسانه ها در این صحن پی گیری شود،خطای اساسی پیش آمده و فرجام آن،وضع آشفته ای خواهد بود که افزایش فساد در سپهر رسانه ای را خواهد داشت.درآمدهای به دست آمده در جاهایی هزینه خواهد شد که به رشد و توسعه بستر  کمکی نکرده بلکه به خراب کردن بنیان خواهد انجامید.بهره های شخصی در کار رسانه ای تا اندازه‌ بایسته پذیرفتنی است،رسانه یک بنگاه فرهنگیست،نباید به دید یک بنگاه درآمدزایی برای غیر کنش فرهنگی تبدیل گردد.

۲-۳) پشتیبان گیری از کارگزاران فرهنگ:

حوزه فرهنگ بسیار گسترده است و عناصر آن در گیر و دار هم است.تعامل ماشینی این اجزاء موجب پیشبرد درست کارها می شود.هرچه میزان هماهنگی بیشتر باشد،آرامش و آسودگی و درستی کارها بیشتر خواهد بود.این پیوستگی ها در بسیاری از بخش هابایکدیگر بایستگی همه جانبه دارد.در برخی جاها نیز بایستگی نیازمندانه دارد.باید یکی به دیگری پیوسته باشد تا هر دو باشند.کارگزاران فرهنگ در یک ساختار اجتماعی نگاه سرپرستانه باید داشته باشند.این نگاه تعاملی است نه معامله ای!خواست بهره ورانه شخصی یا مجموعه ای غیر ضرور نسبت به اهداف و آرمان نباید پیگیری شود.بهره مندی برنامه های ستادی مجموعه ها باید اصل کار باشد.در این راستا"آزاد"بودن هر حوزه ای در انجام مسولیت ها باید مد نظر باشد.نمی توان خانه مطبوعات رابرای تایید کار کارگزاران خواست!یا کار را جوری پیش برد که این نهاد خودرا در خطر ببیند و مجبور باشد برای ادامه روند خود،دستورات بیرونی را که از سوی کارگزاران صادر می شود،اجرا کند.این در برابر آرمان های نهادهای کارگزاری فرهنگی است.این کنش از سوی کارگزاران موقعی صورت می گیرد که واهمه از واگویی نارسایی ها توسط رسانه ها وجود داشته باشد.کارگزاران بوق تشویق را بیشتر از نق زدن های منتقدان می دانند.واین نقص بنیادین در بین مدیران است.گردن گذاشتن به نقد کارشناسان رسانه،امتیازی است که مدیران باید با جان و دل هزینه های انجام آن را تامین کنند،این اصلی در توسعه است،به شرطی که کارکرد آن را بشناسیم.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار