شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۵۳۹۳
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۸
بعد از هر انتخابات بحث تغییر مدیران داغ می شود مشاهده تحلیل ها و داوری های مندرج در بخشی از رسانه ها درمورد عملکرد مدیرانی که بر منصب هستند و بعضی مدیران جدید که هنوز آغاز به کار ننموده اندچنان با بداخلاقی هایی همراه است که در قاموس دینی نمی گنجد ! انگار مدیران را عوامل بیگانه منصوب نموده اند وغیراز اقدام علیه مردم امر دیگری انجام ندادند!

این حس خطرناک خودبزرگ بینی و کوتوله پنداری ، شیوه ای است که انگیزه پذیرش مسئولیت از سوی دلسوزان دانای اخلاق گرا را سلب می نماید و مدیریت جامعه را در درازمدت با مشکل جدی روبرو می کند. مع الاسف بدبینی و سیاه نمایی و خود را به کوری زدن و چشمها را بر کارخوب بستن ،بتدریج در حال رشد فزاینده و بصورت اُپیدمی درمی آیدو درحال غلبه بر رفتار اجتماعی سیاسیون می باشد! که باید علاج شود ضمن اینکه افراد مبتلا به بیماری مزمنِ منفی گرایی و بدبینی را امید به بهبودی نیست.

ولی مدیران با ارائه گزارشهای محکم و مستدل می توانندعرصه را بر آنان تنگ نمایند و با واکسینه نمودن رفتارها، رضایت مندی مردم را در اجرای برنامه ها فراهم کنند و با دقت در تصمیم هابا غلبه نگاه مردم سالارانه ، گسترش و نفوذ منفی نگری در لایه های اجتماعی را مسدود سازند، متأسفانه غفلت از گزارش به مردم از یک سو و بخشی نگری سازمانی از سوی دیگر ، میدان را برای منفی گرایان باز نموده است تا میدانداری کنند! و در این پروسه بتوانند بخشی از سرمایه هارا هزینه کرده و بر روند اجرا آسیب وارد آورند به نحوی که مدیریت اجرایی مجبور شود به جای برنامه های دراز مدت به اقدامات ضربتی جهت اقناع افکارعمومی روی آرد، همراهی بخشی از جامعه در نگاه تقابلی با مجریان چالشهایی را برای مدیریت ها بوجود می آورد که از میان چالشها عبوربرای نیل به استراتژی به دشواری صورت می پذیرد و دراین دشواری بسیاری از فرصتها به هدر می روند و هزینه های اضافی تحمیل می گردند و اعتبارات تلف می شوندکه درجامعه فرصت سوز ،خلاقیت و شکوفایی انتظار نمی رود .

می گویند یک شکارچی سگی خرید که می توانست روی آب راه برود. وی مشتاق بود تا این را به دوستانش بگوید. یکی از دوستانش را به شکار مرغابی در برکه های اطراف دعوت کرد.

وقتی چند مرغابی شکار نمودند. به سگش دستور داد که آنهارا جمع کند. سگ روی آب می دوید و مرغابی ها را جمع می کرد. صاحب سگ انتظار داشت دوستش درباره این سگ شگفت انگیز نظری بدهد اما چیزی نمی گفت!

در برگشت از دوستش پرسید آیا متوجه چیز عجیبی در مورد سگش شده است؟ دوستش پاسخ داد: «آره، در واقع، متوجه چیز غیرمعمولی شدم که متأسفانه سگ تو نمی تواند شنا کند.»

چشم پوشی بر توانمندی دیگران یک بیماریست .

مدیران عملکردها را پنهان نسازند و صادقانه به مردم ارائه کنند و باور داشته باشیم آنها بهترین و صادقترین داور هستند و خلع سلاح منفی گرایان که هرگز به امید و امیدواری نمی اندیشند را نیز دربرخواهد داشت .

ضمن اینکه به منتقدان باصداقت و دلسوز باید توجه جدی نمود که روی وجوه منفی تیم های کاری متمرکز نمی شوند.فعالان اجتماعی بایدایجاد انگیزه کنند و به روشهای تعاملی بیش از تقابلی بیندیشندالبته اعتراف به قصور در امور به هردلیل و عذرخواهی ازمردم بهترین روش اعتماد سازی است و چنین ر ویکردی مشارکت اجتماعی را افزایش می دهد.

شعری دیدم که بااین مطلب همخوانی داشت و شاید زبان کسانی باشد که هرگز نان را به نرخ روز نمی خورند و برای خوشآمد دیگران ،آخرت خود را نمی فروشند :

ما خوب ِکسی را که بُود بد ،ننویسیم/ بالا تر از آن چیز که باشد ، ننویسیم/ آزاده خیالیم که از راه تملق/توصیف خسان را به خوش آمد ننویسیم/خر مهرهء ناقابل هر بی خردی را/ فیروزه و الماس و زبرجد ، ننویسیم/ بی پرده بگوییم هر آن چیز که دیدیم/ ترسیده ز تهدید و پیامد ننویسیم/ مداح کسانیم که دل زنده به عشق اند/ بر مرده دلان لوحهء مرقد ننویسیم/ آن را بستاییم که او قابل وصف است/ گر لایق توصیف نباشد ، ننویسیم/ بازار سخن گرچه کساد است درین شهر/ ما هم سخن از بهر درآمد ، ننویسیم/ما عهد نمودیم که غیر از سخن حق/ گر جوشن و شمشیر شود سد، ننویسیم

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار