شهاب زمانی
کارشناس ارشد علوم سیاسی
شاید در چند روز گذشته فیلم اسارت و شهادت دردناک شهید حججی در فضای مجازی چنان دست به دست گردیده که نتنها مشاهده، بلکه سخن گفتن درخصوص آن دل هر انسانی را به درد می آورد که چرا و چگونه انسان هایی فارغ از هر مسلک سیاسی یا ایدئولوژی با یدک کشیدن صفت مسلمانی ، اینگونه نسبت به انسانی دیگر که همکیش او نیز محسوب می شود، اینچنین سبوعیت بخرج می دهند ؟
بدون شک آموزه های پیامبر اسلام (ص) چیزی جز مهربانی ،کمک به سعادت بشر و تفوق حس دوستی بر دشمنی نیست ؛ چنانکه احترام به کرامت انسانی و به کمال رساندش را از اهداف رسالت خود بیان فرموده اند . این نگاه حقیقی و نه تحریف شده ، به اموری است که اروپای جدید حدود شش قرن بعد از بعثت پیامبر اسلام (ص) ، آنرا خمیرمایه تفکر نوزایی خود قرار داده و امروزه آنرا ارزش مطلق بشری قلمداد و به آن افتخار می کند.
ويل دورانت درتاريخ تمدن مىگويد: «پيدايش واضمحلال تمدن اسلامى ازحوادث بزرگ تاريخ است. اسلام طى پنج قرن ، ازسال 81 تا 597 ه.ق (700 تا 1200م) ازلحاظ نيرو ، نظم ، بسط قلمرو وحكومت ، تصفيه اخلاق ورفتار، سطح زندگانى ، وضع قوانين منصفانه انسانى وتساهل دينى ، ادبيات ، دانشورى ، علم ، طب و فلسفه پيشاهنگ جهان بود» یا ولتر مىنويسد: «دردوران توحش ونادانى پس ازسقوط امپراتورى روم ، مسيحيان همه چيز را مانند هيئت ، شيمى ، طب ، رياضيات و... از مسلمانان آموختند و ازهمان قرنهاى اوليه هجرى، ناگزيرشدند براى گرفتن علوم آن روزگار به سوى آنان روى آورند».
ولی امروزه با دقت به وقایع پیش آمده در سرزمین های اسلامی ، نتنها نشانه ای از تمدن اسلامی ذکر شده توسط ویل دورانت یا برتری گفته شده توسط ولتر دیده نمی شود ؛ بلکه بیشتر یادآور دوران تاسف بار قرون وسطای اروپاست ؛ انگار تاریخ در حال تکرار مستمر تعصبات کور ، نه در اروپای مسیحی که در خاورمیانه مسلمان است.
سیطره استعمار برسرزمینهای اسلامی و سپس وجود حکومت های مستبد که با سوء استفاده از فقر فرهنگی و اقتصادی ملت ها ، عده ای از آنها را در دالانی تاریک و در جهتی خلاف فطرت انسانی بگونه ای راهبری نموده اند که از آموزه های پیامبر اسلام (ص) و تعالیم ارزشمند قرآن دور افتاده اند و این مسئله هر مسلمان و انسان آزاده ای را نگران و مشوش می کند.
شاید وقایعی که طی چند دهه گذشته شاهد و ناظر برآنیم ثمره عقب نگه داشته شدن ملت های منطقه ، برداشت های منفعت طلبانه از اسلام و تولید نفرت حداکثری توسط متعصبانی می باشد که خود را شمشیر عدل الهی و نمایندگان پیامبر رحمت (ص) تلقی می کنند.
با این وجود به نظر می رسد اقدامات تلخ و دردناک مسلمانان علیه یکدیگر و دیگران ، بیشتر از آنکه مبانی اعتقادی و دینی داشته باشد،بیشتر ریشه در سیاست کوری دارد که دامنگیر آنها شده است و نتیجه آن نیز اقداماتی است که باعث ایجاد نفرت هرچه بیشتر آنها از یکدیگر و خدشه دار نمودن چهره اسلام می گردد.
لذا علاوه بر تاسفی که باید نسبت به چنین وقایعی خورد ، می بایست توسط عالمان دینی ، اندیشمندان و اصحاب فرهنگ از رشد این تفکر خطرناک یعنی تولید نفرت علیه انسان های دیگر جلوگیری بعمل آید تا ازاستمرار و تکرار چنین فجایع غیر انسانی که گریبانگیر مسلمانان گردیده ، ممانعت بعمل آید.