پس از هشت سال فعاليت در شوراي مركزي جهاد سازندگي اهواز كه سال هاي پـُر فراز و نشيب جنگ تحميلي را در بر مي گرفت و من را آبديده و پخته نمود، احساس كردم ضرورت دارد از سنگر بستر سازي براي دفاع از اسلام و مرزهاي مقدس كشورمان به سنگر بازسازي شهرهايي مثل بستان و شادگان نقل مكان كنم.

از ابتداي جنگ در شوراي مركزي جهاد اهواز فعاليت نمودم و با پايان جنگ يعني از سال ٦٨ تا ٧٨ در اين شهرهاي مرزي و جنگزده مشغول خدمت بودم و از تجارب خود در جهاد براي محروميت زدايي و توانمندسازي اين مناطق بهره بردم. به نظر مي رسد روزي بايد داستان هشت سال خدمت در بحبوحه جنگ تحميلي در جهاد را كه امام راحل از تعبير سنگرسازان بي سنگر براي نيروهاي جهادي استفاده كرد و يا خدمت در فرمانداري شهرهاي جنگ زده و تلاش براي ساختن و برطرف نمودن خرابي هاي ناشي از هجوم ددمنشانه دشمن و بازگشت مردم به خانه و كاشانه شان را ثبت و ضبط نمايم تا براي آيندگان بماند.

با اين حال در اين فرصت مي خواهم روايتگر مشاهداتم از مردي باشم كه مانند يك دريا عميق و به سان يك كوه بلند و چنان يك پرنده سبك بال است.

مي خواهم از يك مرد خدايي سخن گفته و ياد كنم كه اين روزها در بستر بيماري است و خدايا سلامت دارش و به فرموده حضرت حافظ، اميدوارم كه به زودي "خبر عافيت" او را باد صبا از كوي "حضرت عشق" برساند. مي خواهم چند كلامي از دكتر محمد علي شيخ قلمي كنم، كه تنها اگر در وصف او مي گفتيم؛ "فرزند علامه محمد تقي شوشتري و از سلاله شيخ جعفر شوشتري" براي عظمت و مجدش كافي مي باشد، حال آن كه او خود نيز از نوادر روزگار است.

مصداق سياستمداري كه سياست او عين ديانت ش است، فيلسوفي كه شناخت او از "ابن رشد و ابن خلدون" در اوج فهم و استنباط علمي ممكن قرار دارد و يك مجتهد كامل كه عالمي عامل و بي ريا و پارسا است. من اين توفيق را داشتم كه از سال ٧٨ تا ٨٠ در دوره اول استانداري دكتر مقتدايي با اعتماد و حكم ايشان در سمت فرماندار، توفيق خدمت به مردم قدرشناس دارالمومنين شوشتر را داشته باشم.

دكتر شيخ نيز در مجموع سه دوره نماينده مردم شوشتر در مجلس بوده است يعني از سال ٧٥ تا ٨٧ كه دوره اول آن يعني مجلس پنجم كه از خرداد ٧٥ تا خرداد ٧٩ ادامه داشت و اوايل دوره دوم نمايندگي ايشان در مجلس ششم كه از خرداد ٧٩ تا خرداد ٨٣ ادامه داشت همزمان با دوره فرمانداري بنده در اين شهر با صفا و تاريخي بوده است. البته دكتر شيخ در مجلس هفتم نيز حضور داشت و در همه اين مجالس علاوه بر اداي وظايف نمايندگي به نحو احسن و در ترازي مدرس گونه، در كسوت رييس سني مجلس در خاطره سياسي ايران معاصر بعد از انقلاب ثبت گرديد.

بگذاريد با صداقت و صراحت به پشتوانه چهار دهه فعاليت اجرايي بگويم كه دكتر شيخ يك "مرد خدا به تمام معنا" است. حتي يك بار در خاطر ندارم كه در انتصابات شهرستان دخالتي داشت. او يك سياست مدار متخلق به اخلاق الهي است. در مقام نمايندگي نه وكيل الدوله بود نه به معناي عوام گرايانه وكيل المله، او وكيل الحق بود و هر جايي و از هر زباني كلام حق را مي شنيد از آن فرد يا موضع و يا موضوع دفاع مي نمود.

امروز رعايت موازين اخلاقي، آموزه هاي حكيمانه ديني و رعايت اصول قانوني؛ گمشده ميدان سياست ورزي در جامعه ماست، اموري كه مورد اهتمام جدي دكتر شيخ است.

در آن سال ها حتي يك مصداق سراغ ندارم كه دكتر شيخ در انتصابات دخالت يا فردي را معرفي كرده باشد. او به من در انتخاب مديران اختيار تام داده بود، في المثل به خاطر مي آورم كه وقتي بنده از آقايان ناطقي و احساني نيا در مجموعه مديريتي فرمانداري شوشتر و گتوند كه آن زمان در يك حوزه قرار داشت استفاده كردم جناب شيخ حتي آن ها را نمي شناخت. سلامت نفس ايشان به اندازه اي است كه وقتي مديركل و روساي ادارات استاني از او در خصوص بكارگيري مديران شهرستاني مشورت مي گرفتند مي گفت برويد با فرماندار هماهنگ كنيد و از ايشان بپرسيد.

دكتر شيخ از پيش از انقلاب در دانشگاه ملي ايران يا شهيد بهشتي فعلي تدريس مي كرد، و پس از انقلاب رشته فلسفه را در دانشگاه آزاد واحد شمال تهران تاسيس كرد، بنابراين ذوب در علم آموزي و دانش آفريني است، از همين روست كه با كمك و هدايت ايشان، دانشگاه آزاد شوشتر به يكي از قطب هاي دانشگاه آزاد تبديل شد و توسعه حيرت انگيزي يافت. از ديگر اقدامات ارزنده ايشان تلاش براي راه اندازي دانشگاه عدالت همراه با زنده ياد، مرحوم آيت الله مرعشي مي باشد.

حساسيت دكتر شيخ را بر نحوه عملكرد آموزش و پرورش را از ياد نمي برم.

از ديگر نكات پُر رنگ در نحوه زيِ سياسي دكتر شيخ؛ آزاده گي، انسانيت و تقواي ايشان است. شوشتر متشكل از سه قوميت شوشتري، بختياري و عرب بود، شهادت مي دهم كه دكتر شيخ بين نخبگان اين سه قوميت هيچ تمايز و تفاوتي قايل نيست. او انسان را "به ما هو انسان" مي بيند و مي فهمد.

همچنين در پيگيري مسايل عمراني شهر بدون تبعيض و اولويت عمل كرده و مي كند.

در كنار روحيه عاطفي و مهربانانه داراي فكر راهبردي عمراني است كه توسعه شوشتر را در ٢٥ سال آينده مي بيند، با همين نگاه در همان دوره بود كه كارهاي بزرگي در شوشتر صورت گرفت. از پل كابلي، پل علامه شيخ روي شطيط، تا مطالعات پل شهيد كج باف، تا اتصال شوشتر به راه آهن، دو بانده شدن جاده شوشتر به اهواز، جاده هاي روستايي، پروژه هاي آبياري زهكشي نهر داريون، ميان آب و شعيبيه و مهمانسراي جهانگردي و ثبت آبشارها در يونسكو تنها بخشي از فعاليت هاي صورت گرفته به همت دكتر شيخ در آن دوره هستند كه من حضور ذهن دارم.

همچنين بايد اعتراف كنم كه در دوران خدمتم نديدم كه مسولين كشوري از وزرا، معاونين رييس جمهور و تا مقامات بالاي قواي سه گانه، براي نماينده اي چنين احترام ويژه اي قايل باشند؛ احترام و رابطه اي كه تا به امروز پابرجاست. بسياري از مشكلات حوزه انتخابيه با حضور ايشان و در جلساتي كه با وزرا و مديران كشوري مربوطه برگزار مي شد و به حرمت دكتر شيخ حل مي شد، خاطرم هست كه يك مورد جلسه اي در سازمان برنامه و بودجه با حضور دكتر شيخ برگزار شد و دكتر عارف كه در آن زمان رييس سازمان برنامه و بودجه بودند تا پاي ماشين دكتر شيخ، ما را همراهي كردند و چنين احترام نمودند.

نهايتا اينكه زندگي زاهدانه فردي، رفتار عالمانه عمومي و زي صادقانه مردمي دكتر شيخ براي امروز و فرداي مديريت كشور آموزاننده و اسوه است.

براي بنده افتخار بزرگي است كه از فرزند خلف و صالح خانداني نوشتم كه در مواقع گرفتاري بارها متوسل به روح بلند علامه شيخ شوشتري آن عبد صالح خداي متعال مي شدم و به راستي كه در برابر عظمت مردان خدا تنها مي توان به كلام حق متعال تمسك جوييد كه؛مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَاعَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا.

برچسب ها: سيد خلف موسوي ، دكتر شيخ

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه