امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
حسین میرزایی: هفته ای نیست که در تهران و بعضی شهرهای بزرگ کشور کنسرت موسیقی برگزار نشود اما اینجا در شهر آبادان، جایی که موسیقی در فرهنگ اکثریت مردم ریشه دارد، برگزاری کنسرت به اتفاقی خارق العاده بدل شده است. سالی یکی دو بار فقط در ایامی که ایجاد شور و نشاط در مردم ضروری می شود (مثلاً پیش از برگزاری یک انتخابات) مسوولین شهری به صرافت دعوت از یکی دو گروه موسیقی برای اجرای عمومی در مراسم مناسبتی می افتند. در بقیه ایام سال برگزاری کنسرت به خصوص از طرف بخش خصوصی، با ممانعت بعضی مسوولین و نهادهای شهری مواجه می شود. همین امسال یکی دو کنسرت که مجوز اداره ارشاد را هم داشت و بلیت های آن در اختیار مردم قرار گرفته بود به طور ناگهانی لغو شد تا این شائبه تقویت گردد که کنسرت موسیقی هم مثل بسیاری چیزهای دیگر در این مملکت مشمول استفاده ابزاری شده است: کنسرت وقتی خوب است که در خدمت اهداف خاص سیاسی باشد و در غیر این صورت بد است و باعث فساد اخلاقی می شود!
شمایل یک کمیته خاص
به طور معمول اداره ارشاد متولی صدور مجوز برای کنسرت هاست؛ اما ظاهرا در آبادان این قاعده به هم خورده است. مدتی است که کمیته 5 نفره ای تشکیل شده که بیرون از حوزه اداره ارشاد در خصوص اعطای مجوز کنسرت ها تصمیم می گیرد. البته رییس اداره ارشاد یکی از اعضای این کمیته است اما هویت دیگر اعضا نشان می دهد که رای اداره ارشاد، مرتبه ای بالاتر از رای دیگر اعضای کمیته ندارد. بنا بر شنیده ها حجت السلام عسکری نماینده امام جمعه شهرستان، فرخی نماینده ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان، یک نفر به نمایندگی از فرماندار آبادان و نماینده یک نهاد دیگر به اتفاق فرهاد پورعلوانی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان، در این کمیته حضور دارند.
بعضی ناظران تشکیل این کمیته را برآیند اتفاقات گذشته در خصوص صدور مجوز کنسرت ها از سوی ارشاد و تلاش سایر نهادها برای لغو آن می دانند. به گمان این دسته اداره فرهنگ ارشاد شهرستان با سهیم کردن این نهادها در تصمیم گیری برای اعطای مجوز کنسرت ها، سازوکاری فراهم کرده که دستکم مجوزهایی که برای برگزاری کنسرت ها داده می شود با فرامین لغو مواجه نشود. این تحلیل می توانست درست باشد اگر نتیجه و حاصل تشکیل کمیته فوق الذکر برگزاری کنسرت های موسیقی به صورت متناوت و پی در پی بود. به عبارت دیگر این کمیته می بایست قفل لغو کنسرت های دارای مجوز را می گشود اما اتفاقی که عملا با تشکیل این کمیته رخ داده این است که دیگر به ندرت برای برگزاری کنسرت مجوز داده می شود. درواقع این کمیته به جای آنکه راهگشا باشد راه را از همان ابتدا بسته است!
با تشکیل این کمیته اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان گرچه ریسک لغو مجوزهای صادر شده و تبعات احتمالی اش را از بین برده اما هزینه ای که بابت این کاهش ریسک پرداخته کرده دمیدن روح مرگ در حوزه موسیقی، مایوس ساختن هنرمندان بومی و سلب یکی از فرصت های نشاط اجتماعی و تفریح سالم مردم در شهر آبادان بوده است. بدون این کمیته شاید از ده مجوز کنسرت مثلا 7 تای آن لغو می شد اما شانس برگزاری حداقل 3 تای آن باقی بود.
رکود فرهنگی و افسردگی اجتماعی
متاسفانه شنیده می شود که بعضی اعضای این کمیته معتقدند که آبادان شرایط فرهنگی برگزاری کنسرت را ندارد. حتی شنیده می شود که این کمیته اجازه اجرای بابک جهانبخش در جشن میلاد امام اول شیعیان را هم نداده بود و تنها اصرار فرماندار آنهم به دلیل نزدیکی با ایام انتخابات باعث اعطای مجوز شده. پرسش این است که بر اساس چه شاخص هایی می گویید آبادان شرایط فرهنگی برگزاری کنسرت موسیقی را ندارد؟ دوم اینکه شما برای ایجاد شرایط فرهنگی برگزاری موسیقی چکار کرده اید؟ آیا اساسا با لغو کنسرت ها فرصتی برای تقویت فرهنگ آن باقی می ماند؟
در شهری که شش ماه گرم در سال فرصت تفریحات عمومی در فضای باز را سلب می کند، کنسرت موسیقی از معدود فرصت ها برای تفریح و نشاط عمومی است. همین چند هفته پیش بود که امام جمعه آبادان در مراسم معارفه رییس جدید دانشکده علوم پزشکی آبادان خواستار توجه به مشکل افسردگی و بیمارهای روحی روانی در شهر آبادان شد. امام جمعه محترم که می دانند پیشگیری از درمان بهتر است، پس لطفا به نماینده خودشان در کمیته 5 نفره بفرمایند در صدور مجوز کنسرت ها این ملاحظات (ایجاد نشاط و رفع افسردگی های اجتماعی) را در نظر بگیرند.
بدعت سازی با کدام مجوز؟
در این میان بعضی ناظران ایجاد کمیته 5 نفره و دخیل کردن نهادهای دیگر در اعطای مجوز کنسرت ها را حاصل ضعف اداره ارشاد شهرستان دانسته و معتقدند اداره ارشاد با عافیت طلبی مسوولیت های قانونی خود را به دیگران واگذار کرده است. به گمان ایشان این اقدام بدعتی است که خط و مرز میان نهادهای اجرایی دولت و ارگان های نظارتی حکومت را مخدوش می کند. قوانین کشور اختیارات و مسوولیت هایی را برای نهادهای اجرایی مصوب کرده که قابل تحویل به غیر نیست و اقدام برای تشکیل کمیته ای خارج از اداره فرهنگ و ارشاد برای اخذ تصمیم در امری که منحصراً در حوزه کاری این اداره قرار دارد دور زدن و مخدوش کردن قوانین کشور است که نتایج و تبعات مناسبی ندارد.
علی القاعده اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان مسوول صدور مجوز کنسرت ها و سایر برنامه های فرهنگی و هنری است اما با وجود این کمیته چه کسی را باید مسوول برگزار نشدن کنسرت ها، محدودیت برای برگزاری برنامه های فرهنگی و رکود هنری شهرستان دانست. آیا باید امام جمعه را مسوول این شرایط دانست؟ آیا ستاد امر به معروف و نهی از منکر مسوول رکود فرهنگی حاکم بر شهر است؟ آیا فرمانداری مسوول است؟ پرواضح است که این ارگان ها هرگز حاضر نخواهند شد مسوولیت امری که در حوزه قانونی وظایف یک اداره دیگر است را بپذیرند. از همین روست که وجود این کمیته، ترکیب و نحوه اخذ تصمیمات آن تاکنون از افکار عمومی پنهان نگه داشته شده است.
لذا ضروری است هرچه زودتر امور به مدار قانونی خود باز گردد و مسوولیت ها بر عهده نهاد قانونی قرار بگیرد. فیدوس آمادگی دارد دیدگاه های مسوولین امر و فعالین حوزه موسیقی را در این خصوص منعکس نماید.