نامه ای به مجمع نمایندگان خوزستان

 منصور فاضلی

با سلام و عرض ادب و احترام

در جوامع کمتر توسعه یافته کنونی جهان جامعه از حق و حقوق خود بی خبر است و هر انچه به خورد جوامع بشری داده میشود عوام با جان و دل میپذیرند و از ان استقبال میکنند . گویا مردمانشان نه راه پس دارند و نه پیش و نه مسیر توسعه را میدانند نه مشی معیشت همراه با رفاه

اما در جوامعی که در حال رشد و توسعه هستند یا به بلوغ فکری توسعه یافتگی رسیده اند ، عقلانیت محور سازمان یافته مدار توسعه یافتگی است . عامه مردم بر اساس درایت عقلی و تفاسیر قوانین اساسی از حقوق شهروندی خود مطلع میشوند و مشی قانون را پیشه میکنند

انچه مطابق اصل 71 قانون اساسی در مورد حدود و شرح وظایف نمایندگان بیان شده است .

قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون میباشد.  مردم یک منطقه به نمایندگی از خودشان یک نفر را انتخاب میکنند تا حرف دلشان، مشکلات معیشتی و رفاهی  کاستی ها را به عنوان منتخب مردم و امین مردم به گوش مراجع بالاتر برسانند و در کنار آن پیگیر خواسته های بر حق مردم و منطقه باشد.  نماینده مجلس اختیار اجرایی ندارد و در حوزه انتخابیه نیز وظیفه اش نظارتی است مانند نظارت بر نحوه اجرای قانون و مصوبات و مصارف بودجه تخصیصی در حوزه انتخابیه علیرغم ان نماینده وظیفه دارد ضعف مسئولین بومی را به مقامات عالی گزارش دهد.

اما در واقع انچه این روزها شاهد ان هستیم  تبعیض .نارضایتی .مشکلات .فقر .بیکاری .اعتیاد . طلاق ... و معضلی اضافه بر معضلات فوق بنام انتقال آب

این معضلات نه حاصل کار شماست ، بلکه حاصل نگاه دولت ها و نمایندگان ادوار گذشته بوده و اکنون نیز شاهد همان فرصت سوزی ها مجدد میباشیم . نبود نظارت کافی و نبود قوانین مشخص و درگیر فکری نمایندگان به حواشی منطقه باعث سهل انگاری و فرصت سوزی های مداوم گشته که نتیجه ان اسیب های فراوان اجتماعی فوق میباشد .

وظیفه ذاتی نمایندگان مصوبات قانونی و نظارت بر ان است .اما امروزه نمایندگان انچه را که فراموش نموده و به ان عمل نمیکنند همان نظارت است .

نمایندگان با درگیر شدن در انتصابات سلیقه ای و سفارش خودی ها به جهت انتصابات انقدر فارغ از مشکلات حوزه های انتخابیه خویش گشته اند که علاوه بر انکه مشکلات قبلی مرتفع نگردیده ، مشکلات جدیدی نیز بر ان اضافه گشته  نمایندگان انقدر وارد موضوعات انتصابات اعضای ستادی خود میشوند که معضلات و مشکلات جامعه در ان گم میشود .نماینده نباید برای معرفی اعضا ستاد خود تلاش نماید مگر اینکه از وی استعلام کنند و ایشان فردی را نه بخاطر ستادی بودن بلکه بخاطر لایق بودن سفارش کند اما نباید تاکید کند یا تحمیل کند. نماینده نباید خود را چه به حق و چه ناحق، در عزل و انتصابات شهری به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر کند. 

شاید تصور و نیت برخی نمایندگان کمک به مجموعه برای برخورداری از مدیری شایسته و توانمند است، در حالی که به لحاظ محدودیت دایره دید و شناخت از افراد به ستاد و پیرامون، خود به خود انتصابات جناحی را دامن زده و همین نوع انتصاب دلیلی می شود که نماینده نتواند مدیر انتصابی را مورد بازخواست جدی قرار دهد. عملکرد منفی مدیر نیز به وجهه نماینده آسیب خواهد زد. اما در صورتی که در انتصابات شایسته سالاری و نظرات داخل مجموعه ای یا نهاد مافوق آن مدنظر باشد. بازخواست و نظارت از سوی نماینده با سهولت امکان پذیر شده و در برکناری ها و عزل های احتمالی هم ملاحظه ای در کار نخواهد بود. ضمن این که نماینده به این شکل قدرت خود را نیز به رخ کشیده و در اذهان عمومی نه به عنوان یک دخالتگر بلکه به عنوان یک نجاتگر تصویر خواهد شد.

اما موضوع مهمی که بران گشت تا کمی قلمفرسایی نمایم .موضوع حمایت شما از استاندار و حمایت استاندار از شماست که ذهن هر خواننده فهیم و روشنفکری را به واکنش وا میدارد .که بی شک ادمی را به یاد حمایت پوتین و مددوف می اندازد.

شاید استاندار پر تلاش و پر جنب و جوش است .اما فاقد کارامدی است و عملکرد مثبت است . برای مثال یک نمونه از ان را شرح میدهم .ایشان با سعی تلاش و کوشش مضاعف و پیگیری های شبانه روزی و اعطای تسهیلات از صندوق توسعه ملی با بهره ناچیز  باعث گردیده شرکت الومینیوم مسجد سلیمان به بهره برداری برسد .تسهیلاتی بالغ بر 25میلیون یورو که اشتغال زایی ان در کل حدود 86 نفر می باشد. آیا قرار  است با صرف چنین تسهیلاتی چنین اشتغال زایی اندکی را در استان نظاره گر باشیم .

آیا غیر از این است که چنین سرمایه گذاری های دیگر در دنیا منسوخ شده و تمام نگاه ها به سمت صنایع کوچک معطوف گردیده .متاسفانه استاندار نه حاضر به پذیرش راهکار اساسی است و نه تفکر توسعه محور را میطلبد و حمایت نمایندگان هم از وی بیشترین اسیب را بر استان وارد نمود گرچه تمامی نخبگان و روشنفکران و دلسوزان این نوع تعریف و تمجید را به خوبی میشناسند و با اینگونه حمایت ها اشنا هستند و میدانند این حمایت ها از ان جهت است که استاندار دست نمایندگان را باز گذارده و این بلیه در هیچ دوره ای در خوزستان سابقه نداشته .حمایت استاندار از نمایندگان و نمایندگان از وی هر عقل سلیمی را به تعجب وا میدارد که ایا در این مدت دوسال هیچ کوتاهی و هیچ عملکرد ناثوابی از این عزیزان سر نزده .نمیشود نام ان را تعامل گذارد زیرا تعامل باید صرف مطالبات و خواست مردم باشد .نه منافع خویش و مردم همچنان گرفتار .

استاندار همگام و همسو با کلانتری از مازاد اب خوزستان سخن رانده .کلانتری که هنوز یاد نگرفته به پاس احترام از جایش بلند شود با نمایندگان استان سخن بگوید .و انچنان از جایش مطمئن است که با وقاحت تمام هر انچه که جملات ناپسند بود بر زبان جاری کرد .

این نتیجه همان تعامل بی معنا با دولت است. این بی احترامی نتیجه همان فرصت سوزی ها و منفعت گرایی هاست که در گذشته و حال رقم خورده انتقال اب چه زود و چه دیر انجام خواهد پذیرفت .و این شما هستید که با حمایت از یک تفکر به ان دامن میزنید .تلاش های استاندار بر کسی پوشیده نیست .اما تلاش بی تفکر و بی تدبیر .باتلاقی است که استان در ان فرو خواهد رفت .زیرا استاندار به ظاهر دلسوز اما در باطن همسو با دولت است و در نهایت انتقال اب  و مهاجرت و فرار نخبگان ،نابودی کشاورزی و در نتیجه نابودی خوزستان .

کلانتری می گوید خوزستان دارایی آب بسیار است ولی مدیریت ندارد .خوب نگارنده سوالی مطرح مین مایم .اگر عدم مدیریت و ناکارامدی در منابع اب خوزستان وجود دارد .پس چرا جناب شمسایی بصورت مداوم در پست های بالاتر منصوب می شود. این ناکارآمدی حاصل کدام مدیریت است ؟

نمایندگان محترم آیا وقت ان نرسیده که کمی مشورت سازنده از نخبگان و دلسوزان استان شما را در مسیر اهداف توسعه رشد و تعالی استان قرار دهد .

یا همچنان قصد دارید فرصت سوزی نماید ؟