شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۲۹۰۲
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۳
چرا در برنامه‌هاي ماسكي تلويزيون مي‌بينيم كه در محله و كوي و شهر به خصوص در مساجد در ميان اهل بازار افراد خداشناس و متدين و مهربان و خيري هستند كه هنگام بروز مشكلات به داد مردم بي‌پناه و بي‌ياور مي‌رسند. يكي از فرزندانم محتواي فيلمي به نام «آيينه‌ بغل» را برايم نقل كرد كه در آخر فيلم ميلياردر صاحب اتومبيل چند ميلياردي متنبه شده و تمامي مشكلات فرد گرفتار را حل و رفع كرد و فيلم به خوبي و خوشي تمام شد. به او گفتم دروغ است
خسرو معتضد در روزنامه جوان نوشت: زني 40ساله در رضوانشهر  تالش گيلان چند روز پيش ابتدا دو فرزند 10 ساله و پنج ماهه‌اش را از پنجره يك پاساژ پنج‌طبقه واقع در خيابان بسيج رضوانشهر به پايين پرت كرد و سپس خود را پايين انداخت. مادر و كودك پنج ماهه در اين حادثه در دم جان باختند، اما فرزند 10 ساله به علت سقوط روي اتومبيل سمند پارك‌شده كنار خيابان زنده ماند كه در يكي از بيمارستان‌هاي بندرانزلي بستري شد. او دچار شكستگي دست و پا شده است. مسئول آتش‌نشاني رضوانشهر با تأييد خبر اين حادثه گفت: آتش‌نشانان براي خدمات‌رساني به  محل حادثه اعزام شدند و مي‌گويند اين زن اختلالات رواني داشته و در بيمارستان انزلي شاغل بوده است.  من سال‌ها پيش يك هفته‌اي در تالش و  رضوانشهر روزها و شب‌هايي را گذرانده‌ام. 

شهرستان تالش به مركزيت هشتپر از زيباترين و ديدني‌ترين و خوش آب و هواترين مناطق گيلان است. رضوانشهر در آن زمان قصبه‌اي بيش نبود، ولي شهرت تاريخي داشت، زيرا در سال 1324 موقعي كه قوام‌السلطنه نخست‌وزير ايران در بهمن و اسفند آن سال براي مذاكره با استالين و موتولف در مسكو به سر مي‌برد، پيشه‌وري به فدائيان خود دستور پيشروي به سوي انزلي و رشت داد، ولي با نامه اعتراض‌آميز قوام‌السلطنه به دولت شوروي، فدائيان كاميون سوار پيشه‌وري از رضوانشهر به آذربايجان تحت اشغال فرقه دموكرات عقب‌نشيني كردند.
 آن روزها نام رضوانشهر در جرايد ايران و جهان پيچيد. سرزمين تالش سرزميني سبز و خرم با طبيعت غني است كه برخلاف بسياري از مناطق خشك و كم باران ايران، طبيعت در آنجا نشاط مي‌آفريند. 

راستي چرا در برنامه‌هاي ماسكي تلويزيون مي‌بينيم كه در محله و كوي و شهر به خصوص در مساجد در ميان اهل بازار افراد خداشناس و متدين و مهربان و خيري هستند كه هنگام بروز مشكلات به داد مردم بي‌پناه و بي‌ياور مي‌رسند و نصايح مشفقانه آنان را اميدوار و در صورت نياز مالي براي گذران زندگي نيازمندي ايشان را رفع مي‌كنند. يكي از فرزندانم محتواي فيلمي به نام «آيينه‌ بغل» را برايم نقل كرد كه در آخر فيلم ميلياردر صاحب اتومبيل چند ميلياردي متنبه شده و تمامي مشكلات فرد گرفتار را حل و رفع كرد و فيلم به خوبي و خوشي تمام شد. به او گفتم دروغ است و متأسفانه اين جور داستان‌ها در فيلم‌هاي هزار و يك شبي سينماي قديم مصر و اخيراً در سينماي هند روي مي‌دهد و اينجا هم چون علاقه زيادي به فيلم‌هاي هندي و تركي پديد آمده از روي آنها كپي‌برداري مي‌شود. گفته‌اند شوهر اين زن اعتياد داشته و كانون اين خانواده با مشكلات گسترده‌اي رو‌به‌رو بوده و دخترش كه زنده مانده 10 ساله است و به زودي مرخص خواهد شد و تحقيق كنند علت اقدام به خودكشي اين زن چه بوده است؟ 

من حدس مي‌زنم مسائل معيشتي در مرحله اول، موضوع زندگي زناشويي و احتمالاً رها كردن زن و اطفالش به حال خود در مرحله دوم و شايد جواب دادن صاحبخانه كه اين زن را به تخليه محل مسكوني‌اش وا داشته، علت انتحار بوده است. بايد پليس از فرزند 10 ساله او علت را جويا شود. اگر در هر استان و هر شهرستان به جاي اين همه مؤسسات غيرضروري كه معلوم نيست خروجي آنها چيست، يك سازمان خيريه و مددكاري و تعاون داير شود، روانشناسان، جامعه‌شناسان و جرم‌شناساني باشند كه به مردم راهنمايي كنند، تعداد خودكشي‌ها بسيار كمتر خواهد شد. ديگر اينكه ممكن است مقتوله دچار ناراحتي رواني بوده و جنون انگيزه خودكشي‌اش باشد.

دولت و جامعه مكلف و موظف است از او و امثال او نگهداري كند. دولت در حال حاضر كاري به اين موضوعات كم‌اهميت ندارد و مي‌بينيد در مورد خاصي چون زلزله چندان دلواپسي و اضطرابي ندارد. سابقاً رجال كشور كتاب مي‌خواندند و مثلاً رمان جاوداني ويكتور هوگو نويسنده بزرگ فرانسوي موسوم به «بينوايان» آنان را به فكر مي‌برد كه سرنوشت زن فقير اخراج شده از كارخانه‌اي موسوم به «فانتين» كه از ناچاري دندان طلاي خود را كه يادگار دوران خوشبختي‌اش بود، مي‌فروخت يا گيسوي طلايي بلند خود را مي‌تراشيد و مي‌فروخت و  مردي به نام ژان‌وال‌ژان به كمكش رسيد و فرزند كوچك او كوزت را به فرزندي پذيرفت؛ مورد عبرت قرار مي‌گرفت و مي‌ديديد در ايران بنگاه حمايت از مادران و نوزادان تأسيس مي‌شد يا طي قوانين مترقيانه سال 1325 براي جلوگيري از تبليغات مخرب حزب توده بيمه‌هاي كارگران و حق استراحت دوماهه زايمان براي زنان كارگر و حق تقاعد و تأمين از سوی كابينه قوام‌السلطنه به مجلس مي‌رفت و تصويب مي‌شد. 

متأسفانه اكنون به‌رغم انقلاب اسلامي و تغييرات و تحولات عميق و اثرگذار در جامعه مدتي است رفاه مردم فراموش شده است و زن تيره‌بختي كه فقط پنج‌ماه پيش طفلي زاييده است هم طفل معصوم و هم فرزند 10 ساله خود را به پايين پرتاب مي‌كند و خود دست به خودكشي مي‌زند، چرا؟ راستي چرا؟ چرا هيئت دولت يك جلسه از جسات خود را به اين همه خودكشي‌هاي جوان، ميانسال، زن و مرد اختصاص نمي‌دهد؟

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار