امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - علی میلاسی
صبح
امروز در هوای خاک آلود،برای انجام کاری به اداره ای در اهواز رفتم که دوتن از کارمندان،با
گلایه و انتقاد پرسیدند،که چرا روزنامه نگاران،کارگروهی تشکیل نمی دهند که این وضعیت
خفه کننده و بیماری زای چند ساله ی گرد و غبار را به گوش مسوولان برسانند که پاسخ دادم،گرچه
گوش های شان را بستند،اما چشم های شان باز است برای دیدن.و چندسال پیش هم کارگروهی
از کارشناسان محیط زیست و سازمان های حامی طبیعت و زیست محیطی و دانشگاهی و رسانه ای
تشکیل شد و راهکارهایی برای حل پدیده ی گرد و غبار و انتقال کارون،دادند،اما چون دولتی
ها توانی برای حل آن ندارند،ندیده ماند.
به
یاد دارم،10سال پیش که پدیده ی گرد و غبار،میهمان ناخوانده ی خوزستان شد،در اداره کل
منابع طبیعی خوزستان نشست رسانه ای انجام شد،که مدیرکل وقت،چشمه ی این پدیده را عربستان
دانست و گفت در حال رایزنی با عربستان هستیم و با برنامه ی دوساله ای که خود در پیش
داریم،حل خواهد شد.2سال بعد که شدیدتر شد،سرچشمه را در عراق پیدا کردند.4سال بعد سرچشمه
را در مرزها دیدند.6سال بعد که باز شدیدتر شد،سرچشمه به شهرهای مرزی رسید.8سال بعد
از بیابان های خوزستان بلند می شد.وحال از هر وزشی از همه ی شهرها خاک بلند می شود
و تا دوسال دیگر هم با کوچک ترین باد و نسیمی از خیابان ها و در خانه های مان خاک بلند
می شود.
نمی
خواهم بگویم که مسولان استانی برای حل مشکل کاری نمی کنند و یا کشوری ها، نمی خواهند
کاری کنند،بلکه کم کارند و ندانم کار.از زمانی که دانسته و یا ندانسته، طبعت دست کاری
شد و با سد سازی ها و هدر رفت آب ها،رودخانه ها ار جریان افتاده و نهر ها و جوی ها
خشکیده و نم زمین و رطوبت خاک گرفته شده، خشک سالی بوجود آمد و محصول خشک سالی هم از
بین رفتن پوشش گیاهی و تولید خاک است.کم کاری دولتی ها هم در این است که، سال ها،سرگرم
بازی های هسته ای و جنگ های بیرونی و دعواهای خانگی بودندو از خوزستان و مشکل هایش
غافل و از کار،تولید،سرمایه گذاری ودرد مردم به دور ماندند تا پدیده ی گرد و غبار و
بیکاری و فقر و بیماری در جامعه، چنان شدید،سخت ،قوی و همه گیر شده که نه سرمایه ای
برای حل آن دارند و نه توانی برای درمانش.
جهان امروز،دنیای کار و تولید و سرمایه گذاری و آرامش است.چهار عنصری که سال ها در کشور ما غریب ماند و بی توجه.برای خل پدیده ی گرد و غبار و مشکل ها و درد های دیگر خوزستان،باید سرمایه گذاری شود و پول خرج کرد.و آن هم،بازسازی چرخه ی طبیعت و باروری ابرهاست.باید،باسرمایه گذاری،به علم باران مصنوعی دست بیابیم و با تکرار چند ساله ی آن،آب را در رودخانه ها،نهرها وجوی ها جاری سازیم، پوشش گیاهی را زنده کنیم،نم و رطوبت را به خاک برگردانیم،سفره های زمینی را پر آب کنیم تا چرخه ی طبیعی زنده و فعال شوند. آن گاه،خاکی بلند نمی شود که قرارگاه خاتم الانبیا بخواهد در مرزها، پبمانکاری مالچ پاشی انجام دهند و یا پوشش گیاهی جنوب به بسیج واگذار شود و دولتی ها سمینار و جلسه داشته باشند.مثلث اندیشه،پول و کار،هر مشکلی را حل و هر دردی را درمان می کند.درست است که کشور از نظر سرمایه و کار ناتوان و آسیب پذیر شده،اماهنوز اندیشه ی ایرانی، قوی و ریشه دارد.اراده و شهامت ایرانی می خواهد که سرمایه هایی که در سال های گذشته بهوده و بی نتیجه خرج می شده،دوسال برای حل مشکل ریزگردها و بازسازی طبیعت هزینه شود،تا آسمان خوزستان را آبی ،طبیعت را پاک،زمین راسبز،رودخانه ها را جاری،جامعه را آرام و مردم را سالم و شاداب ببینیم.