جواد کاظمی
درحال حاضر یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کشور، مشکلات اقتصادی و به تبع آن اشتغال است و دولت تلاش فراوان دارد تا بتواند با سرمایه گذاری و ایجاد واحد های تولیدی اشتغال ایجاد کند یکی از این برنامه ها، طرح اشتغالزایی روستایی با اعتباری بالغ بر 12 هزار میلیارد تومان در زمینه کشاورزی ، صنعتی ، گردشگری و ... در سطح روستاها ست .
طرح بر روی کاغذ خوب است ولی مشکلات عدیده ای خواهد داشت متاسفانه در ایران اصلاً به موضوعی بنام مدیریت دانش سازمانی توجه نمیشود تا بتوان از تکرار اشتباهات جلوگیری کرد زمانی که دولت نهم بر سرکار آمد بنگاههای زود بازده را طراحی و به اجرا گذاشت و هدفش اشتغالزایی بود ولی زیر 30 درصد به اشتغالزایی و تولید منجر شد و این پول ها به سمت و سوی دیگری رفت و تنها چیزی که ایجاد نشد اشتغال بود و جوانی که قبلاً شغل نداشت بعد از دریافت این تسهیلات و عدم ایجاد واحد تولیدی بعد چند سال تبدیل به جوان بیکار و مقروض شده بود.
مشکلاتی که این طرح های خرد و کوچک به عنوان زود بازده یا اشتغال روستایی یا هر عنوان دیگر دارند شامل اینکه به چه صورت می شود روی این همه طرح نظارت داشت تا دقیقاً اجرایی شود ؟ ایجاد این واحد های کشاورزی ، صنعتی و گردشگری بر اساس کدام طرح آمایش سرزمین انجام میشود ؟ دقیقاً از هر طرح مثلاً در هر شهرستان چه میزان باید انجام شود ؟ هدف از اقتصاد آیا صادرات محور است ؟ آیا هدف اقتصاد تولید بر مبنای نیاز داخلی است ؟ آیا این واحد ها قرار است بر اساس مزیت های رقابتی ایجاد شوند ؟ یا فقط هدف دادن وام و ایجاد یک واحد تولیدی بر روی کاغذ است ؟ دلیل سود آوری این طرح ها چیست؟ چه تعداد از واحدهای فعلی با ظرفیت نصف و نیمه دارند فعالیت میکنند ؟ آیا باید همه کار فرما شوند ؟ آیا همه قابلیت کارفرما شدن را دارند ؟ آیا این تفکر نباید تغییر کند ؟
از گذشته باید درس گرفت و نباید اشتباهات را تکرار کرد پیشنهاد می شود :
1- معایب و مزایا طرح هایی مانند بنگاه های زود بازده بررسی و مزایای آن در این طرح استفاده شود.
2- هدف ایجاد واحد های تولیدی بر مبنای صادرات باشد و باید ظرفیت رقابتی داشته باشند.
3- طرح ها باید براساس آمایش سرزمین تعریف و جا نمایی شوند. اینکه هر شهرستان و هر استان در چه زمینه هایی باید کارکند.
4- باید طوری برنامه ریزی شود که این طرح های خرد و واحدهای کوچک به یک واحد بزرگ در کل کشور تبدیل شده و بتواند هدفی که برایش تعریف شده برآورده بکند. مثلاٌ اگر قرار است در تولید شیر به یک عددی برسیم این طرحهای خرد در کشور منجر به همان تولید شود.
5- واحدهای کوچک باید در قالب یک انجمن یا تعاونی تولیدی باشند تا بتوانند توان صادراتی داشته و از حق و حقوق واحد دفاع کنند.
6- مجتمع هایی در سطح چند روستا ایجاد شود و واحدهای کوچک با یک مدیریت واحد فعالیت کنند تا هزینه تولید پایین آمده و توان رقابتی بوجود بیاید.
7- باید از انجمن ها و نظام های صنفی واحدهای تولیدی یا گردشگری در زمینه نظارت بر این واحدهای جدید استفاده کرد.
8-باید سازوکار نظارتی و ابزار لازم در جهت هزینه کرد هدفمند تسهیلات ایجاد شود و با این شرایط فعلی بانک ها قطعاً سرنوشت این طرح همانند بنگاه های زود بازده خواهد شد.