استاندار خوزستان در حلقه تخریب

شوشان – منصور فاضلی : قریب به دوسال که دکتر شریعتی سکان داری و هدایت کشتی طوفان زده استان را بر عهده دارد . استانی که در گرداب متلاطم امواج خروشان بی ملایمتی منتظر ارامش نسبی است این ناملایمتی هاو مصیبت ها نه بواسطه عملکرد شریعتی بلکه حاصل عدم توجه دولت ها در گذشته و حال بوده .

این روزها انانی که سهم خواه بوده و به مراد دل خویش نرسیده اند ، شمشیر از نیام کشیده اند و به سهم خواهی امده اند شعارشان این است یا سهم یا قلم تخریب .

ای روزها دایه های دلسوز تر از مادر می بینم. دایه های که در چند دهه گذشته هر گاه کلاهشان در خوزستان افتاده برای برداشتن به این دیار ماتم زده نیامده اند اما اکنون قلم بدست گرفته و از اه جانسوز مصیبتی مینگارند که خود بانی و مبدعش بوده اند .آنچه خوزستان به واسطه عملکرد ضعیف و بی کیفیت اقایان اکنون گرفتارش است و رهایی از ان بس دشوار .

بی شک انسان ها جایز الخطا هستند و معصوم نیستند.دکتر شریعتی هم جزو همین دسته از انسان ها ست .مصون از اشتباه در عملکرد نیست. اما چرا قلم تخریب ؟

نقد سازنده بهترین و موثر ترین گام در جهت اصلاح است، ایجاد راهکارهای بنیادین و اصولی بهترین انگیزه برای حمایت است و کارامدی در پی خواهد داشت .

مع الاسف خوزستان همیشه از شخصی نگری و منفعت طلبی و تفکرات تک محوری دچار ضربه گردیده و همین تفکر باعث گردیده دولت مردان نهایت سو استفاده را از ان ببرند و خوزستان هیچگاه رنگ توسعه و رشد و بالندگی را به چشم خود نبیند .

بزرگ مردان خوزستانی در بدنه دولت ها کم نبوده اند و نیستند .اما کارآمدیشان و عملکردشان چه بوده که اکنون اینگونه شریعتی را در حلقه تخریب قرار داده اند

 جنابان فروزنده ،الهام ، غلامعلی رجایی، مخبر دزفولی، شمخانی، رضایی...

و هم اکنون جنابان روزبه کردونی، جلیلی ...

و تقریبا تاثیر گذار در امورات مشورتی و حلقه نزدیک به دولت ها بوده اند ، اما با نگاهی به گذشته و حال در میابیم نگاه دولت ها به خوزستان مثبت نبوده و عدم تعامل مناسب با این استان همواره در دستور کار بوده .اما سوال اصلی این است چرا دوستان خوزستانی مقیم در تهران که بعضا دستی هم بر اتش دارند هیچگونه گام مثبت و تاثیر گذاری برای استان بر نمیدارند و نه تنها استان بلکه به شهرهای که از انجا به سپهر سیاسی کشور رسیده اند .چرا به این زودی مردمان منطقه خویش را فراموش کرده اند؟ چرا در هنگام انتصاب دکتر شریعتی به مخالفت برخواسته بودند و امروز سهم خواه و دایه ای دلسوز تر از مادر گشته اند. خوزستان از دیر باز چوب همین نفاق را میخورد .خوزستان ماتم زده و بحرانی هنوز نتوانسته به واسطه بزرگانش در حد اسمش ظاهر شود زیرا همین عزیزان و بزگواران از دامان نگاه و توجه همین سکنه خوزستان به ان جایگاه رفیع رسیده اند .و اکنون نیز با تفاخر برای خوزستان مینویسند و خود را محق به نوشتن میدانند و قلم تخریب مردی را بدست گرفته اند که صبح و شام در پی جبران تلخکامی و ناکامی ها گذشته اقایان می باشد. عملکرد نسبتا موفق دکتر شریعتی را نباید نادیده انگاشت .اگر اشتباهی و عملکرد ضعیفی هم عیان میگردد باید برای جبرانش دست در دست هم داد و راهکار موثر و کارامد ان ارائه گردد نه قلم به تخریب ان برداشته شود .دراین چند دهه جز تخریب چه داشته اید ؟

ایراداتی به عملکرد دکتر شریعتی وارد است اما سزاوار نیست کسی را که برای توسعه استان روز و شب نمی شناسد را به محابا تخریب نمایم .

دکتر شریعتی باید از دوستان کارامد بهره ببرد و عملکرد خویش را در امورات بهینه و مثبت تر به منصه ظهور بگذارد.

امید است برای ضعف ها ، راهکارهای مناسب ارائه گردد و استان را همه با هم در مسیر توسعه قرار دهیم و تخریب و کارشکنی دست برداریم .