امیر کمال کمائی
از نوشتن چه عایدتان می شود، نوشتنی که جز تراوشات ذهنی افراد نمی تواند باشد.
نوشته هایی که عایدی برای جامعه ندارد، کدام یک از مردم عادی جامعه ما این وقت را دارند که نوشته هایی را بخوانند که جز گزافه گویی، معنا و مفهومی ندارد، دوستانی که مسئول هستید برای یک بار هم که شده، بنشینید و کلاه خودتان را قاضی کنید! برای این مردم خوزستان(غنیِ فقیر) در کلان و در خُرد چه کردید؟ برنامه تان چه بوده و چه هست؟ تا کی حرف؟! تا کی مردم بشنوند و شما بگوئید؟ تا کی شما بنویسید و مردم بخوانند؟
برای رضای خدا هم که شده یکبار هم بگذارید مردم بگویند و شما شنونده باشید! بگذارید مردم بنویسند و شما عمل کنید! دیگر دستور بس است! دستورات و ایده هایتان را بگذارید برای نامه های اداری تان...
کدامتان در این ۴۰ سال انقلاب اسلامی از منافع خودتان گذشتید و برای این مردم و نظام خدمت کردید!؟ تا کی بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و بگوئیم درست می شود؟ چرا همه بلاها سر مردم می آید؟ چرا دستتان دیگر آن شور و هیجان خدمت به هم نوع را ندارد؟ چرا از مردم گریزانید؟
چرا مردم باید برای بدست آوردن یک لقمه نان این قدر دربدر باشند؟ چرا مردم باید خواب های روزانه شما را بدانند و بخوانند؟ چرا یک بار شما، مردم نمی شوید؟ چرا فقط دم می زنید از این مردم هستید!؟ ولی یک قدم برای این مردم، بدون چشم داشت بر نمی دارید! کی این قیف وارونه می شود؟ و شما مردم و مردم شما؟!!!!!!
دوستان عزیز نویسنده ای که مسئول هم هستید! این خوزستان برای آبادی و رفع مشکلاتش، نیاز به افرادی دارد که خارج از دایره آزمایش ها و تراوشات ذهنی اش، به فکر مردم باشد و بخواهد به آنان خدمت کند.
خوزستان(غنیِ فقیر) دیگر از این همه دغل بازی و سیاست بازی(به زعم دوستان) شما دوستان ناباب خسته شده است!
خوزستان برای این که بتواند بر روی پای خودش بایستد، نیاز به انسان هایی دارد که بخواهند و بتوانند به مردم خدمت و آرزوهای دست یافتنی شان را جامه ی عمل بپوشاند...
خوزستان(غنیِ فقیر) نیاز به کسانی دارد که بتوانند این سرمایه های عظیم را در چرخه ی اقتصادی به گردش در آورد و آنان را از رنج بیکاری و فقر خارج نماید.
خوزستان نیاز به خوزستانی هایی دارد که خارج از دایره تعاملات سیاسی و گعده های شبانه. و فقط برای اعتلای خوزستان و بر آوردن آرزوی مردمانش تلاش کند. خوزستان(غنیِ فقیر) نیاز به شخصیت های توانمندی دارد که خوزستان بزرگترین و مهمترین دغدغه ی زندگی شان باشد.
و در پایان برای همه دوستان و خودم که گام در این وادی گذاشته ام...
بیایید از دایره تراوشات ذهنی خارج شویم پیگیر رفع مسائل و مصائب مردم خوزستان(غنیِ فقیر) باشیم، که این موضوع اولای همه امور است...
سیاست؛ هر گونه راهبرد، روش و مشی برای اداره یا بهتر اداره کردن امور جامعه(چه فردی و چه اجتماعی) است.
غنی فقیر؛ خوزستان چه ندارد دریا، رودخانه، جنگل، کوه، آب و هوا، گندم، برنج، مرکبات، خرما، شیلات، سد، پتروشیمی، گاز، نفت و هر چه نعمت بود خدا به خوزستان داد الی انسان هایی که بتوانند آنرا در جهت منافع استان و کشور هدایت کنند. پس خوزستان غنی است ولی بی تدبیری باعث فقرش شده...