امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان : عباسی در واپسین روزهای تکیهاش بر کرسی وزارت ورزش و جوانان، روی سربرگهای این نهاد با رسمالخط تسویه حساب، درصدد برآمده با تغییر مسئولان حوزه ورزش، بدیهیترین اصول مدیریت را زیر سؤال ببرد و عملاً به دولت بعد، مدیر تحمیل کند؛ رویدادی که اوج سیاستزدگی ورزش در دولتهای نهم و دهم را به تصویر میکشد.
به گزارش تابناک ، انتصابات روزهای پایانی دولت که رسماً تحمیل مدیران سیاستگذاری و اجرایی به دولت بعد است و دست دولت یازدهم را برای تغییر و تحول و یا ثبات مدیران خواهد بست و هزینههای تغییرات را افزایش خواهد داد، تنها به نهاد ریاست جمهوری یا نهادهای سیاسی و پولی ختم نشده و وزارت ورزش و جوانان نیز به نوعی تلاش کرده از این غافله عقب نماند و آخرین ضربهها در روزهای بیپولی ورزش به این نهاد زده شود.
بر همین اساس، محمد عباسی به جای آن که برخی مدیران ناکارآمد سیاسی را ـ که در این هشت سال به زور به جامعه ورزش تحمیل شدهاند و وصلههای ناچسبی به ورزش بوده و کارکرد ضعیفشان انکارناشدنی است ـ برکنار کند، در آخرین روزهای مدیریتش دست به تغییرات عجیبی زد که بوی تسویه حساب و انتقام دیرهنگام را میدهد تا آخرین برگههای صفحات عمر دولت دهم نیز بدون نقد نماند و چنین دولتمردانی، این روزها را نیز برای افکارعمومی به تلخی گرایند.
در همین چهارچوب، ساعتی پیش خبری منتشر شد که بر مبنای آن، وزیر ورزش و جوانان و رییس مجمع باشگاه استقلال، سرانجام پس از دو سال با استعفای بهرام افشارزاده از عضویت در هیأت مدیره باشگاه استقلال موافقت کرد و منصور پورحیدری، پیشکسوت باسابقه فوتبال به عنوان عضو جدید هیأت مدیره این باشگاه منصوب شد؛ اما این تنها تغییر شبانه نبود و در اقدامی عجیب، دکتر امیدوار رضایی برکنار و محمد زمانی نماینده پیشین ملایر در مجلس شورای اسلامی و از دوستان محمد عباسی به عنوان عضو جدید هیأت مدیره این باشگاه منصوب شد.
چون برادرت انتقاد کرده است تو را برکنار می کنم!
شاید انتصاب آخر چنین تداعی کند که محمد عباسی در واپسین روزهای مدیریتیاش به اصطلاح دست به «رفیق بازی» و در حال چرخاندن قلمش روی سربرگ یک وزارتخانه حساس در راستای تلطیف قلوب و به دست آوردن دل دوستش و دوستانِ دوستش است، ولی واقعیت آن است، این تنها هدف قابل تعبیر برای چنین تغییرات شبانه و بیمناسبتی نیست.
ظاهراً تغییر دکتر امیدوار رضایی به انتخابات ریاست جمهوری بازمیگردد و بنا بر شنیدهها، وزیر ورزش و جوانان از انتقادات ساده اما جدی دکتر محسن رضایی نسبت به حوزه مدیریتیاش، خونش به جوش آمده و نقدهای وارده، مبنی بر ورود سیاسیون به ورزش و آثار نامطلوبی که در پی داشته را به خود گرفته و ترجیح داده با برکناری برادرِ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نشان دهد هنوز در طبقه چهارم ساختمان سئول هست و همچنان به او آقای وزیر میگویند و بنابراین توان تسویه حساب با ورزشیها را دارد!
این تغییرات که میتواند برای آبی پوشان حاشیهساز شود، در حالی رخ داد که دوره حضور امیدوار رضایی یکی از کمحاشیهترین دوران هیأت مدیره استقلال بود و آبیهای پایتخت با کمترین دغدغه، توانستند سه قهرمان در لیگ برتر و دو قهرمان در جام حذفی را از آن خود کنند؛ دستاوردی که در همین بازه زمانی، نیمی از آن نیز نصیب تیمهای رقیب پایتخت و تیمهای صنعتی نشده، ولی به ظاهر اینها اصلاً مسائل مهمی نیست و اگر بحث انتقام گرفتن باشد، دستکاری در شاکله مسنجم و هماهنگ مدیریت استقلال، امری فرعی میشود!
گویا ضروری باشد، مجلسیها در روزهای پایانی دولت، مقابل این تغییرات که در وزارت ورزش و جوانان نیز محدود نشده و سراسر دولت را فراگرفته، کار عملی انجام دهند و دولتمردان یازدهم با صفی از مدیران بدون توانمندی روبهرو نشوند که دوره دریافت حکم انتصابشان تا زمان آغاز به کار رسمی دولت آتی، به یک ماه نیز نرسیده اما چون شایسته این پست نیستند، بناچار کنار گذاشته میشوند؛ این سیاسیکاریهای خلاف مصلحت کشور تا چند ساعت به پایان دولت استمرار خواهد داشت؟