صادق سامانی
در سال ۹۶ ٬ جامعه ی رسانه ای استان خوزستان اتفاقات و مباحث بسیاری را پشت سر گذاشت که هر کدام به زعم خود دارای ارزش هستند و این موضوع نشان داد که جامعه ی فکری استان به سمت و سوی تکثر افکار پیش رفته و علیرغم موضوعات زیاد در استان ، سالی با کمترین تنش مطبوعاتی و رسانه ای داشتیم.
شکایت ممنوع
بعد از آنکه استاندار خوزستان به کلیه دستگاههای اجرایی دستور داد که هیچ رئیس و مدیری حق شکایت از روزنامه نگاران و خبرنگاران را ندارد این موضوع جای خوشحالی و نقطه عطف برای اهالی رسانه و ضربه سختی به مدیران کم تحمل و نقد ناپذیر بود.
این موضوع باعث شد که برخی از مدیران دستگاهها بخود بیایند و کمی جمع و جور تر در اجتماع رفتار کنند.
دولت و سیستم های خدمات رسانی به مردم برای آنکه بتوانند عملکرد خوب و دارای کمترین نقص از خود ارائه دهند میبایست نقد شوند و مورد سنجش افکار عمومی قرار گیرند که در این بین رکن چهارم دموکراسی که همان مطبوعات و اهالی رسانه هستند بهترین دیده بان و کنترل کننده بر اوضاع می باشند.و می توانند این موضوع را با دقت انجام دهند.
اگر بخواهیم نظری به رسانه ها و نوع کلام نویسندگان استان داشته باشیم بیشتر حول و حوش «فرهنگ ٬ اجتماع و ریزگردها» بوده است این سه موضوع بیشتر مواقع در صفحات مختلف رسانه ها به چشم میخورد که هر کدام به زعم خود دارای حساسیت ها و اهمیت خاص خود هستند.
اگر نگاهی گذرا و طنز گونه به نویسندگان فعال استان داشته باشیم میتوان گفت؛ برخی ها واقعا عالی کردند و برخی دیگر خیلی خوب و برخی دیگر باز هم خوب کار کردند.
هادی خوشسیما از شوشان رفت و جای خود را به خاندان حلالی و خصوصا خوش تیپ حلالی ها «مصطفی» در رسانه داد. هادی الان می فهمد خواب خوب و آسایش یعنی چه.
نعیم حمیدی چپ و راست برایش فرق نمی کند و همه را در کفه ترازو مورد نوازش قرار میده.
محمد سعید بهوندی از جامعه و فرهنگ و آرمان شهر این دیار سخن می گفت، نوید قائدی هم مانند فرد قبلی از مدینه فاضله سخن به میان می اورد، کلام نوید را بیشتر جامعه شناختی و پیرو مکتب رئالیسم می توان خطاب کرد.
لفته منصوری و یادداشت هایش را صفایی دیگر است ، لفته متعلق به جامعه خویش و لایه های زیرین جامعه است دکتر منصوری درد جامعه را بخوبی می فهمد و با تصویر کشیدن نکات مثبت و منفی جامعه ، شیوه ای نو در ادبیات استان بوجود آورده است، علی عبدالخانی از شهر و شهروند میگوید هر چند این اواخر اثر و آثاری کمتری از او بود ولی باز هم کلامش و متلک هایش در رابطه با شهر و زندگی شهری جالب بودند.
عبدالرحمن نیک سرشت از ترامپ تا خاورمیانه، از زادبوم گرایی تا آریستوکراسی ، از حجازی به شریعتی و مقتدایی ، از سید خلف تا کتانباف..نیک ٬ مردی برای تمام اتفاقات سال...
سوزان بختیاری زاده بانوی استان ، سوزان را باید به نیکی یاد کرد او سرشار از اراده و صلابت و استقامت است برای او ایستاده باید دست زد و آرزوی سلامتیش را در سال جدید طلب دارم.
نادره وائلی زاده ، سهام خزلی ، نگار نخلی ، زینب پارسا فخر، ثریا زندیار ، پروا آقاخانی ، عاطفه اسماعیلی منش ، عاطفه جوادی ،را می توان از آن دسته نویسندگان زن نامید که جور کش بودند البته بین خودمون بمونه سطح کیفی آنچنانی نداشتند ولی در کل نسبت به باقی نویسندگان قابل تحمل تر بودند.
اکبر ظریفی در راستای شهروند مداری با دیدگاه اصلاح طلبی سبک خوبی را در سال ۹۶ آغاز کرد و توانست نگاهی نو در مقوله یادداشت نویسی را بوجود بیاورد.
مجید کیوانی سخت کوش از میراث تا شهرداری ، از گردشگری تا اجتماع ، خلاصه از همه چیز به همه چیز ، مجید کیوانی اصولا همیشه با توپ در در صحنه حاضر است.
احسان سپهوند با قلم در دست راست و یک گرز در دست چپ و با خشونت کامل می نویسد.
محمد مالی نوستالژی نویس استان، گاهی کمی اندک تا نیمه ابری از روزهای اوجش فاصله گرفته و گویی دیگر میل و رمقی برای یکه تازی در مطبوعات ندارد.
غلامرضا کاظمی را هم از قرن تا قرنی کلامی مینویسد ولی خوب و زیبا مینویسد.
محمد شریفی را در سایت های رفقا و دوستان کوههای زاگرس باید پیدا کرد کلامش متفاوت و گویی روح محمد شریفی طبق نظر بودا چند سالی در سده ی پنجم و ششم هجری بسر میبرده و بیشتر دنبال ملانصرالدین داستان است.
قاسم آل کثیر کجاست؟! البته چند روز پیش با هم بودیم ذوق روزنامه نگاری قاسم بیشتر در مسیر اهواز به شوش قابل شکوفایی است ، قاسم خندان و دلی پاک دارد.
رسول عوده زاده در همشهری، هم در سال ۹۶خوب بوده ولی انصافا شب ها در کانال همشهری خوزستان آهنگ های خوبی می ذاره کلا انسان یاد بدهکاری های می افته.
کیوان لطفی اندک مینویسد ولی خوب و عالی ، حقیقتا هر چی گشتم یک گیری کیوان لطفی بدم نشد کیوان انشالله سال بعدی جبران می کنم.
حسن سلامت دوم از نسیم ، هم با انگشت اشاره مدام عینکشو جابجا میکنه و همیشه چند تا نقد اساسی تو جیبش داره...حسن سلامت ها را می توان از دلسوزان جامعه مطبوعات نامید.
غلامرضا فروغی نیا از طایفه بزرگ منجزی را نمی توان اسم نیاورد و او هم زیبا و خوب می نویسد الحق کلامش نافذ و گیراست. حسن دادخواه را هم می توان از آن دسته اساتیدی دانست که همیشه او را آرامش قبل از طوفان است نمیاد وقتی هم میاد با قدرت با چاشنی طعنه و کنایه مخاطب را مورد لطف قرار می دهد.
بیات محمدی را بیشتر در فضای مجازی می توان یافت الحق خوب به این آن می زند بیات هم راست وهم چپ را خوب مورد لطف قرار میده و کلا عشق پاراگراف آخره ، در پاراگراف آخر کلیه مسئولان رو شرمنده خودش می کنه.
علیرضا عبدالله نژاد هم کمتر می نویسد البته خیلی کم می نویسد علیرضا آنچنان سرش شلوغه که بنظرم یادش نمیره کی شب میشه کی روز، ولی انصافا تیمه صبحانه پرس با وجود برخی مخالف ها خوب و اکتیو کار می کنه.
محسن مرادی از وحدت هم آنچنان سرش با شورای شهر سرگرمه که فقط به چند شعر اون هم از سر خستگی بسنده کرده.
مرتضی آژند ٬ اصلاحات و شهر کمپین ها مرتضی آژند هم متلک گویی وتیکه انداختن رو به سبک مدرن و پست مدرن خوب بلده.تیکه های مرتضی با کلاس و مثل خودش جنتلمنن.
زمان بابادی و فرزندش ابوالفضل هم در نوشتن روزکار و شبکار هستند الان که روزه بنظرم شیفته ابوالفضله..زمان و ابوالفضل را دغدغه جامعه همراه است.
و اما برای محمد کیانوش راد و حاج آقا خرمگسش، کیانوش راد اگر بجای سیاست به کتاب نوشتن و داستانهای این چنین زیبا رو میآورد الان یک نویسنده میلیاردر با کتاب های چاپ بالا داشت.حاج آقا خرمگس کیانوش راد را می توان از بهترین و کامل ترین نوشتارهای سال ۹۶ دانست.خیلی ها از قلم افتادن..شرمنده حضرات از قلم افتاده هستم..انشالله سال بعد جبران می کنم. کلا این یادداشت یک شوخی بود زیاد به دل نگیرید..لب لچه تون خندان...
پایان قسمت اول...