حسین هادی پور / فعال اجتماعی
در چند روز اخیر نتیجه یک نظرسنجی تیتر اصلی بسیاری از رسانه ها شد و آن این بود که ایرانیان عصبانی ترین مردم دنیا هستند. گالوپ، در گزارش سالانه ۲۰۱۷ خود، طی یک پژوهش که براساس مطالعه وضعیت ۱۴۲ کشور انجام شد، مردم ایران را به عنوان عصبانی ترین مردم جهان معرفی کرده است.
در این گزارش مردم ایران با ۵۰ درصد و عراق با ۴۹ درصد و سودان جنوبی با ۴۷ درصد عصبانی ترین کشورهای دنیا معرفی شده اند.
همزمان با این گزارش آتش سوزی قهوه خانه ای در کوی علوی شهر اهواز باعث کشته شدن 11 نفر و زخمی شدن چند نفر شده است.
عامل اتش سوزی جوان 17 ساله ای است که دلیل خود را انتقام گیری به دلیل اخراج از کار توسط مدیر قهوه خانه اعلام کرده است.
نظریههای مختلف اجتماعی به این نکته تاکید دارد که جوامع عموما در حال بازتولید آسیب های اجتماعی است و یکی از این آسیب های که در جامعه ایرانی این روزها تولید شده است، خشونت است.
در روانشناسي مفهومي داريم با عنوان «تاب آوري اجتماعي». «تاب آوري» مفهوم جديدي است که ابزاري براي سنجش آن نيز وجود دارد. «تاب آوري اجتماعي» از مولفههاي سلامت اجتماعي است.
جامعه ما به دلايل مختلف، تاب آوري اجتماعياش پايين آمده است، از عمده دلايل آن می توان به مشکلات اقتصادی و عدم امنیت شغلی و افزايش مهاجرت به شهرها اشاره کرد.
در دو دهه گذشته، مردم ما بيشتر روستا نشين بودند و 70 درصد جمعيت کشور مقيم روستاها بودند، اما بر اساس پژوهشي تا سال 1400 ، هفتاد درصد مردم کشور، شهرنشين و 30 درصد روستا نشين خواهند بود.
اين در حالی است که روستا نشينان شهري، که به شهرها هجوم آوردهاند آموزش شهرنشيني نديدهاند. «مهاجرت» عاملي براي کاهش تاب آوري اجتماعي است.
يکي از دلايل پايين بودن استانداردهاي اجتماعي همچون کاهش استاندارد سلامت اجتماعي، آن است که خانواده، نقش آرامش بخشي خودش را نسبت به گذشته از دست داده است.
خانواده قبلا مامن آرامش و تخليه هيجان بوده ولي به دليل افزايش نيازهاي اقتصادي، ضريب نفوذ اينترنت و ... خانواده نقش آرامش بخشياش را از دست داده و نميتواند نقش قبل را داشته باشد. به اين ترتيب افراد در شرايط عصبي، عصبيت خود را از خانه به جامعه و از جامعه به خانه منتقل می کنند.
صرفنظر از خصوصیات فردی, شرایط اجتماعی افراد نیز در کاهش یا افزایش خشونت مؤثر است, برای مثال فشارهای روانی و تنشهای حاصل از آن یا بحرانهای اقتصادی – اجتماعی خطر بروز خشونت را افزایش می دهد.
در بررسیهای گذشته محققان به این نتیجه رسیدند که مشکلات اشتغال و مسائل مالی به ایجاد خشونت کمک می کند.
به طور كلي در جوامع توسعه نيافته از لحاظ سياسي اين معضل خود را بيشتر نشان مي دهد، در جوامعي كه فرهنگ گفت و شنود و بحث دو طرفه و تبادل نظر دموكراتيك وجود نداشته و يا قوت ندارد اعمال رفتار خشونت آمیز بیشتر خود را نشان می دهد.
چرا باید مردم ما هنوز هم خشونت و پرخاشگری را گزینه انتخابی برای حق طلبی تلقی کنند ؟
چرا برخی افراد و گروهها به خود حق میدهند خود راساً قانون را بدست گیرند و به هرکه تصور میکردند خاطی است با خشونت برخورد کنند؟
در چنین شرایطی عدم اجرای درست قانون یا نبود قانون خوب باعث بوجود آمدن خشونت، پرخاشگری، تهاجم و تجاوز به حقوق دیگران می شود، در چنین وضعی که یک نفر یا گروهی وارد جنگ با دیگری و یا گروهی میشوند.
این وضعیت ممکنست تا جایی ادامه پیدا کند که "جنگ همه بر علیه همه” پیش آید، یا دست کم به جان و مال کسی آسیب وارد شود و جامعه بسیار نا امن گردد و دیگر کسی نتواند به امنیت جان و مال و ناموسش اطمینان داشته باشد.
نهادينهنشدن احزاب در سطح جامعه و نظام آموزشي، خانواده، بكار گيري غلط كيفر در دستگاه قضائي، كمبود زيرساختها براي بالابردن تخليه هيجانات جامعه و نبود اشتغال و امنیت شغلی را می توان از عوامل رشد خشونت در جامعه ایرانی دانست .
در فیلم طهران تهران دیالوگی هست که میگفت انتظامات این شهر روزی بدست پهلوانان و عیاران بود و گوینده ستایشگرانه توضیح میداد که کاش در آن زمان زندگی میکردیم!!
کاش به طنز گفته باشد. و نه آنگونه که در قبل از انقلاب هم بخشی از نظام و هم جماعت اهل هنر به ستایش این گروهها دست زدند بر الگوی سامورائی ها و با داش آکل و قیصر و طوقی و فردین و ملک مطیعی و ایمانوردی در نقشهای جاهلی و کلاه مخملی تقدس یافته! همه پوریای ولی شدند!!
قابل درک است که چرا جاهلی و لاتی حرف زدن بین جوانان و هنرپیشگان این همه طرفدار پیدا کرده است.