من چهل و دو سالم است اما بیست و هفت سال است که در کار سیاست هستم؛ بخشی به عنوان روزنامهنگار و بخشی به عنوان سیاستمدار. ارمنستان بعد از استقلال همیشه در افق نگاه و موضوع تمام مقالات من بوده است.
«نیکول پاشینیان» رهبر انقلاب ارمنستان را روز تعطیل دیدیم؛ چند ساعت قبل از آنکه به اعضای کابینهاش بگوید: درست است که دولت ما، موقت است و باید تلاش کنیم تا انتخابات مجلس زودتر برگزار شود اما در همین مدت باید تلاش کنیم تا کارهای زمین مانده رابرداریم و جلوتر ببریم.
«اعتماد» در ادامه نوشت: او کسی است که توانست آرامترین انقلاب منطقه را طی کمتر از دو هفته به ثمر برساند؛ دو هفتهای که برایش از دو سال قبل تدارک دیده بود.
نیکول پاشینیان روزنامهنگار چهل و دو سالهای است که تجربه سردبیری پرمخاطبترین روزنامه ارمنستان را دارد. او که مدتی است حضور در مجلس و رهبری یک ائتلاف سیاسی را به تجربیات خود افزوده، در سالهای قبل از همراهی با هر حرکت شتابزدهای خودداری کرده بود اما در دو سال گذشته با تمرکز روی ورزش، خودش را برای یک حرکت اساسی آماده کرد. او برای آماده کردن کشور حرکتش را به شکل پیاده و با دست خالی آغاز کرد و بعد از طی مسافت بیش از ۱۲۰ کیلومتر به ییروان رسید و چند روز را هم بیوقفه در خیابانهای این شهر از یک سو به سوی دیگر رفت.
مشروح گفتوگو با وی به شرح زیر است:
آقای نخستوزیر وقتی با مردم صحبت میکردم، بعضیها معتقد بودند دیگر نباید شما را نیکول یا آقای پاشینیان صدا کرد و از این به بعد باید به شما بگویند بارون پاشینیان؛ نظر شما چیست؟
مردم هر طور که دوست دارند میتوانند من را صدا کنند. اتفاقی نیفتاده و من همان آدم قبلی هستم؛ فقط عنوان نخستوزیر هم به دیگر اسامی و القابی که میتوانند صدایم کنند اضافه شده است و همیشه و در همه حال سعی میکنم صریح و راحت با مردم در ارتباط باشم.
حالا در کاخ ریاستجمهوری تنها هستید و از آن جمعیتی که همراه شما بودند خبری نیست. حالا آنها آن سوی دیوار هستند و شما در این سو باید به توقعات آنها پاسخ بدهید.
مردم در همین چند روز هم از تغییرات صورت گرفته شگفتزده هستند. در فیسبوک برایم مینویسند: «تعجب میکنم کاری که باید پنج روز در گمرک طول میکشید چطور در عرض پنج دقیقه انجام شد.» از زمانی که نخستوزیر شدم اقتصاد پالسهای مثبتی نشان داده است. ما هنوز هیچ کار خاصی شروع نکردهایم؛ از همین نتیجه میگیریم همین مقدار که دولت برای مردم مانعتراشی نکند، برای شروع کافی است.
برای صد روز اول چه برنامهای دارید؟
باید مردم را آزاد بگذاریم تا اقتصاد رشد کند و البته بستر مناسبی برای مبادلات خارجی هم آماده کنیم.
وقتی رییس پلیس را انتخاب کردید با اعتراض مردم رو به رو شدید؛ تصور میکنید چه زمانی مردم از شما خواستههایی داشته باشند که فراتر از توان شما یا قانون باشد؟
من با حمایت مردم به این مقام رسیدم. سعی میکنم دلیل تمام تصمیمهایم را برای مردم توضیح بدهم و هر زمانی که نتوانم خواستههای مردم را برآورده کنم، از این جایگاه کنار میروم.
ما به عنوان روزنامهنگار همیشه منتقد هستیم اما در کار اجرایی محدودیتهایی وجود دارد و انسان را از آرمانخواهی دور میکند. شما به عنوان یک روزنامهنگار چطور این تناقض را در خودتان برطرف خواهید کرد.
به نظرم نخستوزیر هم باید مانند یک روزنامهنگار با همهچیز به دید انتقاد نگاه کند و رکود از آنجا شروع میشود که این دید را از دست میدهد. زرق و برق این محیط کار رسمی نباید باعث شود که از مردم جدا شویم. روزنامهنگاری در تمام دوره فعالیتهای سیاسی من کمک حال من بوده است و مطمئنم اینبار هم این اتفاق خواهد افتاد. مهمترین ویژگی روزنامهنگار این است که چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند. فکر میکنم این ویژگی در دوره نخست وزیری به من بسیار کمک خواهد کرد.
از روزهای اول انقلاب، فقط گفتید انقلاب ما مخملی است. آیا بنا ندارید به آن رنگ و بو بدهید، مثل گل لاله یا رنگ نارنجی؟
این اسمگذاری با خواست من نیست که بخواهم روی آن اسمی از این دست بگذارم. این انقلاب با هیچ گل یا رنگی قابل تعریف نیست. این از دل مردم بیرون آمده و برای همین هم آن را انقلاب محبت و احترام متقابل نامگذاری کردهاند. من چند بار این را در میدان جمهوری (هارابراک) گفتهام. هیچ نیروی خارجی در آن دخالت نداشته و این برای ما خیلی مهم است.
من بارها تاکید کرده و ضمانت دادهام که اجازه ورود نیروهای خارجی را نمیدهم. چون ارمنستان و نظام آن برای من بالاترین ارزش را دارد. الان بسیار خوشحالم که با این ترتیب در انقلابمان موفق شدیم و این انقلاب از میان مردم ارمنستان زاییده شده و در برابر مشکلات درونی جامعه بوده است و حتی تحت تاثیر مسائل منطقهای نیز نبوده است.
استقلال و روابط ما با همسایههایمان برای ما خیلی مهم است؛ مخصوصا ایران و گرجستان. ارمنستان باید استقلال خودش را در تمام مذاکرات و مراودات سیاسی حفظ کند. تنها نقطه اشتراک این انقلاب و انقلابهای دیگر این است که توانسته جایگاه ارمنستان را در منطقه بالا ببرد.
واردات و صادرات میان ایران و ارمنستان در حال حاضر کمتر از ٥٠٠ میلیون دلار است. بنا دارید که تا سال ٢٠٢٠ این عدد را چه مقدار افزایش دهید؟
به نظرم از تمام پتانسیل دو کشور استفاده نمیشود. کارهای زیادی برای انجام دادن داریم. پروژههای زیادی هست که انجام نمیشود. پروژههایی که معلوم نیست چرا به ثمر نمیرسد و پروژههایی که معلوم نیست چرا کند انجام میشود و پروژههایی هست که مطابق انتظار ما پیش نمیرود. امیدوارم واقعا بتوانیم این مبادلات را به حرکت بیندازیم؛ چون برای هر دو ملت مفید است.
ما حتی در زمینه تولید صنایع دفاعی، گاز و توریسم آماده سرمایهگذاری در ایران هستیم. سعی میکنیم مسیر صادرات محصولات کشاورزی و گوشت را به ایران تسهیل کنیم. ما علاقه زیادی داریم که این روابط را به سطح جدیدی برسانیم و من مطمئنم این علاقه متقابل در ایران هم وجود دارد.
آیا از اولین قدمی که برای انقلاب برداشتید، هدفتان رسیدن به مقام نخستوزیری بود؟
در عالم سیاست هیچ حرفی را نمیشود قاطع گفت. من از سال ٢٠٠٧ کارم را شروع کردم، گفتم که هیچ نیرویی نمیتواند جلوی ما را بگیرد. چون خواستههای ما همان خواستههای مردم است. در ١٠ سال گذشته ما مداوم بین مردم بودیم، در این مدت همیشه موفق نبودیم و شک هم نسبت به حرکت ما وجود داشت تا اینکه بالاخره همهچیز مشخص شد.
مساله این نیست که من کجا و در چه مقامی باشم و خواستههای من هیچ ارزشی ندارد اگر برآمده از دل خواستههای مردم نباشد. از همان قدم اول مطمئن بودم که مردم پیروز میشوند و من در این مسیر هیچ کوتاهیای نخواهم داشت و اینکه کجا قرار میگیرم یا اصلا باقی میمانم و نمیمانم؛ برایم مهم نبود و نیست. چون هدف من خدمت به ملت ارمنی برای رسیدن به اهدافشان است. من دوبار به ایران سفر کردهام؛ اصفهان و تهران. با ارامنه ایران صحبت کردهام و احترامی که در ایران دارند را از نزدیک احساس کردهام و امکاناتی که داشتند برایم جالب بود و باید از مردم و دولت ایران تشکر کنم.
شما آقای سرکیسیان را «مرده سیاسی» لقب دادید. آیا قرار است با ادبیات روزنامهنگارانه دوره نخستوزیری را طی کنید؟
این مربوط به زمان خودش بود؛ وقتی که حزب جمهوری و سرژ سرکیسیان نتوانستند درک کنند که چه اتفاقی در ارمنستان در حال وقوع است و فکر میکردند هنوز قدرت دارند. این شکل تفکر موجب مسائل زیادی در کشور شده بود. باید حرفی میزدم که متوجه اتفاقی که در کشور میافتد بشوند؛ بنابراین از این ادبیات استفاده کردم. طبیعتا شرایط الان فرق میکند و ما باید همیشه همراه با زمان پیش برویم.
نگاهی به سن روسای دولت در ارمنستان نشان میدهد که آنها سن و سال زیادی نداشتهاند. اعضای کابینه شما عمدتا جوان هستند و بعضی از دوستان ما این کابینه را جوانترین کابینه منطقه لقب دادهاند؛ به نظر میرسد سیاستمداران در ارمنستان خیلی زود بازنشسته میشوند؟
هر کشوری اقتضائات خودش را دارد. ما مسائل زیادی داریم که باید حل کنیم و انرژی زیادی برای حل آن نیاز است. فکر میکنم دولت جوان هم برای ارمنستان و هم برای منطقه شادی میآورد. جوان بودن مزایای زیادی دارد اما راهی که رفتیم نشان میدهد که با عقلانیت میتوانیم از پس مسائل بربیاییم. اما فکر میکنم در کار سیاسی جوان قلمداد کردن چندان درست نیست.
من چهل و دو سالم است اما بیست و هفت سال است که در کار سیاست هستم؛ بخشی به عنوان روزنامهنگار و بخشی به عنوان سیاستمدار. ارمنستان بعد از استقلال همیشه در افق نگاه و موضوع تمام مقالات من بوده است. راهی که رفتیم این را به مردم هم نشان داد. فکر میکنم همین تجربه کمک میکند که به جاهای خوبی برسیم.
رهبر فقید ایران در زمان حکومت سوسیالیستی نامهای را به آقای گورباچف نوشتند و خبر از پایان این حکومت دادند. این نامه را دیدهاید؟
خیلی جالب است. نه متاسفانه، ندیدهام.
و آخرین سوال. گزارشهای زنده و شخصیتان که هر روز از فیسبوک پخش میکنید را تا کی ادامه خواهید داد؟
این گزارشها همیشه خواهد بود و دلیلی برای نبودنشان نیست.