«میخواهم قبل از اعدام تنبوری بنوازم برای دلهای شکسته مردم مناطق زلزلهزده. تنبوری بنوازم که همپای «هوره» اشک بازماندگان را در ماتم غم ازدسترفتگان زلزله درآورد. باورت نمیشود دوست خبرنگارم همین الان دلم برای اجرای حکمم نمیلرزد، دلم میلرزد که یک بار دیگر نسیم خنک نخلستانهای اردیبهشت قصرشیرین به دماغم برسد. دلم میخواهد یک بار دیگر مادرم را در روز مادر بغل کنم. نمیدانی چقدر سخت است قاتل نباشی و مانند یک قاتل با تو رفتار شود».
شهریار کریمی - روزنامه شرق
شاید تصورش ناممکن باشد؛ اینکه خانوادهات در جریان زلزله کرمانشاه بیخانمان شده باشند و خودت در انتظار اجرای حکم قصاص باشی. اوج تراژدی یک زندانی محکوم به قصاص شاید همین موضوع باشد. در انتظار اجرای حکم قصاص شبها و روزها را به هم بدوزی و تنها دغدغهات قبل از اجرای حکم قصاص این باشد که خانوادهات پس از زلزله چگونه ایام میگذرانند.
جواد میگوید: «میخواهم قبل از اعدام تنبوری بنوازم برای دلهای شکسته مردم مناطق زلزلهزده. تنبوری بنوازم که همپای «هوره» اشک بازماندگان را در ماتم غم ازدسترفتگان زلزله درآورد. باورت نمیشود دوست خبرنگارم همین الان دلم برای اجرای حکمم نمیلرزد، دلم میلرزد که یک بار دیگر نسیم خنک نخلستانهای اردیبهشت قصرشیرین به دماغم برسد. دلم میخواهد یک بار دیگر مادرم را در روز مادر بغل کنم. نمیدانی چقدر سخت است قاتل نباشی و مانند یک قاتل با تو رفتار شود».
براساس محتویات پرونده، حوالی ظهر 18 شهریور سال 1390 جواد برای سرکشی به برادر کوچکترش وارد بازارچه مرزی پرویزخان شد و با صحنه درگیری برادرش با جوان قویهیکلی به نام «محمد» مواجه شد. جواد با مشاهده صحنه کتکخوردن برادرش با سرعت به طرف محمد دوید. محمد با عجله از صحنه درگیری به سمت تپه بلندی که در نزدیکی بازارچه وجود داشت، فرار کرد. هنگامی که محمد به بالای تپه رسید پشت سر خود را نگاه کرد تا فاصله جواد را که در پی او میدوید بسنجد، اما ناگهان از بالای تپه پایش لیز خورد و به پرتگاهی که در زیر تپه وجود داشت سقوط کرد. جواد خود را به محمد رساند و او را از درگیری مجدد با برادرش منع کرد و سپس به همراه برادرش به منزل بازگشت.
شبهنگام جواد وجودش پر از آشوب شد و تصمیم گرفت به محل سقوط محمد از تپه بازگردد و سپس همین تصمیم را عملی کرد. جواد دراینباره میگوید: «هنگامی که به بالای تپه رسیدم، محمد را دیدم که بیحرکت روی همان تختهسنگ که سقوط کرده بود دراز کشیده بود. تعجب کردم و به او نزدیک شدم. چند بار او را صدا زدم اما پاسخی نشنیدم. او را تکان دادم و دیدم هیچ صدایی از او درنمیآید. وحشت کردم و از آنجا فرار کردم. من او را نکشتم و قصد کشتن او را هم نداشتم. زمانی که من به محل درگیری رسیدم، او با دیدن من فرار کرد و پس از فرار و بالارفتن از تپه سقوط کرد.
این تمام گناه من بود و تاوانش تا این لحظه هشت سال زندان و محکومیت به اعدام است».بر اساس گزارش پزشکی قانونی استان کرمانشاه به دادگاه مرگ محمد بر اثر سقوط از ارتفاع و برخورد جمجمه با جسم سخت تشخیص داده شده است و براساس همین گزارش هیچگونه آثار ضربوجرح در جسد محمد دیده نشد. با تلاشهای وکیلمدافع جواد ثابت شد که موکل او قصد قتل محمد را نداشته و محمد بهصورت غیرعمد کشته شده است، اما پافشاری خانواده مقتول در اقدام به قتل عمد جواد باعث شد که دادگاه تصمیم بگیرد مراسم قسامه برگزار شود. با احضار 52 نفر از خویشاوندان نزدیک خانواده مقتول به دادگاه و ذکر قسم مبنی بر اینکه آنها یقین دارند متهم پرونده با اقدام به قتل مستقیم موجبات مرگ محمد را فراهم کرده است، متهم پرونده محکوم به قصاص شد. پیش از این «حیدری» مسئول امور فرهنگی زندان دیزلآباد کرمانشاه درخصوص جواد به خبرنگار «شرق» گفته بود: «او هنرمندی توانا در زمینه موسیقی است که انواع سازهای سنتی را در حد استادی مینوازد.
واقعا حیف است حالا که خانواده مقتول راضی به رضایت درصورت دریافت دیه شدهاند، قصاص شود». جواد اکنون در زندان دیزلآباد کرمانشاه در شرایطی در انتظار اجرای حکم قصاص است که با توجه به عدم توانایی مالی خانوادهاش برای تهیه مبلغ دیه درخواستی خانواده مقتول، مبلغ 44 میلیون تومان از وجه جمعآوریشده گروه خیریه «یاران نجات» که برای آزادی او جمع شده بود را صرف آزادی دو زندانی محکوم به قصاص دیگر کرد.
این هنرمند توانا در حالی به فروش منزل محقر پدری خود دل بسته بود که زلزله 21 آبان ماه کرمانشاه تمام آرزوهای آزادی او را در یک لحظه به خاک نشاند. جواد اکنون با توجه به صرف مبلغ جمعآوریشده توسط گروه خیریه یاران نجات برای دو زندانی محکوم به قصاص دیگر و ویرانشدن آخرین روزنه آزادیاش یعنی منزل پدریاش، هیچ امیدی به رهایی از حلقه دار ندارد.
جواد در حالی ناامیدانه چشم به سخاوت هموطنان نیکوکار کشور دارد که اولیای دم مقتول تا پایان اردیبهشت ماه به خانواده او فرصت دادهاند تا مبلغ درخواستی را جمعآوری کنند. پیش از این هموطنان نیکوکار در یک تلاش منسجم برای آزادی این زندانی مبلغ صد میلیون تومان به حساب خانواده جواد واریز کردند که مبلغ 44 میلیون تومان آن از طریق تلاش مستمر اعضای گروه خیریه یاران نجات بود اما با توجه به اعتراض یکی از اولیای دم به مبلغ پیشنهادی، مبلغ جمعآوریشده توسط گروه خیریه یاران نجات صرف آزادسازی دو زندانی دیگر که شرایط مشابه با جواد را داشتند شد و آن دو زندانی از اجرای حکم قصاص رهایی یافتند. جواد غلامی اینک تا رهایی از حکم قصاص صد میلیون تومان فاصله دارد. با توجه به فرارسیدن ماه مبارک رمضان و همچنین با توجه به حسن توجه مردم نیکوکار کشور به مردم محروم مناطق زلزلهزده انتظار میرود جواد، هنرمند نوازنده قصرشیرینی نیز مورد حمایت و لطف هموطنان قرار گیرد.
جواد هماکنون در زندان دیزلآباد کرمانشاه شرایط سختی را سپری میکند و تنها آرزویش دیدن دیوارهای استوار خانههای شهر فروریختهاش است. افراد خیری که تمایل به کمک برای رهایی این زندانی زلزلهزده از اجرای حکم قصاص دارند میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره کارت 5022291063641474 یا شماره حساب 3178000124736321 به نام افسون علیمردایان، شهرزاد همتی و شاهد حلاج (یاران نجات) واریز کنند.