امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
متن جناب حلالی را در نشست دوستانه
اش با جناب آقای کتانباف شهردار کلانشهر اهواز خواندم .
لذا با توجه به سخنان جناب آقای
کتانباف و برداشت امید حلالی از آن حرفها، بهتر دانسته چند نکته ای بسنده اما اساسی از حیث آسیب شناسی رفتاری و تحلیل کارکردگرایانه
از مدیریت شهری کلانشهر اهواز در این برهه از زمان ارائه نمایم.
۱- طبق شواهد
و گزارش های موجود، اعضای شورای پنجم شهر اهواز تا کنون دست به فساد سازمانی نزده اند
و یا لاقل گزارشی خلاف آن، دستگیر جامعه رسانه ای نشده است، در نتیجه با بودن کتانباف،
هرانگ و تهمت احتمالی به آنها، در افکار عمومی، در واقع مستلزم معاونت خود شهردار با
شورای شهر برآورد خواهد شد.
بنابراین از حیث تحلیل کارکرد
گرایانه، هر نوع اتهامی دال بر فساد از سوی طرفین[ شورا، شهردار]، بلانسبت مثل تف سربالاست.!
یعنی این که کتانباف بگوید؛ من
ضد فساد هستم ولی شورای شهر خواهان اشاعه ی فساد است و یا شورای شهر بگوید؛
ما پاکدست هستیم ولی کتانباف مانع فساد زدایی ماست،
پس این حرف ها خیلی نمی تواند
معنای منطقی در بر داشته باشد به خاطر این که خود کتانباف و دیگر اعضای شورای شهر نمی
توانند مدعی وجود فسادی بشوند که خود در معاونت آن در طی این ۸ ماه
بی نقش بوده اند و بی محابا، انگشت اتهام به همدیگر نشانه روند. ولی این ادعا، زبانم
لال، برای دیگران در صورت داشتن ادله و اسناد قابل اثبات، با ذکر نام متهم و یا متهمین
محفوظ است.
۲- این
که جناب کتانباف به شخصه مدیری است دست پاک، کارآمد و سخت کوش، حرف جدیدی نیست زیرا،
هر ۱۳ عضو
شورای شهر بر اساس همین برجستگیها بطور قاطع به او رای اعتماد دادند.
۳- آسیب
شناسی رفتاری نشان می دهد آنچیزی که موجب حیات کارآمدی کتانباف را تضمین می کند آن
نظم و اتوریته ی خاصی است که کتانباف می تواند تنها در صورت اعاده ی آن، دوام بیاورد
از قرار معلوم خرده فرمایشات بعضی از اعضای شورای شهر که قبلا، از فیض شهردار در انتصاب
نیروهای مورد دلخواه پیشنهادی برخوردار بودند اکنون کارد را به استخوان رسانده و حجم این تقاضا ها؛ به مثابه سوهان روحی شده که ادامه
کار را برای شهردار بسیار دشوار کرده است.
4- با
این توصیف، شهر اهواز با این همه مشکلات جوراجور زیست محیطی، بحران های تلمبار شده
ی لاینحل، اختلاف سلیقه های جمعیتی و گرایشات مختلف سیاسی با پهلوانی چون منصور کتانباف
جمع و جور نمی شود پس فردای روزگار بعد از رفتن ایشان، که جوسیاسی هچل هفت اعتراض آمیز
فضای کار در شورای شهر تحت تاثیر لابی های قومی، سیاسی و یا رانتی قرار گرفت، می خواهد
چگونه مدیریت شود و چه کسی پاسخگوی بروز بحران های آتی خواهد بود!
واقعا، کتانباف ، با توجه به آن چیزهایی که با امید حلالی در میان گذاشته، چنانچه، عین مکنونات قلبی اش باشد و به آنها ایمان داشته چگونه سرباز جان فدا در خدمت نظام جمهوری اسلامی و مردم است که حاضر به پایداری و استقامت نیست و در سنگر پاسداری از آن ارزشها که می داند حراستش واجب است، ترک پست می کند.