امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
ماندانا صادقی : حتما برای من هم مهم است این که چه کسی شهردار آبادان باشد. این که شهردار وامدار چه کسانی است برای بقا. این که شهردار نتیجهی لابی چه کسانی است برای اولین حضور در شهرداری آبادان. این که اعضای شورا چرا برای رسیدن به گزینهی موردنظرشان چندپاره میشوند. و گاهی به غیردموکراتیکترین شکل ممکن پیش از موعد، شهردار انتخاب میکنند.
این که حاشیهها از متن ماجرا (انتخاب شهردار) در مرتبهای بالاتر قرار گرفت، هضم رویدادهای امروز و فردای آبادان را دشوار میکند. حالا که هردو طرف (شورا و شهردار) کوشش میکنند شرایط را به نفع خودشان تغییر بدهند، معنای اصل مسوولیت پذیری در مقابل خواست مردم در وضعیتی معلق قرار گرفته است و تغییر موعد پایداری انتخاب رایدهندگان در آبادان سرانجام غمگینی دارد.
نمیتوانم از ابراز این موضوع صرفنظر کنم که دو یادداشت داشتم دربارهی روابط پشت پردهی انتخاب شهردار در مثلث شورا، شهردار و قدرتهای بیرونی. اما از انتشار آنها صرفنظر کردم به خواست خرد. چرا که احساس کردم با شرایطی که در چندروز اخیر شاهد آن بودم، انتشار این دو یادداشت ممکن است به زاویهی این انحراف ناخواسته کمک کند.
حالا که به هر طریق ممکن گزینههای جدید از سبد رایگیری بیرون نیامدند، نوشتن و گفتن دربارهی شرایط آزمونی که شورا از سر گذراند، در حال حاضر محلی از اعراب ندارد.
شورا با دو گروه اقلیت و اکثریت میتوانست در پروسهی انتخاب شهردار، سنجیدهتر و بابرنامهتر عمل کند، که انجام نشد. و بغض این روزها اصلا فرو نمیرود؛ حداقل برای من.
هیچ کدام از گزینههای معرفی شده در برنامههای نیمبند و یا دوساعتهی خود به موضوع اهمیت زندگی شهروندان به عنوان یک مسئله نپرداخت. حقوق شهروندان در آبادان از سالها پیش نادیده گرفته شده است. حقوق شهروندی امکان برخورداری عموم مردم از همهی امکانات است وامکانات فقط در پروژههای عمرانی تعریف نشده است. امکانات یعنی یک چراغ روشن برای خیابانی که دختر جوانی از آن عبور میکند. امکانات یعنی آینهی محدب در پیش بین استخر پنج مهر و مسجد ثامنالائمه. امکانات یعنی حملونقل مناسب زباله. امکانات یعنی اگر Garbage bin در هر جای شهر نصب شد نسبت به نگهداری، پاکیزگی و تعویض آن حساسیت به خرج داده شود. امکانات یعنی علائم راهنمایی و رانندگی، یعنی هیچ بچهای در چاه فاضلاب شهر نمیرد. یعنی مردم تانکی 2 شش ماه تمام برای رسیدن به خانهشان کوچه به کوچه نگردند. امکانات یعنی زندگی روزانهی مردم فدای پروژههای بزرگ و دست نیافتنی نشود وقتی صندوق شهرداری آنقدر خالی است که چوب بیپولی همیشه توی سر پروژههای نیمهتمام است.
با خودم فکر میکنم که دستاورد اجرای پروژههای آسفالت صد خیابان در صد روز، مسابقهی حل جدول و پل کابلی و رنگآمیزی عکاسی ژرژ یونانی برای نسل چهارمیهای خیابان آرد چیست؟! برای ردیفهای c16 تا A18 در تانکی 2 چه بوده؟ نتیجهی توجه به فضای تفریحی کودکان آبادان آیا باید پارک بادی کنار سینما تاج باشد؟! که از داشتن یک سطل آشغال هم بینصیب است و سیمهای آویزان برقش با تک و توک لامپهای کمنور، اضطراب برقگرفتگی آنی را هر لحظه در دل والدین میاندازد؟!
روزمرگی و ناامیدی یقینی در خیابانهای آبادان راه میرود. و تقصیر همهی آن البته که به گردن شهردار یا شهرداری نیست اما مردم در لابهلای تبلیغات و پروژههای عمرانی خودشان را پیدا نمیکنند. نسل گذشتهی آبادان برای میراث از دست رفته اش دشمن خارجی را مقصر میداند. اما نسل امروز آبادانی برای نداشتههایش دشمن خارجی را یک دروغ بزرگ از سوی مدیران میداند.
امتیاز گذشتهی پرغرور آبادان روی سینهی مهاجرانیست که پراکندهاند در تمام ایران و جهان. و جای تاسف و دریغ است که نسل امروز از این حداقل امتیاز هم بینصیب است. در برنامههای گزینههای شهردار (چه آنها که رفتند و آن که ماند) هیچ برنامهای برای میراث لتوپار شدهی این شهر ارائه نشد. این که پروژههای تقاطع غیرهمسطح در مهر کلید بخورد یا دی، دردی از دردهای روزانهی مردم دوا نمیکند.
برنامهی تنظیمی در دو ساعت توهین آشکار به جوانهای خوشباور این شهر است که فکر میکنند روزی میتوانند عظمت شهر پدرانشان را به چشم ببینند.
رپرتاژ آگهی و بنر و تعویض هزاربارهی موزائیک های پیاده رو و واگذاری مناقصههای خوب مثل غنیمت جنگی به چندنفر خاص و دیدن گردن کج هنرمندان برای چندرغاز و زدوبند برای هیئت رئیسه به اسم انتخاب شهردار و تصاحب پست روابط عمومی به نفع فلان آدم تازهوارد، مدیران را خوشتر است. سرشان را گرم میکند. و سر ما را هم البته.
مردم بی شهردار و بینمایندهی مجلس هم میتوانند آب خیابانهایشان را سطلسطل جمع کنند. مردم بیشهردار و بی نمایندهی شورا هم میتوانند هرروز این کوچههای خراب و این بازارچههای کثیف را تحمل کنند چون هیچکس بابت داشتههایی که از این شهر دریغ کرد و نداشتههایی که به این شهر اضافه نکرد از مردم عذرخواهی نکردهاست و پاسخ ندادهاست.
برای هیچ شهرداری مهم نیست که بچههای ما گل نمیبینند، رنگ نمیبینند و از داشتن یک بوستان استاندارد محروماند. و برای همین چیزهاست که حاضر نیستم برای انتخاب هیچ شهرداری صلوات بلند ختم کنم!