شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۱۰۴۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۱
بیست و پنج روز سرگردانی بخاطر یک عمل!

شوشان -  علی عبدالخانی /  روزنامه نگار :

جاده اهواز - حمیدیه اهواز در هشتم مرداد شاهد حادثه تصادف می شود و مصدومان حادثه توسط مردم به بیمارستان گلستان منتقل می شوند. یکی از سه سرنشین بعلت شدت جراحات وارده پس از سه روز فوت می کند. عروق یا تاندوم دست یکی از مصدومان باقیمانده از حادثه به نام عین جیم دچار پارگی شده و به عمل فوری نیاز پیدا می کند اما اینجا  اهواز است و همه چیز معنای متفاوت می دهد حتی فوریت یک عمل جراحی !.

قصه پر غُضه و مالامال از اندوه آقای عین جیم و سرگردانیش در میان راهروها و مطبهای چند پزشک، و بی معنا بودن فوریت در این بیمارستان را با همدیگر می خوانیم:

عین جیم که بواسطه حادثه و فوت یکی از سرنشینان و مصدومیت شدیدش حال و وضع روحی مناسبی نداشت ، برای رهایی از درد و بازگردان سلامت خود به درمانگاه بیمارستان مراجعه و بواسطه دکتر قاسمی به دکتر میم سین !! معرفی شد اما این پزشک جراح بجای قرار دادن آن در لیست بیماران جهت عمل، آدرس مطب دکتر دال را پشت نسخه می نویسد. برایش توضیح می دهند که بیمار تصادفی است و طبق رویه باید در بیمارستان عمل بشود همچنین وضع مالی مناسبی ندارد تا بتواند از عهده هزینه ی جناب دکتر دال برآید. خیلی تاکید کردند که ظاهراً بیماران تصادفی باید رایگان درمان می شوند که دکتر در جواب آنها به این جمله اکتفا کرده بود: "خیلی چیزها می گویند. شما به این آدرس بروید، به نفعتان است."

در نهایت ناچاری بیمار را به مطب دکتر دال منتقل و ایشان مبلغ ۵ میلیون و پس از کلی خواهش و تمنا با ۴ میلیون دستمزد عمل موافقت می کند. این مبلغ بدون احتساب هزینه بستری در بیمارستان آریای اهواز است که آن نیز داستان خودش را دارد. در اوج نا امیدی و اطمینان از حاکمیت زد و بند میان برخی پزشکان و نحوه مبادله بیماران به قصد انتفاعات بیشتر، از درب مطب دکتر دال خارج می شوند. پس از آن به درمانگاه بیمارستان امام مراجعه که پس از کلی دوندگی در نهایت دکتر دال جهت عمل به آنها معرفی می شود. انگار همه متفق القول شده بودند که پزشکی بنام دال بیماران را بصورت شخصی عمل کند. سیزده روز از ماجرای این بیمار می گذرد و نتیجه ای گرفته نمی شود. حتی تصمیم گرفته می شود که بیمار را به اصفهان ببرند زیرا شنیده بودند انصاف پزشکی و انضباط درمانی در آن شهر با اهواز قابل مقایسه نیست.. در این میان یکی از دوستان واسطه آنها با دکتر اوحدی مشاور معاونت درمان می شود و ایشان قول پیگیری و حل مشکل را دادند. بلاخره روز چهاردهم آقای دکتر نظری معاونت درمان استان به این موضوع ورود کرده و آقای اسدالله چراغی را مامور پیگیری کارها نمودند. روز پانزدهم آقای چراغی گفتند که حتما دکتر میم سین باید عمل جراحی را انجام دهد زیرا ما تمام امکانات را در اختیار داریم. بعدظهر به دکتر میم سین مراجعه می کنند و ایشان بشدت آشفته می شود که چرا جریان معرفی دکتر دال را به مسئولین بیمارستان گفته اند لذا با صراحت اعلام کردند که "من شما را عمل نمی کنم و من مسئول نداری شما نیستم" .‌نکته جالب اینکه مجددا پشت برگ نسخه این عبارت را خطاب به دکتر دال نوشتند: " دررفتگی مچ و جا انداختن آن ، پارگی تاندوم دست و جا انداختن آن " . روز شانزدهم نزد دکتر اسدالله چراغی رفتند و ایشان برغم حجم بالای کار آنها را پذیرفتند و البته از رفتار دکتر میم سین تعجب کردند و تحت یک شرایط انسانی بلاخره با اتاق عمل و دکتر قاسمی هماهنگی لازم را بعمل آوردند. یک روز پس از آن یعنی روز هیجدهم بیمار بستری شد و مقرر شد عمل ایشان در روز نوزدهم ( ۲۶ مرداد ) صورت پذیرد. پس از طی شدن این ماراتن نفسگیر روز و ساعت موعود یعنی انجام عمل جراحی فرا رسید اما اینبار نیز از عمل جراحی خبری نبود و همه چیز به روز بیستم یعنی ۲۷ مرداد موکول شد که در این روز نه تنها عملی بر دستان این بیمار نگونبخت صورت نگرفت بلکه نوبت عمل نیز به ایشان داده نشد. آنها شفاهاً گفته اند که اگر مشکلی ایجاد نشود شاید ۳۰ مرداد بیمار را عمل کنند.‌ بیمار در یک شرایط روحی نامساعد سخترین روزهای عمر خود را در بیمارستانی که به همه چیز می ماند اِلّا بیمارستان سپری می کند. در بیمارستانی که انگار با برنامه و برنامه ریزی بیگانه است. در مرکز درمانی بسیار بزرگ که برخی پزشکان آن‌احترامی برای بیماران فقیر یا ضعیف قائل نیستند. راستی چه تفاوتی میان دلالی و رابطه دکتر میم سین و دکتر دال وجود دارد؟ مگر نه اولی مشتری دومی را تامین می کند؟ پس قانون و لزوم احترام به آن از سوی همه عوامل و عناصر درمانی چه می شود؟

<< دستورالعمل اجرایی ماده ٩٢ مصدومان ناشی از حوادث ترافیکی قانون برنامه چهارم توسعه، تمام مصدومان رانندگی، با آمبولانس یا بدون آمبولانس، در بیمارستان‌های دولتی یا خصوصی باید رایگان پذیرش شوند و در مقابل همه هزینه‌ها را وزارت بهداشت پرداخت می‌کند. براساس همان قانون، اگر به هر دلیلی بیمار مصدوم توسط بیمارستان‌ها یا مراکز درمانی پذیرش نشود یا هنگام پذیرش مجبور به پرداخت وجه شود، تخلف صورت گرفته و با متخلف مطابق قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومان و رفع مخاطرات جانی مصوب سال 1354 برخورد می‌شود >>.

صرفنطر از تغییرات جزیی که بر روی دستورالعمل فوق صورت گرفت، چرا کلیات آن در خصوص بیمار فوق الذکر اعمال نگردید؟ چه دستانی وجود دارند که باعث می شوند حق و حقوق مردم در روز روشن تضییع شود؟ قطعا نمونه فوق تنها یک نمونه از گرفتاریهای سریالی بسیاری از مراجعین به آن بیمارستان نیست.

در چنین حال و اوضاعی جا دارد رییس دانشگاه علوم پزشکی و معاون درمان ایشان و رییس بیمارستان گلستان ضمن احساس مسئولیت نسبت به جان و روان مراجعان، پایان بخش روابط تبانی گونه برخی پزشکان در آن بیمارستان شوند و در این زمینه به مردم توضیح دهند. انسان در نحوه تعامل برخی پزشکان می ماند و از خود می پرسد که: "این چه عدالت درمانی است که شخصی را به مدت ۲۵ روز سرگردان می کنند و پس از این مدت طولانی، معلوم نیست عملش بکنند یا خیر؟" خداوند به داد مراجعان به آن بیمارستان برسد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار