شوشان - محمدسعید بهوندی:
در این مطلب، به هیچ وجه روی نگاه و سخنم متوجه هیچکدام از یادواره ها تحت هر نام و سلیقه و شیوه ای با هر هدف و بهانه ای نیست. زیرا مطمئن هستم مردم فهیم ایران خود بهترین قاضی و داور در ارتباط با این وقایع هستند. آنانی که شب ها و روزها و لحظات خاطره انگیز و افتخار آفرین با شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس همسنگر و هم آرمان و هم هدف و همراه و هم دل و هم سخن بوده اند، به خوبی یادشان هست که شهدای عزیز هیچ دلمشغولی و نگرانی خاطری بجز به خطر افتادن موجودیت ایران اسلامی و دارایی ها و ارزش ها و دفاع جانانه از آن نداشتند. در آن چادرهای سرد و نمور در زمستان و گرم و سوزان در تابستان و سنگرهای دارای کمترین امکانات دفاعی و زیستی، آنچه به اندازه ی سر سوزنی نزد آنان هرگز از آن صحبت و اشاره ای به میان نمی آمد و یادی نمی شد، قومیت و زبان و نژاد و جغرافیای محل تولد و سکونت و چیزهایی از این سنخ بود. برای همین بود که بچه های آذربایجان و خراسان و کردستان و سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویر احمد و... کمتر از بچه های خوزستان دغدغه و شوق آزادسازی خاک گهربار جنوب و آبادان و خرمشهر و بستان و هویزه و سوسنگرد... را نداشتند. بنابراین در راستای آن نگاه و اندیشه ی الهی و مقدس، چه خوب و شایسته و عاقلانه و دوراندیش مدارانه است؛ چنانچه وقتی میخواهیم آدرس و نشانه و بیرقی از آن مخلوقات الهی به نسل های فعلی و آینده نشان دهیم، دلمشغولی و اهداف الهی و والای آنان را به هر بهانه در میان امور دیگری که در لسان و دل ها و اندیشه هایشان اصلاً محلی از اعراب نداشت، به دست فراموشی و از آن بدتر به برداشت و تحلیل های ناصواب و ناچیز نسپاریم. زیرا شهدا تنها سرمایه ها و ارزش هایی هستند که به هیچ عنوان و تحت هیچ دلیلی در قالب های تنگ و کم ارزش امور دنیایی با هر بهانه و تحلیل و هدفی نگنجیده و هرگز نباید گنجانده شوند. در پایان ضرورت به گفتن است که؛ انتظار ندارم این استدلال را همه به تمام و کمال بپذیرند، ولی حداقل مطمئن و خوشحالم؛ آنانی که همسنگر شهدای والامقام بوده اند، تماماً بر آن مهر تایید خواهند زد و همین برای اثبات این حقیقت زیبا و الهی کافی و برای اندیشه های حقّ جو و حقّ طلب راهگشا خواهد بود!.