شوشان - زمان بابادی شوراب :
حکایت
در روزگار دور و در یکی از اقلیم های دنیا، پسری بود به اسم حسن که بدلایل مختلف در دوران کودکی و نوجوانی دچار مشکل شده و در جوانی از آزار و اذیت کردن مردم لذت می برد، یک روز حسن تصمیم گرفت پسر همسایه شان را اذیت کند او را به خانه دعوت کرد و بهش گفت پشتت بکن تا من یک پس گردنی بهت بزنم ولی پسرک قبول نمی کرد و حسن شروع کرد از مزایای پس گردنی برایش گفتن که پس گردنی باعث می شود از سکته مغزی جلوگیری کند، انسان را سر هوش می آورد ، انسان باید تحمل همه چیز حتی پس گردنی را داشته باشد و برای شرایط سخت خودت را آماده کنی ولی پسر همسایه مخالفت می کرد و برای اینکه پسر اجازه بدهد که پس گردنش بزند صغرا کبرا می چید و پسرک هم از اجازه به حسن طفره می رفت.
حسن با سیاستی که داشت از در دیگری وارد شد و پای فک و فامیل مادرش را پیش کشید.
حسن گفت یک روز پسر خالم آمد خانه مان و با یک پس گردنی کاری کردم که درسش خوب شود ولی پسر همسایه قبول نمی کرد
، دوباره گفت پسر داییم را آوردم با یک پس گردن دل جرئت پیدا کرد و قلدر محله شد و نمونه های دیگر ولی پسرک پشتش نمی کرد که حسنی یک پس گردنی بهش بزند. مادر حسن که در اتاق بغلی از اول داستان داشت گوش می داد با ناراحتی گفت حسن زلیل مرده اگر اجازه می دهد پس گردنش بزن و اگر نمی گذارد اینقدر آبروی فک و فامیل من را جلوش نبر.
شخصیت های این حکایت تخیلی بودند و در هیچ جغرافیای مشخصی اتفاق نیافتاده و از هیچ داستان مشابه ایی اقتباس نگردیده است.
واقعیت
حکایت امروز در کشور ما داستان سهمیه بندی سوخت و گران کردن در حال شکل گیری »و هر روز مسئولی از دولت در میزگردهای مختلف شرکت کرده و از مزایا و دلایل جیره بندی سوخت حرف می زند،*
یکی می گوید این ثروت ملی و باید سهم آیندگان را هم در نظر گرفت،
یکی می گوید کارت سوخت برای افراد شخصیت می آورد،
یکی می گوید بابا این سهمیه حق شماست چرا نباید به شما داده شود و یکی دیگر می گوید ان بنده خدایی که در روستا زندگی میکند چرا باید بالاشهری ها از بنزین بیشتری مصرف کنند و حق آنها ضایع شود،
و یکی می گوید سوخت در دنیا گران است چرا باید در کشور ما ارزان باشد و دیگری عنوان می کند یک لیتر آب قیمتش دو برابر سوخت است.
همچنین دلار و طلا گران شده سوخت هم باید گران شود.
ما برای مبارزه با تحریم های لولوی بزرگ خودمان را آماده می کنیم
و...با این توجیهات مدتی است روی اعصاب مردم راه می روند و مشخص است آخرش به دلخواه خودشان آن را گران می کنند و آب از آب هم تکان نمی خورد
مردم یک خواهشی دارند بنزین را گران کنند اشکال ندارد فقط تعداد پمپ بنزین ها را هم زیاد کنند که در صف زیاد معطل نشوند.
نکته آخر :
اگر ما هم بگوییم بابا اصلا بعضی از حجم سوخت ها قبل از اینکه وارد کشور شوند، روی دریا فروخته می شود، می گویند مدرک بیاور ولی من همچنین غلطی نمی کنم.