شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
ترامپ جمهوریخواه، قدرت و اتوریته جرج بوش پدر و پسر را برای راه اندازی یک جنگ سرنوشت ساز با ایران به دو دلیل عمده ی اجتماعی و روانی ندارد و از طرفی نه جامعه بین المللی و نه صدای واحدی از درون حاکمیت ایالات متحده با او در این کار همراهی می کند. اما ناگفته نماند که او می تواند با اختلال و راه اندازی قائله های پراکنده ریز و درشت در منطقه ی خلیج فارس سایه شوم جنگ را در جهت تضعیف ایران و متحدینش بگستراند.
دونالد ترامپ از روز اول ریاست جمهوری خود در کاخ سفید تمام عیار با ایران وارد مواضع خصمانه شد.
اول این که او ممنوعیت ورود ایرانیان به خاک آمریکا را عملی کرد و دوم برخلاف قول انتخاباتی که داده بود از حرکات ویران کننده ی داعش در عراق و سوریه و حمله آنها به ایران حمایت کرد و سوم تحریم های ظالمانه ی جدیدی را به بهانه های واهی وضع نمود و چهارم با کمک مالی به اپوزیسیون برانداز و گروهک های تروریستی و حمایت کامل از نیروهای نفوذی خود در خاک ایران با ایجاد بلوا، شورش و راه اندازی شبکه های اختاپوسی احتکاراجناس و دلالی دلار برای فلج کردن اقتصاد ایران از هیچ اقدامی مضایقه نکرد و نهایتا با خروج خود از برجام و تهدیدات نظامی اش به گسترش سایه جنگ، اگر اشتباه نکنم بعنوان آخرین تیر ترکش قیام کرده است.
نگارنده معتقد است که ترفند آخرین ترامپ مبتنی بر گسترش سایه ی سنگین جنگ از طریق یک سناریوی جدید و چندلایه می باشد که توسط تیم جنگ طلب وی طراحی گشته، تا به مانند چتری نحس بر روی منطقه ی خلیجفارس کشیده شود و نیز بر ما واجب است که این دسیسه و توطئه تازه را جدی بشماریم و مراقبت کنیم تا هم از درون کشور و هم از بیرون، تمام نیروهایی که به جمهوری اسلامی ایران وابستگی دارند، هوشیارانه بکوشند تا سهوا و یا ندانسته کاری نکنند تا گزک دست ترامپ بدهند، بخصوص که امروز آمریکا، بهانه ای برای خصومت با ایران ندارد و کماکان از این بابت زیر افکار عمومی جهان قرار گرفته و به نوعی نیاز دارد تا با خلق یک ماجراجویی جدید بتواند با بودجه ی دول عربی یک سری جنگ های ایذایی و پراکنده برعلیه منافع ملی و متحدین ما راه اندازی کند تا به عمق استراتژیک ایران در منطقه آسیب بزند و از این رهگذر خسارت ها و هزینه های هنگفتی را بر روی دست ما بگذارد.