شوشان - محمدسعید بهوندی :
بدون مقدمه
به نظر شما مخاطبان ارجمند و خوانندگان عزیز چه اشکالی داشت، چنانچه در قسمت غربی جاده ی ساحلی رودخانه ی کارون، برای راحتی حال شهروندان اهوازی و مسافران و برخورداری از ترافیکی روانتر و سریع تر، دانشگاه شهید چمران اهواز با اهداء ده متر (عرض) زمین بیشتر، جاده ی ساحلی کارون را در این قسمت که هر روز بخصوص در نیمه ی روز که ادارات تعطیل گردیده و با کوچکترین تصادفی و جوش آوردن رادیات ماشینی قفل گردیده و باعث بروز بسیاری از مشکلات در تردد و جنگ اعصاب برای رانندگان و مسافران می شود، کمک نماید؟ آیا دانشگاه شهید چمران به لحاظ زمین در مضیقه است؟! آیا جاده ساحلی، جاده ای مهم و حیاتی خصوصاً در زمان های حساس و پیک و پرتردد نیست؟! یا نه! شهر اهواز به لحاظ تعامل و درک موقعیّت ها از جانب مدیران دستگاههای اجرایی مستقر در آن دارای مشکلات است؟! نمی دانم؛!
هر چه هست و نیست، این حقیقت امروز و هر روز به اهالی مرکز استان نشین سخت دهن کجی می نماید؛ مردمی که هر روز این مسیر را به اختیار یا به اجبار برای تردد انتخاب می نمایند، خصوصاً در فصل تابستان و اوج گرما، بصورت مرتب و مکرر در این نقطه، به دلیل کم عرض بودن جاده ی ساحلی دچار مشکل و زحمت فراوان می شوند و دانشگاهی که علی القاعده می بایست پیشرو و دلسوزتر در درک موقعیّت ها و معضلات جامعه باشد، به نظر می رسد تا حدود بسیار زیادی حداقل در این نقطه از جاده ی ساحلی که متاسفانه در چند نقطه ی دیگر و همچنین به لحاظ طراحی و اجراء دچار اشکالات فراوانی است، با مقداری گذشت و فداکاری در حق عموم مردم می توانست مشکل را حل نماید. شاید در منظر اول و ساده ی آن کسی کمتر به آن توجه نماید، ولی ناگفته هم پیداست که رسالت عملی دانشگاه که ابعاد بسیار وسیع تر و عمیق تری در قبال رشد و تعالی جامعه دارد، در چنین جاهایی نیز چنانچه موضوع نیازمند و موقوف به اقدام او باشد، ایجاب می نماید تا مسئولینش با سعه ی صدر بیشتری نسبت به دیگر دستگاه ها و ارگان ها، درک موقعیّت نموده و همکاری لازم و کافی را بعمل آورند.
امیدوارم این مختصر نوشته که خدای را شاهد و قاضی می گیرم؛ کلمه به کلمه ی آن تنها از روی دلسوزی و تعهّد نگاشته شده است(البته هرگز مدعی نیستم که در این خصوص همه چیز را دانسته و نسبت به کلیه تعاملات و همکاریهای قبلی مطلعم)، خدای ناکرده از سوی کسی یا کسانی تعبیر به زیر سوال بردن یا مخالف عمر و زید بودن نشود و چنانچه سخن درست به حقی تلقی گردید، از جانب ذی نفعانِ دارای مسئولیّت و صاحبان اختیار و تصمیم و دستور، به نحو مقتضی نسبت به آن واکنش عملی مناسب و شایسته نشان داده شود.
انشاالله
معضل اهواز عزیز با مترو حل میشود، اگر صادق باشید به این موضوع میپردازید.