شوشان - علی عبدالخانی :
کلمه یا اصطلاح نارسیسم بعضاً بعنوان خودشیفتگی، خودپرستی، خودبزرگ پنداری و در یک کلام عشق افراطی به خود استفاده می شود. خودخواهی یا خودبینی نیز با تفاوتهایی، معنایی نزدیک به نارسیسم می دهد.
در بررسی رفتارهای برخی منتخبان که به تبع رای مردم یا صنفشان به جایگاهی رسیده اند، گاهاً شدیدترین نوع خودشیفتگیهای نارسیستی و عالیترین حالات خودخواهی را می توان یافت.
از مهمترین صفات این قبیل اشخاص آن است که: برخلاف عشق شدیدشان به پُست یا موقعیت کسب شده اما وانمود می کنند که هیچ رغبتی به آن ندارد.
بر خلاف ادعاهایشان مبنی بر نظم و انضباط اداری و کاری، عمدتاً شتر به آن بزرگی را نمی بینند و از کنار آن به سادگی می گذرند اما پشه کور با آن حجم کوچکش را بدقت نشانه می گیرند و از پای در می آورند.
در جایگاه های انتصابی نیز موارد متعددی از مدیران را می شناسیم که به صندلی مدیریت چسبیده و تحت هیچ عنوان حاضر به جدا شدن از آن نیستند و اگر هم بحکم قانون یا مقام مافوق چنین بشود، به شیوه های اخلاقی و بعضاً غیر اخلاقی متوسل می شوند تا چند صباحی بیشتر بر کرسی مُراد خود سوار بمانند یا به آن تکیه بدهند. وقتی همه روشها قادر به نگه داشتشان نشود و تقدیر رفتنشان حتمی گردد، بشدت افسرده و مریض می شوند زیرا بدون آن جایگاه نه تنها حرفی برای گفتن نخواهند داشت و بسیاری از بهره مندیها را از دست خواهند داد بلکه به حجم اولیه و خلاء گمنامی سابق خود بازخواهند گشت.
همانطور که بیان شد، در جایگاههای انتخابی نیز چنین اشخاصی به کثرت یافت می شوند که نمی توانند تصور کنند جایگاه تحت اختیارشان موقتی است و باید به منتخبان دیگری واگذار کنند.
نمونه این الصاق و چسبندگی را می توان در رفتار برخی نمایندگان مجلس جستجو کرد. نمایندگانی که تصور مردود شدنشان از سوی مردم برایشان دردآور و عذاب آفرین است.
اخیراً نماینده ای از یک استان دیگر، دستگاه " ام آر آی " را سوار بر کامیون کرده و با بنر و پوستر و بلندگو و بکارگیری حنجره های منفعت طلب و بوقهای ممتد خودروهای آنها، در خیابانهای شهر (حوزه انتخابیه) آن دستگاه را به چرخش در آورده و فریاد می کشند که : " ایها الناس این دستگاه ام آر آی با تلاش و سعی نماینده از دولت انتزاع!! شده است ." گو اینکه آن نماینده از جیب خود اقدام به خرید تجهیزات مزبور کرده است و اینچنین بر مردم منت گذاشته است. پیام ایشان به مردم این بود که فقط من می توانم از این نوع فعالیتها را به سرانجام برسانم، پس رای یادتان نرود!!.
بدون ذره ای مناقشه چنین رفتاری از مصادیق خودخواهی و خودشیفتگی آن نماینده از یک سو و وحشت ایشان از عدم رای مردم به وی از سوی دیگر است.
یک نماینده خوزستانی (شرق استان) برای تضمین بقای مجدد خود در بهارستان، به رفتار عجیبی که در ابعاد مختلف دینی، اخلاقی و قانونی رفتاری مردود و نکوهیده تلقی می شود، متوسل شده است. ایشان به صراحت و با ذکر نام شهر خطاب به جمع حاضر می گوید: "حواستان باشد، کسی که می تواند شهرتان را نجات دهد فقط من هستم ".
حجم توهین موجود در این عبارت خودخواهانه و نارسیستی با هر نیت و قصدی که بیان شده است، نسبت به اشخاص لایق تر موجود در آن حوزه ی انتخابیه بسیار بالا است زیرا ایشان صفت نجاتگری و لیاقت در نمایندگی را انحصاراً به شخص خود محدود کرده است بگونه ای که دیگران مطلقا چنین شأن و خصوصیتی ندارند.
اثبات بهترین بودن در یک حوزه ی انتخابیه با وجود واجدان شرایط مختلف، فرض محال است و چنین تمجیدی از خود نیز در زمره خودپسندی و خودپرستی که نوعی خودخواهی است قرار می گیرد.
وجه اشتراک این دو نماینده رفتار پوپولیستی آنها است. هر دو از ترس رقیق شدن چسب نمایندگیشان و کنده شدنشان از صندلی بهارستان به هراس و وحشت افتاده و به این شیوه های کاملا نامتعارف روی اورده اند.
این خطاب ابداً متوجه دولتیها نیست و تنها اشخاصی را دربر می گیرد که با رای مخاطبان و مردم به جایی رسیده اند، آنگاه دچار خودشیفتگی ناشی از بهره مندی از لذائذ و مزایای جایگاه شده و خود را گم کرده و حتی کسانی که همراهشان بودند را نیز از دور خود پخش و به عده ای معدود از اطرافیان انتفاعی یا غیر انتفاعی بسنده کرده اند، این مقال فقط متوجه چنین صنفی از اشخاص است.
امیدواریم اثر این نوشته بازگشت اینان به تعادل و طبیعت خودشان و دوری جستن از رفتارهای خودمحورانه و اجتناب از دوگانگی شخصیتی باشد.