شوشان - عبدالرحیم سوار نژاد :
عشقت مرا دوباره از این جاده میبرد
سخت است راه عشق ولی ساده میبرد
پای پیاده آمدم و شوق وصل تو
من را اگر چه از نفس افتاده می برد
در این جاده عاشقی که دلها راه می روند تلفیق موسیقی دل و قدمهاعجب شنیدنی می شود! و موکبهایی که بیشتر از همیشه ظروف پر از عشق هدیه می کنند و همهمه هایی که پر از یاد خداست .
سترگ مردان و شیر زنانی که ازمهران تا چزابه و شلمچه از پلکان آسمان بالا میروند و رفیق ماه می شوند و با ستاره ها همنشین می گردند ،کسی زمینی نیست و چشمهایشان زمین را نمی بینند ، در اربعین پرواز تجربه می گردد و در غم خورشید آزادگی ،خورشیدمی درخشد و در نورپاشی خورشید می توان درون دلها را به تماشا نشست که سوگمندانه عشق را فریاد می زند.
اربعین همایش اراده هاست و سبقت قدمها در میدان عشق بازی است و یاد می گیریم چگونه بایدگامها را از زمین برداشت و بر زمین گذاشت ، در اربعین خالق زيبا پسندي كه اختيار انتخاب داد به قدوم زائران نظر می کند شايد در اين بازارپر بهای پا برهنه ها يوسفي باشي كه در سودايي از سوي دوست انتخاب مي شوي لازمه اش شناخت معشوق است!
تاريخ حاصل قدمهاي انسانهاست كه هر كدام به شکلی جغرافيايي را در نورديدند و نامي بر آن جغرافيا به انتخاب خويش نهادند ، پای پیاده به کربلا رفتن ، حرکت به سوی جغرافیای کمال است ،شکر نعمتهای کردگار است، لبیک به آزادگی است و اعلام برائت از ظالمان و هواداری مظلومین است ، موسم اربعین فرمان رفتن به قطعه ای از بهشت صادر می شود مبادا از راه بازماند.
تنفس در هوای جاده دلپذیر است ،خبری از ریا نیست ،طعم شیرین خرما بوی صداقت می دهد و درس مناعت و قناعت.
تماشاي پاهای پیاده که جاده عشق را می نوردند و زمزمه های درون موکب ها فرازهای عاشقی است که مورد خوانش قرار می گیرند
پویندگان جاده با آرامش و تانی قدم برمی دارند و عمودها حکایت ها روایت می کنند ، چه صفایی دارد هوای اربعین و مسیرش که به سوی کربلاست و این نام پر معنی چه نیرویی به پای رهروان می دهد!
، مسیرکربلا وزن و عیارها را آشکار می کند. دلدادگی با وا دادگی تفکیک می شود ، دلها آهنگ جاودانگی می نوازند. در صفای فشردگی جمعیت عطر دل انگیز باهم بودن استشمام می شود و اشکها چه آسان مقدس می گردند.
همایش اربعین آهنگ ورود به میدان عشقبازی است بايد شتاب كرد كه برای رسیدن یک لبیک به مظلومترین سردار همه تاریخ از میان مشبکها عظمت شهادت را دید و مدبرانهای به آن نگریست مانند چشم میلیونها انسان پاکی که دست را در مشبکها گره زده اند
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
آنان كه شکوه پرفیض گام برداشتن را مي شناسند و از خارهای بین راه هراس ندارند مسیر را آگاهانه می پیمایند، و با صداي پر سوز و نوای نوحه هایی که از دل بر می آیند و زمزمه یاحسین هایی که سرشار از معناست همه مرزها راشاداب در می نوردند ، در این میان گلهاي رنگارنگ كه گُل فروش به رايگان در سبد رهروان مي گذارد بوییدنی خواهند بود ، بویش گل را در این حرکت مومنانه ياد بگيريم و از چیدن بگذریم تا شاخه باگلهایش بماندکه هیچکس بر دستی که گلها را پرپر کرد دعا ننمود ،در این عرصه پر فیض ،گلهانشانه حیاتند ! و کربلا گلزار پاکیهاست برای بوییدن گلهای حیات باید پیاده رفت .
بوی گلاب این مسیر اصلا
جاماندهای از اشک زینبهاست
داغ ستون خیمۀ عباس
بر سینۀ بی تاب موکب هاست
السلام علیک یا اباعبدالله
جاده همیشه تاریخ بوده است ، آنچه اهمیت دارد پیمودن آن و تفکر برای فردایی است که باید پاسخ داد .