عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: با وجود تلاش گروههای معارض قومی و مذهبی، اعتراضات اخیر رنگ و بومی قومی و مذهبی پیدا نکرد و مانند تمام نقاط کشور، جنبه اقتصادی داشت.
این یادداشت گزیده ای از سخنرانی حمید هوشنگی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) که در نشست علمی«سیاست بنزینی؛ ابعاد و سویهها» در تاریخ چهارم آذر ۱۳۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان شده است.
درباره حوادث و اغتشاشات اخیر از منظرهای مختلف میتوان به تحلیل و بررسی پرداخت. ظاهر این اقدام، یک اقدام اقتصادی است اما هم زمینهها و هم آثار و تبعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی دارد. آنچه در این بین دارای اهمیت است ارائه یک روایت دقیق از چرایی و عوامل بروز این حوادث است. تجربه حوادث گذشته نشان میدهد در صورت عدم ارائه یک روایت دقیق و همهجانبه، برخی از جریانها روایتی از حوادث ارائه مینمایند که نه تنها با واقعیت سازگاری ندارد و از دقت علمی برخوردار نیست بلکه به افزایش تنشها و شکافها کمک مینماید. نمونه اخیر این موضوع را در حوادث دیماه 96 شاهد بودیم که تلاش گردید روایتهای معارض با وحدت ملی از سوی برخی جریانها در اذهان نخبگان، دانشگاهیان و عموم مردم قرار گیرد. در این روایتها، بر شکلگیری شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت تاکید میگردید و به نوعی سقوط جمهوری اسلامی ایران را ترویج میکردند. بنابراین لازم است از حوادث اخیر بویژه درباره عوامل و زمینههای بروز آن، روایت عالمانهای ارائه نمود.
کارشناسان و محققان، در روزهای اخیر، مطالب متعددی را درباره این حادثه بیان کردهاند اما یک نکته بسیار مهم که شاید کمتر بدان توجه شده است، مسئله چرایی بالا بودن میزان خشونت در این اغتشاشات بود. طبیعی است بخشی از این خشونت به حضور و فعالیت عناصر اغتشاشگر و گروهکهای ضدانقلاب باز میگردد اما نمیتوان حضور افراد غیرتشکیلاتی را در این حوادث نایدیده گرفت. حال باید به این سوال پاسخ داد که چرا برخی از افراد معترض وارد اقدام خشونتبار شدند؟ از منظر روانشناسی اجتماعی، فرد در صورت احساس تحقیر و زیر سوال رفتن کرامت خود، ممکن است دست به اقداماتی بزند که به صورت طبیعی کمتر از وی انتظار میرود. در شرایطی که اعتماد عمومی به دولت کاهش پیدا کرده است و به همین دلیل افراد، امکان پیشبینی وضعبت آینده خود را ندارند و از سوی دیگر به انحای مختلف به وسیله تصمیمات و اقدامات مسئولین دولت دچار اضطراب و حس تحقیرشدگی شدهاند، وجود یک جرقه برای بروز اعتراض خشونتبار کافی است. اجرای بدون اطلاع و اگاهیبخشی طرح مدیریت سوخت و هیچانگاری مردم در این زمینه، بخشی از پازل فشار روانی به مردم است.
در حوزه مدیریت حوادث اخیر، هرچند مشخص گردید که امکان مدیریت اینترنت کشور از سوی نهادهای مسئول وجود دارد اما باید به چند نکته توجه نمود. اول اینکه باید مراقبت نمود که این اقدام به عنوان شبکه ملی اطلاعات برای جامعه تعریف شود. به عبارت دیگر اقدام اخیر برای مدیریت اینترنت با آنچه راهاندازی شبکه ملی اطلاعات است، بسیار متفاوت است اما یکسانپنداری آنها میتواند اذهان عمومی را نسبت به شبکه ملی تخریب نماید. دوم اینکه برای مدیریت این فضا، باید به آینده تکنولوژیهای مرتبط نیز توجه نمود. اگر در آینده با روشهایی امکان اعمال حاکمیت بر این فضا از دست نظام سیاسی خارج گردد، آنگاه چه باید کرد؟
موضوع بعدی در این حوادث، عدم فعال شدن گسلهای قومی و مذهبی در کشور است. ایران به عنوان کشوری که دارای گسلهای قومی و مذهبی است، امکان دارد با فعال شدن سایر گسلها، در حوزه قومی و مذهبی نیز دچار برانگیختگی شود. بر این اساس جریانهای ضدانقلاب قومی و مذهبی تلاش دارند در حوادثی اینچنینی این گسلها را فعال نمایند. در حوادث اخیر با وجود اینکه برخی از اغتشاشات در مناطق قومی و مذهبی مانند اهواز، آبادان، مریوان و سنندج رخ داد اما هیچیک از اغتشاشات و اعتراضات، با انگیزههای قومی و مذهبی صورت نپذیرفت. به عبارت دیگر با وجود تلاش گروههای معارض قومی و مذهبی در این مناطق، اعتراضات رنگ و بومی قومی و مذهبی پیدا نکرد و مانند تمام نقاط کشور، جنبه اقتصادی داشت. چرایی این موضوع بسیار مهم است و میتوان از آن این استنباط را نمود که وجود تفاوتهای فرهنگی در کشور، منجر به لطمه به هویت ملی نشده است.