شوشان - نوید قائدی :
به دليل تعداد بالاب جوانان دانشجو تحليل و بررسی شرايط و مطالبات دانشجويی بعد از انقلاب بسیار مهم تلقی میشود. جوانان دانشجو به فکر آینده پیش روی خود و کشور هستند و بنا به اقتضای سن و روحیه آزادگی دارای مطالبات گوناگون میباشند و هميشه انتظار دارند مسئولان کشور به رأی و نظر آنان توجه کنند. طی دو دهه گذشته به دلیل کثرت دانشگاهها تعداد دانشجويان افزایش چشمگیری داشته است،البته طی چند سال اخیر بیشتر بر تعداد متقاضيان تحصیلات تکمیلی افزودهشده و بهطور کل میانگین سنی دانشجویان در حال افزایش است،اين نوع تغيير يعنی افزوده شدن بر دانشجويان ردههای بالاتر باسن بيشتر بر نوع و ماهيت مطالبات و مقداری بر کمتحرکی و جسارت جنبشهای دانشجويی تأثیر زيادی داشته است.
همچنين طی دهه گذشته اکثر نیروها و کارمندان دولت جهت ارتقا رده شغلی به تحصيل يا ارتقای مدرك روی آوردهاند. اين تبوتاب عارضهای است که در مديران بخش دولتی بهوفور يافت میشود و انگيزه آنان ارتقای ردههای شغلي و افزايش حقوق و خطاب كردن آنان با عناوينی مانند دكتر است؛ اما درواقع این بخش از دانشجويان جز نیروهای پیشرو و تأثیرگذار در جریان تفکرات دانشجویی نیستند و به دانشگاه بیشتر به جنبه ابزار پیشرفت مینگرند و درواقع بايد گفت بهنوعی دانشگاه و علم را به سخره گرفتهاند، معمولاً اين نوع دانشجويان مطالبات عام و مردمي ندارند و بيشتر به دنبال اهداف شخص و منفعتي خود هستند.
قبل از انقلاب از مشخصههای اصلی جنبشهای دانشجویی استکبارستیزی و استبداد ستیزی بود و بعد از انقلاب شاخصه استعمارستیزی که بر خواسته از گفتمان محوری انقلاب بود در صدر این جنبش قرار گرفت که تسخیر لانه جاسوسی را میتوان در همین راستا برشمرد. در دهه شصت با تأثیر از جنگ و آرمانهای دفاع از کشور موضوع بیشتر حول مسائل جنگ و دفاع مقدس سوق گرديد، دهه هفتاد و هشتاد موضوعهای دیگری در گفتمان جنبشهای دانشجویی وارد شد که مباحث انتقادی از روشهای اداره کشور، مسائل فرهنگی و اجتماعی و گاهی اعتراضهای مدنی بخشی از این حرکتها بوده است. جریان سیر نهادهای دانشجویی با توجه به تغییرات همهجانبه فضای دانشگاهها و دانشجویان و همچنین تفکرات پیش روی آنان و تغییرات داخل و خارج کشور و همچنين وجود انواع شبکههای اجتماعی و ارتباط سهل و مکان ارتباط ميان دانشجويان و فضای جامعه بسیار متفاوت شده است. در یککلام باید گفت دانشجویان هر دهه نسبت به دهههای قبل ازلحاظ دیدگاه و شرایط آرمانخواهی دچار تحول شدهاند و نمیتوان آنها را در یک گروه جای داد. شفاف باید گفت دانشجوی دهه شصت و هفتاد و هشتاد و البته نود باهم قابل قیاس نیستند؛ اما در اصولی مانند آرمانخواهی، عدالتخواهی و مطالبه نظام شایستهسالار، اتفاقنظر دارند.
جنبشهای دانشجویی فقط جهت ارتقا وضعیت صنفی یا منزلت دانشجویان فعالیت ندارند بلکه بیشتر شرایط کل جامعه را مدنظر دارند، گرچه دانشجویان خود از اقشار مختلف و مردمان شهرهای مختلف هستند اما به دلیل قرار گرفتن در جایگاه همگن دانشجویی معمولاً دارای خواستهای مشترک هستند که درواقع نوعی آرمانخواهی تلقی میشود. در کل ماهيت جنش دانشجویی ایران بخشی از جنبش مردمسالاری ديني است که خواهان عدالتخواهی است. درنهایت باید اذعان داشت که مطالبه جنبشهای دانشجویی ایران مبتنی بر ترقی و پیشرفت در قالب جامعهای عدالت محور و شایستهسالار است. این جنبشها معمولاً خواهان تحول فکری و اجرايی و نوسازي در بخشهای مختلف اداره کشور هستند و جنبه دموکراتيک دارند.
حال که بعد از انقلاب امکان ورود اقشار و طبقات اجتماعي بيشتری به دانشگاهها فراهمشده است، میتوان گفت جنبشهای دانشجویی از نهاد کل جامعه بر خواستهاند. لذا اين جنبشها و حرکتهای دانشجویی بايد با پختگی، صبر و مستدل و با برنامهریزیهای صحيح و آرماني حركت و مطالبه گری نمايند و مراقب باشند تا دنبالهرو جریانهای سیاسی غالب کشور نشوند و هویت استقلال خود را حفظ نمايند.
گرچه در شرايط فعلی جریانهای دانشجويی وکلا تفکرات دانشجويان با سايه سنگين ياس و نااميدی نسبت به آينده خود دستوپنجه نرم میکند اما هنوز میتوان اذعان کرد جنبشهای دانشجويی میتوانند بسيار تأثیرگذار و برای ترسيم آينده کشور مهم و سرنوشتساز باشند، همچنين برای حاکميت بهتر و مؤثرتر اين است که با بها دادن بيشتر به تفکرات و جنش نای دانشجويی در پس تحقق خواست و مطالبات جامعه باشد تا در شرايط سخت کنونی دانشجويان با منطق و گفتمان خود میز خطابه خواست مردم باشند، در چنين شرايطی کف خيابان کمتر درگير بيرون ريختن تودههای مردم و مشکلات امنيتی میشود.