شوشان - غلامرضا نورآبادی:
برای هر پدیده و ماشینی یک آستانه تحمل تعریف میشود و در صورت عبور از آن سازنده، تضمین کیفیت و خوب کار کردن را از خود سلب مینماید.
سالها ست صنایع کوچک ما و بخصوص صنایع پلیمری و شیمیایی در استرس تامین مواد اولیه هستند و امکان برنامه ریزی بلند مدت از آنان سلب شده و کوچک مانده اند و پتروشیمی ها باسود هزاران میلیاردی.
سالها متولیان و دولتیان قول میدهند که امسال با برنامه ریزی و حرکت در راستای فرمایشات رهبری مشکلات مردم مربوط به اشتغال،تولید، آب،فاضلاب ،برق،سامان دادن به کمبودهای شهری و فضای سبز، امنیت اجتماعی و اقتصادی و سرمایه گذاری و....ساماندهی میشود و هر سال دریغ از پارسال.
یک روز بحران مرغ و بعد تخم مرغ و روز بعد سیمان و روز بعد روغن و برنج و سکه و ارز و الی آخر...افکار عمومی را مجروح و دلسرد کرده است.
برای مردم آرامش و شادی و زندگی ،معنی خود را از دست داده است و بیشتر در فکر انتخابات فلان کشور و فلان مقام بورکینافاسو هستیم که چه تاثیری روی زندگی ما میگذارد.
در جایی مردم در رفاه و حتی رئیس جمهور خودشان را نمی شناسند، ولی اینجا ما کارمندان وزارتخانه فلان کشور را رصد میکنیم که چه میگویند و چه تاثیری در زندگی ما دارد و نکند بیچاره شویم.
سالهای متمادی دولت بین اصول گرایان و اصلاح طلبان دست بدست شده و هرکدام تمام بدبختی ها و عدم توسعه را گردن آن یکی انداختند .
این وضعیت یا نشاندهنده این است که این دو جناح توانمندی ندارند ویا براساس برداشت شخصی بنده از فرمایشات رهبری ،سیاستهای کلان که در جای دیگر و در بالادست تعیین میشود،آنها اشکال دارند و با انتخابات و اینکه چه گروه یا حزبی سر کار بیاید درست نمیشود.
هرکدام که باشد موجب کاهش اعتماد عمومی به انتخابات شده که نتیجه آن پرخاشگری ،توهین و نا امنی بوده.
این شرایط حتی آستانه تحمل احزابی که خودشان باید الگوی خویشتنداری !! باشند را نیز کاهش داده و یکدیگر را دزد و رانت خوار و اجنبی برچسب گذاری میکنند و حتی نکات مثبت یکدیگر را علیرغم دانستن،کتمان میکنند.
بدنه احزاب نیز دیگر وفاداری خود را از دست داده اند و مدیرانشان صرفا پشت میز نشین و لابی گر و سود جو شده اند و در این وادی نیز عده ای کاندید که خود را جناحی و حزبی نمیدانند ،بدون ارائه برنامه علمی و مشخص و تعیین دلایل عدم موفقیت قبلی ها ، آنهارا بایکوت میکنند.
عدم توجه به این موضوع ،ایران و آمریکا و اروپا و....نمیشناسد و موجب از هم پاشیدگی ملت ها میشود.
حلقه مفقوده این گرداب که کسی توجه نمیکند آستانه تحمل مردم است که هر از چندگاهی طغیان میکند.صدا و سیما با برنامه ها و فیلم های طنز انتقادی به وضع موجود ،فقط بعنوان یک سوپاپ ،فشار به مردم را تخلیه موضعی میکند تا این دیگ جوشان نترکد.
اگر احزاب بدنبال رای و اعتمادمردم به خودشان هستند باید با موشکافی وبیان علت یا علل واقعی مشکلات موجود و ارائه برنامه برای رفع آن جایگاه خود را ارتقا دهند ،هرچند در این دوره صلاحیت آنان تائید نشود یا نتیجه صندق های رای بنفع آنان نشود !!
انتقاد آزاد و سازنده از هر عامل یا مشکلی و ارائه برنامه عملی و نه کلی گویی و البته بدون نگرانی از عواقب آن ، تنها راه آشتی مردم با صندوقهای رای و امیدواری به زندگی آینده است.