شوشان - محمدسعید بهوندی/ اهواز / فعّالِ حوزهی فرهنگ، نقد و رسانه :
جناب آقای رئیسی
ریاست محترم جمهور منتخب
ضمن تبریک و آرزوی توفیق برای حضرتعالی
پیش از هر کلامی؛ جنابعالی هماکنون رئیس جمهوری منتخب مردم ایران هستید. از دیدگاه اینجانب لازم است صراحتاً به عرض برسانم؛ شک نکنید که در چهار سال پیش رو، دوستان واقعی شما همانا آنانی هستند که با کلام و رفتارشان، شعلهی مهر و محبت و دلسوزیتان را به آحاد مردم، حتی آنانی که به شما رای نداده، مخالف رای آوردنتان بوده و برای موفق نشدنتان با هرگونه امکانی که در اختیار داشته به میدان آمده تا اینکه در این میدان توفیقی بدست نیاورید، بیش از پیش برانگیخته و روشن مینمایند. نه آنانی که برای رسیدن به هر نوع مطامع، منفعت و هدفی، شما را از این موهبت و وظیفهی انسانی و الهی با توسل به ترفندهایی در لباس دلسوزی و مصلحت برحذر میدارند. بنده بسیار مایل و علاقه مندم تا اینکه بعنوان یک ایرانی دلسوز و متعهد به آیندهی بهتر از این کشورم، از دیدگاه خویش صادقانه و موشکافانه اولویتهای کاریتان را در هشت بند به محضر شریفتان برسانم :
اولویت اول ؛ (که الحق و الانصاف هیچ اولویتی در حدّ آن نبوده و نخواهد بود) میبایست معطوف به بازگشت همهی اعتمادهایی باشد که به هر دلیل در سالهای گذشته خدشهدار و کمرمق گردیدهاند. همانگونه که به عنوان یک عالم دینی مستحضرید؛ امروز در تمامی نظامهای حاکمیتی دنیا، بر روی سرمایه انسانی و اعتماد عمومی تاکید و توجه فراوان میگردد. زیرا آنرا زیربناییترین سرمایه و دارایی کشورشان دانسته و در قبال ضعیف شدن آن به سرعت واکنش مطلوب نشان داده و به ترمیم آن همّت میگمارند.
اولویت دوم ؛ میبایست بهرهگیری از تمامی ظرفیّتها برای رشد و پیشرفت و توسعهی پایدار کشور باشد. خواه این ظرفیّت در میان رایدهندگان و هواداران شما بوده یا در میان رقبایی که همواره ترقی، عمران و آبادانی کشورشان را دوست دارند.
اولویت سوم ؛ میبایست چابک نمودن دولت از طریق کوچک و تخصصی نمودن آن، سپردن مناصب به افراد متخصص، متعهد و شجاع و تفویظ اختیار بعضی از تصمیمات به استانها و کم نمودن تمرکز در مرکز باشد. زیرا یکی از مهمترین علتهای فساد، همین تمرکز بیش از اندازه و غیرضروری است.
اولویت چهارم ؛ میبایست حساسیت بر روی معیشت و گرفتاریهای متنوع مردم و جلوگیری از تصمیمات آنی و احساسی مدیران ارشد در بالا رفتن تورم و بینظمی اقتصادی و بهم ریختگی در داد و ستد و تجارت و بازار باشد.
اولویت پنجم ؛ میبایست همکاری تنگاتنگ با قوهی قضائیه، در آمده نمودن طرحی کامل و منظم برای مبارزهی دائمی با هر نوع فساد اقتصادی، خصوصاً نفوذ و ظلم دانهدرشتها و رانت خواران شکمباره و سیریناپذیر باشد.
اولویت ششم ؛ میبایست تعامل سازنده، همکاری و ارتباط موثر بر اساس حکمت و مصلحت در جهت بالا بردن تاثیر و عظمت ایران بقدر ظرفیّت و سهم خویش در مراودات بینالمللی باشد. زیرا ما ناچاریم در دهکدهی جهانی بهم پیوسته، و اقتصاد و تجارت در هم تنیده به حیات شایسته و معقول خویش ادامه دهیم. و نه خندق و نه دیوارهای قطور! هیچکدام قادر نیستند ما را از دیگران بینیاز و بیمه نمایند. دانایی و توانایی ما تنها نسخهای است که قادر است عظمت، شوکت و رونق ما را تامین نماید.
اولویت هفتم ؛ میبایست نجات آموزش و پرورش از این وضعیّت تاسفبار باشد. دستگاهی که موفقیتش ترقی، سربلندی و تامین سرنوشت کشور بوده و شکستش نیز ناتوان شدن آن در تمامی حوزههاست. متاسفانه این دستگاه به نهایت بیرمقی، بیبرنامگی و ناتوانی، چه در ساختار و فعالیتهایش و چه در محتواهای آموزشی و تربیتیاش رسیده است. دستگاهی که نه معلمان و بازنشستگانش و نه خانوادهها و دانشآموزانش، هیچکدام از آن رضایت کافی را ندارند. دستگاهی که همواره و شوربختانه از سوی دولتها، ضعیفترین و بیبرنامهترین وزراء بر صدارتش گمارده میشوند.
اولویت هشتم؛ میبایست توجه خاص، منظم، مستمر و دقیق به آموزش، اشتغال، ازدواج و مسکن جوانان کشور باشد. همان جوانانی که مانند تمامی ممالک دنیا، موتور محرک پیشرفت و سازندگی هستند. کم توجهی به آنان یعنی؛ بیخیالشدن نسبت به آیندهی موفق و روشن کشور، بدرستی که آنان مهمترین عاملهای بالندگی، تلاش، هوش و تکاپو در جهت توسعهی پایدار هستند.