شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۳۱۵
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۰
شوشان - ملک محمد مکوندی:

 رفقیدوست وزیر دفاع اسبق اعلام نموده که ازنظر وسایل دفاعی یا با امریکا هم ترازیم و یا از این کشور جلوتر هستیم او در ادامه می گوید : وقتی امام شعار جنگ جنگ تا پیروزی را به شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه تبدیل کردند به همت جوانانی  که گرفتار دولت ها نبودند امروز از نظر موقعیت نظامی در شرایطی هستیم که جهان ما را یک قدرت استثنایی می شناسند. 

در حالی که دولت ایران سرگرم گفتگو و عادی سازی روابط  با عربستان  و کشورهای منطقه است، در ادامه می گوید: مردم یمن به زودی بر سعودی ها پیروز می شوند.

 و اتشی را که خود و هم فکرانش در سفارت عربستان و روابط دو کشور بر افروختند مجددا شعله ور می سازد.

اظهار چنین مطالبی پس از سناریو سازی صدا و سیما در پی عملیات دو هفته پیش سپاه دال بر توقیف یک نفتکش ویتنامی که بنابر ادعای ایران قبلا نفت ایران را به سرقت برده بود و بی دلیل به امریکا نسبت دادند قابل تامل و نشان از نوعی هماهنگی در جهت اهدافی خاص است.

بنا به گفته کشورویتنام در هنگام احضار سفیر ایران در ان کشور و همچنین بنابه گزارش خبر گزاری اسو شیتد پرس و اظهارات سخنگوی دولت امریکا، ناو انها علی رغم حضور در دریای عمان هیچ گونه دخالتی در جلوگیری از توقیف نفتکش ویتنامی نداشته است.

 این سناریو به منظور مصرف در داخل تهیه شده است. و دو برداشت از ان متصور است. اول انکه اصول گرایانی که طی هشت سال عمر دولت روحانی با ایجاد انواع و اقسام کارشکنی در مسیر توافق برجام انرا توافقی خائنانه و تیم مذاکره کننده راجاسوس قلمدا د نمودند،اینک که دولت رییسی با تاخیر چهار ماه ناچار به ادامه مذاکرات منطقی و منطبق بر منافع ملی برجام شده است،چنین  سناریویی جهت اقناع طرفداران خود در داخل طراحی کرده اند تا همچنان اقدام خود را توجیه نمایند.

برداشت دوم می تواند مربوط به اختلاف درونی اصول گرایان باشد.از انجایی که قشر تندرو انها همچنان مخالف برجام است و منافع خود را با رفع  محاصره اقتصادی و تحریم ها در خطر می بیند دقیقا پس از تعیین تاریخ مذاکرات توسط دولت رییسی این سناریو را همانند پرتاب موشک با شعار مرگ بر اسراییل در زمان روحانی و به منظور به شکست کشاندن  برجام طراحی کرده اند تا مذاکرات به نتیجه ای نرسد تاکید رفیق دوست بر اقتصاد مقاومتی، نگاه جنگ طلبانه وقدرت  نمایی برتری نظامی ایران نسبت به امریکا وتخریب عادی سازی روابط  با عربستان حاکی از نوعی مخالفت با ادامه مذاکرات است.

در همین رابطه احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران که تنها نمایندگی خود را دارد در یک سخنان اتشین انهم به نمایندگی ازسوی ملت ایران شعار مرگ بر امریکا را شعار مقدس مردم ایران می داند.

 در این بین علم الهدا می گوید: دولت امریکا دیگر در برابر قدرت ایران تاب اوری ندارد ودر یک اقدام خلاف واقع، توقیف نفت کش ویتنامی را دزدی امریکا قلمداد نموده و سپس همچون روال گذشته خود و هم فکرانش گریزی انحرافی می زند و این خبر دروغ و خلاف واقع را نصرت الهی دانسته وبه ان بعد  اعتقادی می دهد.

علیرغم  نسبت فامیلی با رییسی سخنان او بیشتر در راستای برداشت دوم است و یا شاید به منظور دلجویی از مخالفین برجام چنین سخنانی را بیان نموده است.

باید به این اقایان گفت: رفتار و عملکرد شما و همفکرانتان مملکت را در استانه ورشکستگی اقتصادی و اجتماعی و دراستانه جنگ قرار داده است علاوه بر محاصره اقتصادی در محاصره سرزمینی نیز قرار گرفته ایم و کشور درحال از دست رفتن است.ایا واقعا زمان ان نرسیده تا از این روش های دوگانه و افکار  جاهلانه دست بردارید؟! 

در جواب رفقیدوست باید گفت که مولفه های قدرت یک کشور تنها در توان نظامی ان خلاصه نمی شود بلکه عوامل و مولفه های مختلفی در قدرت یک کشور نقش دارند. مولفه اول قدرت یک کشور، *اعتماد عمومی و پشتیبانی مردم ان کشور از نظامشان است.

 در ایران اعتماد مردم به نظام از ۹۸ درصد و گفتن کلمه اری به جمهوری اسلامی  به اعتماد ۲۸  یا ۳۰ درصدی در دور اول و به اعتماد بین ۱۰  و ۱۸ درصد در دوردوم مجلس یازدهم رسیده است و همچنین اگر در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ارا باطله که برای اولین بار از رای تک تک کاندیدا های رقیب رییسی بالاتر بوده را از امار کسر کنیم با اعتماد حداکثر سی الی سی و دو درصدی مردم ایران به نظام مواجه خواهیم شد.

این در حالی است که درانتخابات ریاست جمهوری امریکا میزان مشارکت مردم حدود ۶۶/۷ درصد یعنی چیزی نزدیک به دو برابر میزان مشارکت مردم ایران در انتخابات بوده است.

 بنابراین مولفه قدرت اعتماد عمومی مردم امریکا به نظام خود به مراتب بیشتر از اعتماد مردم ایران به نظام است.

 متاسفانه روز به روز این شکاف عمیق تر می شود و اعتماد عمومی مردم به نظام در حال کاهش است و فاصله اعتماد عمومی مردم دو کشور نسبت به نظام خود به نفع امریکا درحال افزایش می باشد. مولفه دوم شرایط اقتصادی است. امریکا بزرگترین اقتصاد دنیا را در اختیار دارد.

تنها به یک‌ مورد اشاره می کنم، بیشترین ثروت جهان متعلق به ایالات متحده امریکا با رقم حدود 106 تریلیون دلار، تقریبا نزدیک به دوبرابر ثروت چین, ۸ برابر ثروت المان، ۹ برابر ثروت فرانسه است.

 ثروت خالص ملی به عنوان دارایی خالص ملی یک کشور شناخته می شود.امریکا با در اختیار داشتن 106تریلیون دلار مالک ۲۹ درصد ثروت جهان است سهم ایران از ثروت دنیا تنها دو دهم درصد است.

 مولفه سوم قدرت نظامی است. اینکه نظام توانسته در ساخت سلاح های نظامی بخصوص درزمینه موشکی وهواپیما های بدون سر نشین و سلاح های سبک، پیشرفت قابل توجهی داشته باشد مایه مباهات هر ایرانی است.

اما اینکه گفته شود قدرت نظامی ایران با امریکا همتراز و یا برتر است  بیشتر به یک شوخی شبیه است تا یک صحبت منطقی. این درحالی است که قدرت نظامی روسیه و چین و اروپا هم از نظر تعدادادوات نظامی،سلاح اتمی، نوع تکنولوژی ومیزان بودجه نظامی همتراز با امریکا نمی باشد، در تعجبم که چرا  اطلاعات غلط به جامعه القا می نمایید.؟؟!!!!   
     
اقای رفیق دوست، ضرب المثلی معروفی است که میگوید: رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون. حتی ادم های نادان هم می دانند که اسب نفس بریده را طاقت تازیانه نیست  نمودار تمام شاخص های کشور در زمینه های اقتصادی و اجتماعی نشان از ور شکستکی و نابودی تمام عیار می دهد.

جهالت و نادانی که منشا تمام بدبختی های کشور است و در راس عوامل ورشکستگی قرار دارد همچنان بر سیاست های نظام حاکم است، در کشوری که متخصصین و تحصیل کردگانش بیکارند و مدیران و خبرگانش یا درخانه هستند و یا درحال فرار از کشورند و در عوض برخی از افراد جاهل و بی سواد و بدون دانش و تجربه علمی در راس امور قرار گرفته اند و برای کشور و مردم تصمیم می گیرند،نابودی قطعی است، سیاست گذاری های غلط، عدم توجه به منافع ملی، به گروگان گرفته شدن اقتصادکشوردرچارچوب اصول خشک ایدئولوژی، سوء  مدیریت، باندبازی،فسادگسترده وسیستماتیک، عدم استفاده از نیرو های متخصص و کاردان،فرارنخبگان  و پزشکان، اساتید دانشگاه و سایر نیروهای متخصص وجوان باعث گردید تا برخلاف شعار های داده شده در اوئل انقلاب، تمام دنیا و اخرت مان در استانه نابودی قرار گیرد.

 از طرفی بیکاری مزمن، نرخ صفر سر مایه گذاری و از ان‌مهم تر استهلاک سرمایه ها ی موجود در ساختمان و ماشین الات،انحراف از اهداف اولیه، انسداد سیاسی،جنگ طلبی ونبود حتی یک کشوردوست در منطقه و دنیا، نداشتن راهبرد و استراتژی عاقلانه و علمی برای برون رفت از وضعیت فعلی، بروز و ظهور نوعی استبداد،مردم را در شرایط نا امیدی قرار داده است.بنابراین طاقتی برای شلاق خوردن نمانده است

گزارش اخیر سازمان برنامه و بودجه در باره احتمال ورشکستگی دولت در صورت ادامه تحریم ها در کوتاه مدت وحتی احتمال ور شکستگی در صورت رفع تحریم ها باتاخیر و پیش بینی اینده ای سخت و نا امید کننده برای مردم در سال 1406، فرار سالیانه 500  تا 700 هزار نفر از بهترین ،متخصص ترین و جوان ترین جمعیت کشور، "بنا بر برخی از گژارش ها فرار مغز ها سیصد برابر جنگ ایران و عراق  به اقتصاد ایران اسیب زده است،"  کاهش امار ازدواج، افزایش نرخ طلاق، افزایش بزه های اجتماعی قرار گرفتن حدود یک سوم جمعیت کشور در خط فلاکت که دائما در حال افزایش است.استحقاق  70 میلیون جمعیت کشور به یارانه بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، رنگ رخسار ملت را نشان می دهد. مردم ایران هنوز از خسارات وارده بر اثر جنگ تحملیلی و کش دادن بی جهت جنگ ، تبعات ناشی از اشغال ناشیانه سفارت امریکا با نقش پشت پرده حزب توده، و حمله به سفارت خانه های انگلیس وعربستان، دخالت بی مورد در برخی از کشورها و صرف هزینه زیاد بدون برگشت سود ان به کشور و همچنین محاصره اقتصادی در رنج و عذاب هستند و این در رخسارزردشان هویداست، وهمانند  اسب نفس بریده ای هستند که دیگر طاقت شلاق خوردن و تحمل فشار های اقتصادی و اجتماعی بیش از این و یا خدای ناکرده تحمل تبعات حاصل از جنگ دیگری را ندارند. بنابراین دست از فریب مردم ایران بردارید.مطمئن باشید اکثریت مردم ایران خواستار توافق برجام و رفع تحریم ها، پرهیز از سیاست های جنگ طلبانه ایدئولو ژیکی و عدم دشمنی بی مورد با دنیا به خصوص امریکا و غرب هستند و مایلند در شرایط صلح و ثبات و ارامش با دنیا زندگی کنند. انها خواهان اجرای روابط سیاسی و اقتصادی متوازان و متناسب با منافع ملی ایران با تمام کشورهای شرق و غرب هستند.
 
ایکاش به قول اقای بیژن اشتری مسئولین کشورما می توانستند کتاب هیچ چیز غیرممکن نیست، نوشته تداوسیوس را مطالعه کنند.

حکایتی عجیب از اشتی امریکا و ویتنام بعد از ان جنگ های خونبار گذشته است که ثمره ان 60 هزار کشته برای امریکا و دو‌ میلیون نفر کشته برای ویتنام بوده است.هنوز خاطره تلخ بمباران های خوشه ای امریکا درجنگل ها ومناطق مسکونی ویتنام از خاطره ها نرفته است، زخم های جنگ هنوز به طور کامل مداوا نشده است.

اگر رهبران ویتنام از جنس و تبار سران مبارز و اشتی ناپذیر خودمان بودند در انصورت کی جرائت داشت حرف از مذاکره و اشتی با امپریالیسیم امریکابزند. چه شانسی اوردند ویتنامی ها که سرانشان ویتنامی بودندو نه ایرانی. 

درحالی که امریکا یک میلیونم ویتنام به ایران ضرری وارد ننموده است و سفارتش را هم بی جهت اشغال نمودیم و چهل و دو سال است که یک نفس شعار مرگ بر امریکا می دهیم.

اما کسی جرائت صحبت از عادی سازی روابط با امریکا ندارد و به محض اظهارچنبن مطالبی به اتهاماتی همچون غرب گرا،لیبرال،خودفروخته و ..متهم می شود. رهبران فهیم و دانایی که تصمیم‌ گرفتنددر گذشته نمانند و از ان عبور نمایند تا اینده ای بهتر برای ملت های خود رقم  بزنند قابل ستایش هستند. در شرایط حاضر امریکا بزرگترین شریک تجاری ویتنام است و ویتنام هم سالی پنجاه میلیون دلاری کالا به امریکا صادر می کند. سوال اساسی که در ذهن اکثریت قریب باتفاق ملت ایران وجود دارد این است که مردم ایران تا کی باید تاوان نظریات مصباح،جنتی، خاتمی، علم الهدا، شریعتمداری و عباسی و هم نظرانشان در مجموعه دولت و مجلس و سایر مراکز نظام را بدهند؟؟؟!!!!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار