شوشان - بیتاله بابادی :
در خوزستان میمانم، خاکش خاک من است و مردمانش برادران و خواهرانم. استانی با تنوع آب و هوایی با داشتن کوههای مرتفع و برفگیر و دشتهای گرمازده، در خوزستان میمانم و به تک تک شهرستانهای آن سر میزنم. اهواز ـ مرکز استان که قبلاً «ناصریه» نامیده میشد و بندر به حساب میآمد و در سایه رودخانه کارون کشتیهای تجاری در آن رفت و آمد داشتند، اما امروز کارون کمآب است و بلمهای ۳ تا ۴ نفره سوغات آن کشتیهای تجاری است و بوی تعفن و فاضلابهای ورودی به آن، اهواز ۳ فرزند خود را به خانه بخت فرستاد و ۳ شهرستان شدند: «باوی» در شمال، «کارون» در جنوب، «حمیدیه» در غرب. «باوی» در سر راه اهواز ـ مسجدسلیمان، کارون در مسیر اهواز ـ آبادان و حمیدیه در مسیر اهواز ـ دشتآزادگان، مهمترین نیاز «باوی» این است که جاده مشجرش که از روستاهای کهیش، رغیوه، سالمیه به سمت «نمره یک» هفتکل میرود، عریض و روکش آسفالت شود تا نقطه اتصال ۲ شهرستان شوشتر از طریق این جاده به رامهرمز بهعنوان ۲ شهر باستانی میسرتر شود و با توجه به همسایگی با رود کارون، میتواند قطب مهم کشاورزی باشد و «حمیدیه» شهرستان نوپا با داشتن زمینهای بزرگ کشاورزی از هر حیث و با داشتن منطقه گردشگری «گمبوعه» در بهار و پاییز و زمستان، دنیایی دیدنی دارد.
به رامهرمز میروم که به آن «رامز» گویند مردم میگویند «سمنگان» همان رامهرمز است و سلمان فارسی اهل این دیار، آنها گلایه دارند اول از جاده رامهرمز ـ باغملک و دوم رامشیر ـ ماهشهر که سالهاست قول بزرگراه به آنها داده شده است. رامهرمز شهرستان تولیدکننده سبزی و برنج چمپا و سیر و کُنجد و ماش است و سبزیاش به دلیل شوربودن رودخانههای بالادست، خوشمزه است و به همه جا صادر میشود. به بهبهان میروم، شهر «ارجان»، شهر اولینهای علمی در خوزستان با قبولیهای بالای دانشگاهی در سراسر کشور، بهبهان غمناک است، چون سالهای سال است که خیال ساخت بزرگراه به شیراز و بندر دیلم و رامهرمز و یاسوج و آغاجاری را در سر میپروراند. بهبهان شهر کشاورزی است و در لبنیات بسیار فعال و به داشتن سدهای کوثر و مارون و تصفیه گاز بیدبلند فخر میفروشد. «امیدیه» شهرستان گاز و نفت و اتصالات لولههای نفت به جزیره خارک است امیدیه از رودخانههای خود ناراحت است که با توجه به استعدادهای کشاورزی و دامپروری، چرا حرفی برای گرفتن ندارد و از بزرگراه نبودن جاده بازرگانی خود به بندردیلم ناراحت است.
«آقاجاری» شهرستان نوپا، اما از داشتن جادهای باریک دلتنگ است که از سهراهی رامهرمز ـ بهبهان به آقاجاری و امیدیه میرود و اگرچه نفت و گاز آن زبانزد است، اما این جاده مالرو زیبندهاش نیست. «هندیجان» فرزند ارشد ماهشهر به فرمانداری بدل شده، سرزمین مناسبی برای کاشت گوجه و خیار و سایر محصولات زراعی است و رودخانه «زهره» را آبشیریناش را در خاک خود دارد و مکان برخورد آب دریا و خلیج همیشه فارس، بهترین مکان برای ماهیگیری است.
«ماهشهر» سرزمین پتروشیمیهای ایران زمین و سرزمین برداشت نمک از دریا، از اینکه در محور خود با رامهرمز و رامشیر شاهد حوادث رانندگی بسیاری است و جادهاش جوابگوی عبور غولپیکران تریلی نیست، سخت در عذاب است. اگر بخواهی از ماهشهر به سمت سربالایی بروی، به رامشیر میرسی که قبلاً «خلفآباد» نام داشت و با داشتن زمینهای مرغوب، استعداد زیادی در تولید گوجهفرنگی و هندوانه و سایر محصولات کشاورزی دارد، اما از راه اصلیاش به دلیل دوطرفهبودن به رامهرمز و بندرماهشهر گلایه دارد و «رامشیر» فرزند ارشد «رامهرمز» بوده که حالا شهرستان شده است.