شوشان - دکتر غلامرضا جعفری :
استاندار تازه : تجربیات موفق شهرستانها با همدیگر مبادله شود!
باور کنید این سخن حکیمانه را من نگفتم که از پیش تکلیف خودم را با خودم و شما روشن کرده و بر اساس همین شفاف سازی حکیمانه سخن گفتن و نشستن به طور فلاسفه و حکما به من و امثال من نمیخورد.
البته این شفاف سازی که گفتم از جنس شفافیت مطرح در صحن و پیش و پس صحن مجلس و رای شفاف و این نوع مطالبههای نامعلوم و نامتعین نیست. خاصه که یادمان نرفته آن دویست امضایی که طرح شفاف سازی رای را در مجلس مطرح کردند و از عجایب روزگار اینکه همین دویست نفر به طرح خود رای مثبت ندادند! و النهایه طرح مذکور رای نیاورد و رفت به تبعید خود خواسته در سرحدات و روایتی هست که طرح مذکور از سر شرمندگی و بی چارگی به یاس فلسفی دچار شد و خلاصه خودش را از آن بالای کوه به دامان پر مهر مام طبیعت پرت کرد و تمام.
آدم به خودش لیچار ببندد اما از کلامی حکیمانه به انتحاری نمایشی و از سر یاس و ناامیدی نرسد که اگر برسد مجیور میشود برای برگشت به سر کلام؛ مشتی لیچار به خودش ببندد که البته من بستم و ها! شاهدید که بازگشتم به سر کلام! اینکه مدیر ارشد و تازه استان خطاب به گروه فرمانداران استان فرموده تجربیات موفق شهرستانها با همدیگر مبادله شوند. و حالا من بیش از هر چیز نگران گروه مجرب! فرماندارانم که از کجا باید مشتی تجربه موفق پیدا کنند؟و جخ مبادله بماند!
مبادله در قدیم روزگار همان تهاتر معروف است، یعنی شما یک چیز میدهی و در قبالش چیزی میگیری. البته سیستم تهاتر و مبادله حتی در عصر پول و رمز ارز و پراید و چند ده هزار عاشقان مقتول پراید هنوز هم کاراست و مثلا شما مشتی کاغذ میدهی و در عوض یک خودروی ملی سهمت میشود همراه با یک تابوت به عنوان آپشن. و یا سنگی میدهی و آن طرف یک سر شکسته تحویل میگیری و خلاصه شاهدیم سیستم مبادله و تهاتر هنوز هم کارایی قدیمش را از دست نداده.
بازگردیم به همان کلام حکیمانه، اینکه تجربههای موفق را شهرستانها مبادله کنند اما ای کاش جنابشان آدرس سرراستی میداد تا بندههای خدا این فرمانداران محترم بروند و بگیرند و بفرستند در بازار مبادله و …
حالا که آدرسی در میانه نیست؛ نشانی چندی تجربه موفق را با اجازه حضرات و حضار و بر و بچههای قدیمی و آشنا اعلام میکنیم شاید فرجی شد و خدا را چه دیدی و فایدهای از تجربه اعلامی نصیب کسی شد!
راستش تجربه برای اعلام بسیار است فقط اینکه مشکل در موفق بودن یا نبودن است و بر اساس خبر منتشره شخص استاندار از مبادله هر نوع تجربه ای سخن نگفته بلکه با ترکیب وصفی (تجربههای موفق) دست همه را بسته.
به قاعده نمی توان از هر نوع تجربه ای گفت و باید حتما موفق باشد پس به ناچار ما هم گشتیم و گشتیم و گشتیم و هر که گفت نگرد پشیمان میشوی را ناشنیده گرفتیم و عین مولانا خطابه خواندیم آنچه یافت مینشود آنم آرزوست!
به قول قدما جوینده یابنده است و از شما چه پنهان که در تجربه های موفق فرمانداران قدیم هر چه گشتیم به شکوه برگزاری انتخابات شوراها چیزی نیافتیم، نه یک بار که چندبار و چند فرماندار و چند عزیز مدام این تجربه باشکوه را تکرار کردند و در این آخری که شکوه برگزاری انتخابات حتی از شکوه نام بانک ملی و شعار معروفش براقتر و باشکوه تر بود.
کسی در این میان گمان نکند این حرف را فقط ما میزنیم که شما از سشصد و خوردهای نامزد انتخاباتی یکی از همین شهرهای دور و بر بپرسید به جز قدردانی و تشکر و جزاکم الله الف جزا! چیزی نخواهید شنید و هر کس حرف دیگری زد پیراهنش را به گوشه صندوقهای چوبی ببندید تا خود از نزدیک راه گفتگوی تمدنها با صندوقهای نکمین رای را بیابد و گمان بد نیاورد که انتخابات الکترونیکی چه ربطی به چوب دارد!
النهایه باشکوه ترین تجربه در منزلگاه تهاتر و مبادله را این یافتیم و حالا دیگر نگران فرمانداران محترم نخواهیم بود و مهمتر اینکه بازار تهاتر و مبادله گرم خواهد ماند در این زمستان سخت.