آفت های موجود در مدیریت اجرایی خوزستان، ساده سازی بحران ها، فقدان ابتکارات جبرانی و عدم توجه به جزئیات امور هستند

شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :

 الکس فرگوسن از دستیار خودش در منچستریونایتد یعنی؛ کارلوس کی روش می پرسد: چرا، با توجه به رقابت های فشرده و شانه به شانه ی تیم های در لیگ جزیره، همواره منچستریونایتد برتر از دیگران ظاهر می شود.
کی روش در مقام پاسخ،  به همه ی عوامل خرد و کلان تاثیرگذار، به مانند کادر برجسته ی مربیگری، مدیریت توانمند باشگاهی، قدرت مالی، تدارکات عالی و غیره اشاره می کند. ولی الکس فرگوسن با ذکر دلایل و آمارهای مستند به وی نشان می دهد که اغلب تیم ها از این لحاظ  یک سر و گردن از منچستریونایتد بالاترند و به کی روش می گوید: باید بدنبال دلایل جزئی تری اشاره می کردی که به موجب آن شادابی و برتری های روحی و روانی را در تیم منچستریونایتد به ارمغان می آورد.
آری، رعایت مسایل جزیی تری، از قبیل نظارت دقیق بر وقت استراحت بازیکنان، تدارک و تهیه وسیله امن، راحت، مطمئن، در بازی های بیرون از خانه، بهداشت روانی محیط تمرین، توجه به کیفیت زمین تمرین، امکان دسترسی به تغذیه مناسب در هر وعده ی غذایی، حاشیه زدایی از روابطی که موجب تفرقه و اختلاف در تیم می شوند.
الکس فرگوسن به دستیارش کارلوس کی روش می گوید: دقیقا، منچستر یونایتد توانسته به دلیل همین مراعات و ابتکارات جزانگارانه، توانسته برتری های جبرانی خود را با وجود همه ی کمبودها نسبت به سایر تیم های مدعی قهرمانی رقم بزند.
الغرض، بعد از قائله ی زن، زندگی، آزادی، متاسفانه عده ای از مخالفان وضع موجود در استان خوزستان توقع دارند که همه ی منتقدین مصائب و مشکلات استان را از جنبه های کلان حاکمیتی مطرح و کمتر از زاویای فنی و تخصصی آنها را رصد نمایند در حالیکه تمام استان های ایران اوضاع مشابه و واحدی در مقایسه با هم ندارند.
به هر حال منتقدین مستقل به رگ و ریشه های خود در این مملکت وابسته ترند و در نتیجه با همه ی طبقات اجتماعی و جریانات سیاسی در این مرز و بوم، نسبت ها و پیوندهای چند شعبه ی تاریخی دارند و به یقین، آنها هرگز آدابته ی فرهنگی و برده ی فکری عناصر نامطلوب خارجی و داخلی نمی شوند.
پس بنابراین، منتقدین مستقل به دور از هرگونه هیاهو، شانتاژ، تنش و درگیری سیاسی وقتی از این منظر، به مشکلات کلانشهر اهواز  بصورت فنی و تخصصی می نگرند به وضوح با یک از هم گسیختگی اقتداری در مدیریت اجرایی روبرو می شوند که محصول تفکر مدیریتی علیلی است که به ساده سازی بحران ها به مسائل دم دستی عادت کرده و در فقدان ابتکارات جبرانی بی توجه به جزئیات روحیه ساز در همه امور عملکرد نادرستی از خود به یادگار گذاشته و استان را در استرس روانی رها نموده است.
الغرض، برای مثال، قبل از این کند و کاری های مربوط به اصلاح فاضلاب اهواز مردم این شهر شاید هر سه سال یک بار شاکی ترافیک ناشی از آبگرفتگی ها می شدند ولی در این چند ساله هر روز از بابت ترافیک های کلافه کننده معترض و عصبانی می شوند. یعنی؛ مدیریت اجرایی استان می خواسته با اصلاح فاضلاب به مردم اهواز  خدمت کند و آلام و مشکلات شهری آنها را مرتفع سازد ولی در عوض ناخواسته هر روز خون به دل شان می کند.