با خود فکر میکردم، شانزدهم تیر ماه هر یک از دو کاندیدایی که امروز در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند و به رقابت تنگاتنگ می پردازند؛ ردای ریاست جمهوری ایران را خواهند پوشید. او چه جلیلی و چه پزشکیان باشد، با این سئوال سخت روبرو خواهد بود که با مسأله خوزستان چگونه باید برخورد کنم؟
در این یادداشت به چالشها، آسیبها و در عین حال راهکارهای عبور از مشکلات خوزستان پرداختهام تا چهار سال بعد، شاید مشارکت خوزستانیها در انتخابات ریاست جمهوری رقم فاجعه آمیز ۲۹ درصدی نباشد.
در ابتدا باید اشاره کرد؛ انتخابات ریاست جمهوری سیاسی و در سطح ملی برگزار میشود که اغلب موضوعات و معضلات در سطح ملی توسط کاندیداها مطرح و برنامه یا راه حلی برای آن عنوان می نمایند.
به همین دلیل به موضوعات محلی، آنچه که شاید و باید توجهی صورت نمیگیرد.
مشکلات خوزستان و بسترهای توسعه نیافته آن
عدم توسعه پایدار، عدم سرمایهگذاری مولد، عدم ایجاد اشتغال پایدار، عدم حل مسایل زیست محیطی، نگاه شهروند درجه دو به نیروهای محلی، عدم به کارگیری نیروهای نخبه در مدیریت استان و عدم توزیع عادلانه فرصتهای مدیریتی ، اقتصادی و آموزشی از زخم ها و دردهای خوزستان بوده که با نگاه کم توجهی مرکز به آن روبرو هستیم.
نکته بعدی، حاشیهنشینی گسترده خوزستان با 1میلیون و اهواز با 400 هزار نفر، بزرگترین استان و کلانشهر دارای حاشیه نشین است، فلذا باید سیاست توانمندسازی حاشیهنشینها برقرار شود.
بازسازی ناتمام و ناقص خرابیهای جنگ نکته دیگر است؛ باید نهضت ایجاد زیرساختهای عمرانی در خوزستان برای تأسیس زیرساخت فاضلاب بهداشتی، آب شرب سالم و تأمین سرانههای فرهنگی، عمران، رفاهی، درمانی و آموزشی ایجاد شود.
بیکاری و آمار اشتغال مشکل دیگر خوزستان بوده که با ایجاد شهرکهای صنایع تکمیلی و پاییندستی و حمایت جدی از کارآفرینی و اهتمام به اشتغال بومی در صنایع بزرگ، قابل حل است.
توجه به فنی و حرفهای ،آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص در خوزستان بسیار ضروری است.
ضعف عمران شهری و عدم توزیع امکانات بر اساس شاخصها و نیازها از مشکلات جدی خوزستان است.
رفع تبعیض به عنوان عامل مهم نارضایتی در استان خوزستان باید یکی دیگر از مولفه های مورد توجه دولت آینده باشد.
توجه به امنیت به عنوان پیشنیاز هر گونه توسعه از جمله جذب سرمایهگذاری و تشویق سرمایهگذاران برای حضور در استان خوزستان ضروریتی انکار ناپذیر می باشد.
وحدت عمل؛ نیاز اصلی نرمافزاری استان خوزستان است برای عبور از تفرقه و چند دستگی!
تغییر نگاه مرکز پیرامونی در کشور که موجب ایجاد تبعیض میان نوار مرزی شهرها و استانهای مرکزی در بهرهمندی از امکانات و بودجهها شده، نیز واجب است.
ایجاد و استقرار سامانه عدالت توزیعی که امکانات را بر اساس آمایشهای جمعیتی ، سرزمینی و اقلیمی تقسیم میکند.
شجاعت در برخورد با پروندهها و مسالههای سخت که موجب کندی روند اجرایی استان شده نظیر حضور خصولتیها در اقتصاد هم از پیشنهادات دیگر به رئیسجمهور آینده است.
تحمیل مسئولیت اجتماعی به شرکتهای نفتی و کارتلهای مادر تخصصی، استفاده از ظرفیتهای جامعه متکثر ایرانی به ویژه اقوام، تغیر نگاه ویژه سخت افزاری (امنیتی) به توسعه مناطق مرزی و همکاریهای منطقهای، فراکشوری و ورا مرزی برای رونق مناطق و استانهای دارای مزیت مرزنشینی، مانند مناطق آزاد و بازارچههای مرزی میتواند به عنوان راهبرد رئیسجمهور جدید در توسعه خوزستان موثر باشد.
از دیگر مولفههای نقشه راه رئیسجمهور نو؛ تغییر نگاه توزیعی به خوزستان و جایگزینی آن با نگاه توسعهای، توجه به جامعه روستایی خوزستان و بیش از ۴ هزار روستای آن به عنوان هدف تولید درونزای ملی، توجه ویژه به تورسیم و گردشگری در خوزستان که گهواره تمدن دنیاست.
توصیه می شود؛ رئیسجمهور چهاردهم؛ راهاندازی خوشههای کارآفرینی و صنایع پاییندستی نفت و گاز و پتروشیمی و توجه ویژه به شیلات و آبزیان به عنوان زیست اقلیمی خوزستان ، صنایع هایتک، نانو و هوش مصنوعی در خوزستان و استفاده از ظرفیت نخبگانی خوزستان در عرصههای مدیریتی کشور را سرلوحه کارهای خود قرار دهد.
و در پایان باید بگوییم که بومیگزینی مدیریتی و گردش نخبگان ، توجه به دانشگاههای مادر در خوزستان، توجه به ظرفیتهای بنادر استان در توسعه پیرامون آن، احیاء این خطه به عنوان انبار غله ایران و خاورمیانه، توجه به توریسم درمانی و تبدیل خوزستان به قطب پزشکی و درمانی منطقه، استفاده از ظرفیت زبان عربی و اشتراکات عربهای ایرانی جهت ارتباطات و سیاست همسایگی، پرداخت به کارون به عنوان محرک توسعه شهری در خوزستان از دیگر راهکارهایی است که میتواند نقش کلیدی رئیسجمهور جدید برای نجات خوزستان باشد.