امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ رجبعلی کرد :
وقتی که رییس جمهور پزشکیان در صفحه تلویزیون ظاهر شد و عاجزانه از مردم درخواست کرد جهت صرفه جویی در گاز و مدیریت این ناترازی و جلوگیری از قطع گاز دو درجه سیستمهای گرمایشی را کاهش دهند ناخودآگاه یاد خاطره ای آموزنده از یک دانش آموخته در کشور فرانسه افتادم و آه سردی کشیدم و با خود گفتم چه بر سر این ملت آمد و چرا علاوه بر هدررفت بخش عمده و قابل ملاحظه ای از سرمایه و ثروت و منابع این کشور، ضربه ای مهلک نیز بر ثروت و سرمایه اجتماعی و منابع انسانی وارد شد که جبران این خسارت هنگفت به این سادگی امکان پذیر نیست. آن دانش آموخته در آخر می گوید من دکترایم را در پاریس در اتاق موسیو دسپاکس گرفتم نه در دانشگاه سوربن. خلاصه ماجرا چنین است که ایشان دوستی داشت یه اسم دسپاکس که عضو حزب رقیب میتران بود و سرسختانه فعالیت تبلیغاتی و برای پیروزی حزبش پول جمع می کرد اما سرانجام میتران برنده و سوسیالیستها و کمونیستها به خیابان ریخته و شادی می کردند و دسپاکس پیر را دیدم که بخاطر شکست حزبش اشک می ریخت و می گفت منافع ملی ما در خطر است و اقتصاد فرانسه مختل می شود.چند ماهی گذشت و میتران در کاخ الیزه بود و عراق به ایران حمله کرد که یکی از نتیج این جنگ گرانی سرسام آور نفت بود. برای صرفه جویی در انرژی ، میتران در تلویزیون ظاهرشد و با مردم صحبت کرد و گفت به علت گرانی نفت،فرانسه با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد. او از مردم خواست که شوفاژها را سه درجه کاهش دهند و گفت نه دستور می دهم و نه بخشنامه می کنم، فقط پیشنهاد می دهم. چند روز بعد رفتم خبری از موسیو دسپاکس بگیرم زمستان بود و هوا بسیار سرد. گفتم چرا اینقدر لباس پوشیده ای و کلاه به سر داری؟ گفت رییس جمهور دستور داد درجه حرارت را کاهش دهیم.در جواب گفت: موسیو از وقتی او رییس جمهور شد، او رییس جمهور همه ملت فرانسه است. من از نظر حزبی با او مخالفم ولی او رییس جمهور من است ما برای منافع ملی فرانسه با او همکاری می کنیم. آن دانش آموخته گفت من در حیرت بودم پیرمردی که 1200000فرانک برای شکست میتران داده بود حال می خواست ماهیانه به میزان 60فرانک برای حفظ منافع ملی اش صرفه جویی کند. آری رییس جمهور منتخب رییس جمهور همه ملت و کشور است واین گونه باید با وی همکاری کرد.آیا مردم ما و احراب و شخصیتها و تشکلهایی که در جناح دیگر هستند به این دستور رییس جمهور برای حفظ منافع ملی و کمک به سایر هموطنانی که در مناطق سردسیر ساکن هستند لبیک خواهندگفت؟ آیا از زمانی که پزشکیان در پاستور مستقر شد تاکنون احزاب و جناح مخالف به توصیه های دلسوزانه او لبیک گفتند آیا به راستی اززمانی که با شعار وفاق دست برادری و اتحاد و انسجام را برای حفظ منافع ملی به طرف جناح مخالف داد دست او را به گرمی فشردند؟ همه میدانند که در بسیاری از موارد جواب منفی است. پیشاپیش جواب آن عده ای که خواهند گفت با تایید کابینه اش و سپس همکاری در نصب استاندارانش این وفاق را عملی کردیم باید گفت که این کابینه اصلی پزشکیان نبوده و نیست. او از سر اضطرار و ناچاری و برای پرهیز از درگیریهای جناحی و بندکشی ها و در راستای حفظ منافع ملی دراین شرایط سخت و بحرانی کوتاه آمد و این وضعیت را با سعه صدر پذیرفت. هرچند که این عقب نشینی به دلایل متعدد، از نظر بسیاری از صاحبنظران سیاسی و احزاب طرفدار او و ازنظر نگارنده این سطور پذیرفته شدنی نیست. در کشور ما و دین و مکتب ما که توصیه به سعه صدر و تعاون و همکاری و رعایت اخلاق و ادب و حفظ حرمت همدیگر و تمکین به رای و نظر اکثریت در با حکومت و حکمرانی شده متاسفانه در عمل چندان خبری از این توصیه ها نیست اما در کشورهایی که مبنای فکری و رویکردهای سیاسی آنها غیر دینی است پای اصول اخلاقی خود و منافع ملی خود ایستادگی می کنند که یک نمونه آن را ذکر کردم. اگر فراتر از دولت پزشکیان نیز به این موضوع بنگریم وضعیت بسی بدتر و اسفبارتر است. مثالها و نمونه های فراوانی وجود دارد که دقیقا عکس مثال فوق است. مثالهای متعددی که مردم و احزاب نه تنها به توصیه های مسولین و متولیان امر توجه نکرده و بی اعتنایی می کردند بلکه گاهی عکس آن را نیز انجام می دادند و این یعنی اوج عدم اعتماد ملت-دولت.مردم آن اعتمادی که به حکمرانان و دولتها داشتند تا حد زیادی از دست دادند و فرد گرایی و نفع فردی و کم توجهی به منافع جمعی کمرنگ و هرروز کم رنگ تر می شود و باعث و بانی اصلی آن نوع مدیریت و مدیران کشور هستند. آن زمان که میتران از مردم فقط کاهش دودرجه حرارت را خواستار شد همین مردم با درخواست امام(ه) و مسولین جنگ بخاطر حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی از جانشان مایه گذاشتند و دار و ندارشان را وقف جنگ کرده بودند و با روحیه و امیدواری و عزمی جزم تمام سختیها را بجان می خریدند و این اعتماد بین حکومت و ملت دوطرفه بود اما رفته رفته به بهانه ها و به طرق مختلف مسولین از مردم و خواستهای آنان فاصله گرفتند و مردم نیز نسبت به توصیه های مسولین نه تنها بی تفاوت بلکه بعضا" موضع نیز می گیرند. با همه مشوقهایی که به مردم می دهند اما باز هم آمار ازدواج و همچنین آمار زاد وولد کم است.نظر و اراده مسولین با مردم در خصوص آزادی بیان و فضای مجازی و حجاب و شیوه تعامل با جهان و... فاصله فاحش دارد و این وضعیت نامیمون تا زمانی که مدیران ارشد تغییر رویکرد ندهند همچنان ادامه دارد و بر دامنه ناترازیها نارضایتیها و بحرانها می افزاید.اغلب مسایل و مشکلات مربوط به رویکرد و رفتار شیوه حکمرانی است و مشکلات و بحرانها زاییده و معلول این نگاه مدیریتی است. مطلب را با یک جمله آموزنده و تکان دهنده از رابرت دنهارت استاد مدیریت دولتی به پایان می برم که گفت: هیچ چیز نه خطاهای قضاوت،نه ناکارایی،نه مالیاتهای سنگین،نه مقررات بیش از حدو نه حتی شکست در جنگ، دولت را ازپایه نمی لرزاند به جز این باور که عامه مردم تصور کنند،حاکمان و مدیران دولتی به جای توجه به منفعت عامه موکلین خود، به منفعت شخص خود می اندیشند.