شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۳۳۶
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۱
ایران گرفتار مشکلات اقتصادی است! ولیکن باید توجه کنیم، میزان سهم و اثرگذاری بخش های مختلف در این گرانی ها را. دولت ها، اصناف، مردم؟ تولید کنندگان، وارد کنندگان، صادر کنندگان؟ چه کسانی اقتصاد کشور را چنین کرده و دست هم برنمی دارند؟ که همین ها سرمایه گذاران را هراسان می کند.
شوشان ـ مجتبی حلالی :

استخوان در گلو، خار در چشم و سکوت کردم. امام علی (ع). این جمله پس از حق حکومتی است که توسط ابابکر با زر و زور ستانده می شود.  باور و اعتماد، آبرو داری و حفظ آبروی دیگری، صداقت، صبر و سکوت، گذر و بخشش. وفای به عهد و پرهیز از خیانت، از مال حرام و کینه و تنفر. اینها الگوی اخلاقی و انسانی است که اگر از دست بروند. اگرچه قابل بازگشت است. اما ذره ای تیرگی و نگرانی ته دلمان باقی می گذارند. همیشه! و این از بین رفتنی نیست. مقصود این است، شاید نیاز همه مان بازگشت به همین اصول سفارش شده باشد.
ایران گرفتار مشکلات اقتصادی است! ولیکن باید توجه کنیم، میزان سهم و اثرگذاری بخش های مختلف در این گرانی ها را. دولت ها، اصناف، مردم؟ تولید کنندگان، وارد کنندگان، صادر کنندگان؟ چه کسانی اقتصاد کشور را چنین کرده و دست هم برنمی دارند؟ که همین ها سرمایه گذاران را هراسان می کند.
خبرهایی می شود، بهانه هایی به میان می آید، تشویش و نگرانی در ذهن ها رسوخ می کند، همان لحظه روغن در بازار کمیاب می شود. به یکباره برنج سر به فلک می کشد، ناگهان شیر خشک در داروخانه ها سهمیه ای و یا ناموجود می شود. در همین حین حبوبات هم وارد معرکه می شوند و رشدی فزاینده پیدا می کند.
روغن واقعا در بازار نبود. مردم سرگردان بودند. همین سال 1403 این اتفاق رقم خورد. وقتی با قیمت جدید در فروشگاه ها موجود شد، همین من و امثال من هجوم بردیم. با همان گرانی که رقم زده بودند، خریدیم، اتفاقا زیاد هم خریدیم، مبادا باز هم در منزل بی روغن بمانیم. پوزخند صاحب کارخانه را می شد دید. گویی که کنارمان ایستاده بود. و تاریخ تولید و توزیع و انقضای روغن های سراسر از پالم هم دیدیم.
او فقط روغن را توزیع نکرد. کمیاب کرد. ترس و اضطراب ایجاد کرد. مردم را هراسان کرد. ذهن را برهم ریخت. ترس به جان مان انداخت. برای سود بیشتر. بهانه هم که فراوان. دلار گران شده. هزینه مواد اولیه افزایش یافته.
روزها هم عجیب غریب شده، 24 ساعت همان 24 ساعت است، ولی واقعا سرعت گذر ثانیه ها و دقایق و شبانه روزمان تغییر نکرده؟؟؟ برای من واقعا چنین است. نمی دانم. شاید دلیل خستگی ام در اینروزها هم همین باشد! اینکه 24 ساعت شبانه روز خیلی با سرعت طی می شود و بدن من به آن 24 ساعت قدیم عادت دارد. نمی دانم. شما چگونه اید؟
سال 1404 رسید، افق و چشم اندازی که مقرر می کرد ایران عزیزمان رتبه اول در منطقه باشد. طی 20 سال و در 4 مرحله 5 ساله اهداف و برنامه ها باید اجرایی می شد! مثلا آن روزی که این چشم انداز توسط مقام معظم رهبری در سال 1382 تعیین و ابلاغ شد را به یاد دارم، کمتر از 20 سال داشتم. و اکنون چه شد و یا چه کسانی سبب شدند تا امروز در وضعیتی که اکنون در آن هستیم، قرار بگیریم. واقعا همه چیز به تحریم برمی گردد؟
به شعارهای سال پس از تحویل سال دقت کنید، دائما به اقتصاد اشاره دارد. به تولید. حمایت از تولید. سرمایه گذاری و حمایت از سرمایه گذار. مشارکت مردم و ... موضوع اقتصاد و خودکفایی کشور دقیق است که می بایست مورد توجه قرار می گرفت. ولی شاید یکی از مهمترین مشکلات در اجرا، افرادی بودند که در مناصبی قرار داشتند که در کنار لجاجت و برخوردهای حزبی و سیاسی؛ توان، علم و تجربه لازم را نداشتند. حتا شاید دغدغه اصلی شان نبود. پس از مدتی خبر از سد گتوندها می آمد. بعد ناترازی انرژی. بعد کمبود آب و برق. و بعد افزایش نرخ ارز. بعد بابک زنجانی. بعد به زندان رفتن افرادی از بدنه دولت. و ما مردم که برایمان عادی شده، پوزخند می زنیم. همینقدر بی تفاوت.
خب اینها نا امیدی و دلسردی می آورند. رونق کشور ابتدا فراهم آوری شرایط و زیر ساخت های سرمایه گذاری است و سپس رفع موانع تولید. موانعی که معمولا بر سر راه صنایع و تولید کنندگان ایجاد می شود. از زمان دریافت مجوز گرفته تا بی ثباتی بازار.
شاید مهمترین برنامه که می تواند در کشور گره گشا باشد، همین باشد، دولت در برابر تولید کنندگان و صنایع و بخش خصوصی منعطف عمل کند. حمایت کند. واقعی حمایت کند. بی چشم داشت. تنها مالیات قانونی و شرعی دریافت کند. گره گشا عمل کند.
سرمایه گذار می داند کجا و چگونه عمل کند. و البته سرمایه گذار امنیت هم می خواهد. امنیت را در ده ها حوزه می توان تعریف کرد. در آمار منتشر شده، تا سال 1403 مشخص می شود که شرایط مطلوب نیست. اعداد از 1 تا 10 را نشان می دهد و هرچه به عدد 10 نزدیک تر شود، یعنی شرایط مطلوب نیست. که مشخص می کند مسوولین بلند پایه کشور و استانداران می بایست گزارش های مستمر و واقعی دریافت کنند، تا انگیزه لازم برای سرمایه گذاری و ورود سرمایه گذار ایجاد شود.
مثلا در سال 1403 حمایت مسوولین استانی از سرمایه گذاران عدد 8 را نشان می دهد. همینطور عدد عمل به وعده های داده شده توسط مسوولین نیز به 8 نزدیک است. عملکرد مسوولین استانی در قابل پیش بینی بودن و ثبات در تصمیمات هم نزدیک به عدد 8 را نشان می دهد. ایضاَ موارد دیگری هم بود که همگی از بالای 4 به بعد را نشان می دهد. در هیچ یک از گزینه ها عدد 1 و 2 مشاهده نشد.
یا اینکه در استان ثروتمند و صنعتی خوزستان که سرشار است از منابع؛ طبق آخرین آمار تا تابستان سال گذشته از میان کلیه استانهای کشور خوزستان در انتهای جدول بیکاری و قبل از سیستان و بلوچستان قرار دارد. این یک نشانه واضح است که در خوزستان سوء مدیریت ها و بی تفاوتی هایی رقم خورده! چنین آماری باور کردنی نیست. اصلا شدنی نیست. واقعا طی این سالها هیچ گاه به فکرشان خطور نکرد برای ایجاد شغل بهترین راه رونق تولید و سرمایه گذاری است؟ فرق آن مسوول با من بدون علم و تخصص در چیست؟ خوب می دانیم که فقر، نداری، بیکاری و بلاتکلیفی جوانان چه نتایجی به بار می آورد.
اکنون و طبق آمار می توان مشکل را خیلی واضح مشاهده کرد. سرمایه گذاران راه رونق و درآمد و اشتغال زایی را خوب بلدند. در واقع مالی اگر کسب کرده اند به پشتوانه زحمت و تلاش بوده – به غیر از افرادی که سرقت کردند و گریختند و یا هنوز هم در کشور حضور دارند- برای رهایی و کاهش این آمار هم که شده: (نرخ تورم در سال 1403 بالای 32 درصد و شاخص فلاکت کشور نیز نزدیک به 40 درصد رسید) بسم الله.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار