شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۳۲۹
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۷
نگرش تربیتی
شوشان ـ جعفر دیناروند :

موضوع های انسانی، به دلیل گستردگی و ارتباط آن با انسان به عنوان موجودی ناشناخته،دارای ابعاد مختلفی است.
وجود تعاریف متفاوت از عناصر درونی این علم و به تبع آن، ایجاد فاصله های تازه در درون چنین  دانشی، نه تنها مشکل ساز که مسئله آفرین نیز هست.
پرداختن به واژه هایی مانند تروریست  در میان تمام تعاریف، از ایجاد ترس و وحشت و نیز کشت و کشتار، سخن به میان می آید اما در مورد پرداختن به علت وجودی، فاصله ها، چنان می شوند که توافق ها را به حداقل می رسانند.
در دنیای سیاست که زیر مجموعه علوم انسانی است، قضیه، پررنگ تر از سایرین است.این بدان معنا نیست که اقتصاد یا فرهنگ، بی ارتباط با تروریسم هستند.
وقتی که این پدیده در جامعه نمایان می گردد،اقتصاد از آرامش خارج می شود.امنیت، خدشه دار می گردد.افزایش مراقبت های انتظامی، روی می دهد و در نهایت، مردمان یک سرزمین در دایره ترس قرار می گیرند.
نسبت دادن تروریست به افراد و گروه ها هم، قصه ای به بلندای تاریخ دارد.آنجایی که گروهی از مردم برای بازپس گیری سرزمین خود با فرانسویان می جنگند، تر‌وریسم های الجزایری نامیده می شوند.
گروه هایی از مسلمانان در برابر اشغالگری صهیونیست، قد علم می کنند و علی رغم اینکه می دانند که قدرت نظامی آن ها قابل مقایسه با دشمن نیست، از آرمان خود دفاع می کنند، تروریست نامیده می شوند.
در نقطه مقابل، اتفاق هایی روی می دهند که در عالم سیاست به خصوص غرب، قابل هضم می گردند.
جبهه النصره به احرارالشام تغییر نام می دهد و در حالی که همین غرب به رهبری آمریکا، آن را در لیست سیاه خود قرار داده بود، حکمران می شود.چه اتفاقی افتاده است؟
بدون شک، تحلیل ها متفاوتند.تمرکز تمام این نگرش ها بر سیاست است.نکاتی مانند، حذف بشار اسد، پیروزی است.کنار زدن روسبه، موفقیت آمیز است.امنیت اسرائیل، حیاتی است.منافع ملی تامین می شود، از آن جمله است.
حاصل چنین نگرشی، کنار زدن حکومت غربگرا در افغانستان،تشکیل جلسه در  قطر و تحویل دادن حکومت به طالبانی که تروریسم نامیده می شدند، نتیجه آن گردید.
در سوریه نیز همین نگرش، باعث خروج اسد و رفتن او به روسیه، اشغال کشور در کمترین زمان، عدم مقاومت ‌ و بر تخت نشستن جولانی گردید که غرب آن را تروریسم خطرناک نامید.
چرا؟مگر نگرش سیاسی چنین تغییراتی را می پذیرد؟مگر البغدادی به وسیله آمریکا کشته نشد؟مگر رهبر القاعده در پاکستان از بین نرفت؟پس، چرا الجولانی کشته نشد؟
این، همان نکته جدید در نگرش های به وجود آمده است.کنار زدن نگرش سیاسی، هرچند به صورت موقت و  استفاده از تحلیل های تربیتی، در  دستور کار قرار گرفت.
در نگرش تربیتی، توحش، گرایش به عملیات تروریستی، کشتار مردم، بمب گذاری، اعدام های دسته جمعی بدون توجه به جنسیت و سن،ریشه در درون انسان ها دارد.
هر انسانی در درون خود، قوایی برای تبدیل شدن به فعل دارند که ممکن است انسانی یا حیوانی باشند.رشد هر یک، منجر به رفتار بر اساس همان قوه می گردد.
یک تروریست، قدرت طلب است و استعداد برتری جویی او به شکلی نامتعارف، به دلایل متعددی،رشد سرسام آوری نموده است.
او از هر  وسیله ای برای برتری جویی خود استفاده می کند.درونی ناآرم دارد و بسیار متلاطم است.می کشت.جتایت می کند.به کودک و بزرگ رحم نمی کند، تنها برای اینکه برتر شود.
غرب در نگرش جدید خود به آن رسید پس، درگیری در حداقل آن، باعث کشتن شدن نیروهای خودی می شود و امکانات از بین می روند، بنابراین اجازه برتری جویی تروریسم را می دهد تا در زمان مناسب، تصمیم عاقلانه ای همراه با کمترین تلفات  و بیشترین دستاورد، ایجاد گردد.
بدین شکل، تروریسم، نقطه بالاتری نمی یابد.بازوان او برای غرب شناخته می شوند.خطر به طور موقت از کشور و نیروهایش دور می گردند و  در زمان مناسب، این تروریسم دفن می شود.
نگرش تربیتی، نوع جدیدی از روش های موثر در برخورد با مسائل است.امری که امروز در میدان دیپلماسی ما خالی است.
انقلاب اسلامی ما، از زمان ظهور، درگیر  بسیاری از عملیات تروریستی داخلی و البته خارجی گردید.
گرچه ماهیت هر دو یکی است اما نگرش ها متفاوت  است.باید،نگرش تربیتی را در میان انواع تحلیل ها، جای داد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار