شوشان ـ منوچهر برون :
این روزها، شورای شهر اهواز بار دیگر به صدر اخبار بازگشته، نه به دلیل تصمیمی مهم برای توسعهی شهر، بلکه بهخاطر تحریم جلسات توسط شش عضو شورا در اعتراض به عملکرد شهردار. این نخستینبار نیست که جلسات شورا با غیبت اعضا از رسمیت میافتد و احتمالاً آخرینبار هم نخواهد بود؛ اما آنچه در این میان گم شده، صدای مردم است.
در بررسی عملکرد شورا طی سالهای اخیر، یک نکته تلخ خودنمایی میکند: اهواز، نه قربانی کمبود منابع، بلکه قربانی بحران تصمیمگیری و نبود ارادهی جمعی است. شورا بهجای آنکه محلی برای طرح ایده، نقد برنامهها و پیگیری خواستههای مردم باشد، عملاً به میدان رقابتهای جناحی، شخصی و گاه لجاجتهای فردی تبدیل شده است.
در این میان، هر دو طیف شورای شهر—موافق و مخالف شهردار—به سهم خود مسئولند. هر دو در مقاطعی جلسات را تحریم کردهاند، هر دو طرف، دیگری را عامل ناکامیها میدانند و هر دو از مسئولیت پاسخگویی به شهروندان گریزان ماندهاند.
اما سوال اصلی اینجاست: سهم مردم اهواز در این دعواها چیست؟ آنانی که با امید به بهبود وضعیت شهری، پای صندوق آمدند و رأی دادند، اکنون فقط نظارهگر بنبستهای مکررند. خیابانهای نیمهتمام، معضل آبهای سطحی، مدیریت پسماند، بافت فرسوده، ترافیک، و هزار مسئلهی دیگر، پشت در اتاق جلساتی ماندهاند که گاه تشکیل نمیشود و گاه صرفاً به صحنهی اتهامزنی بدل شده است.
اعتراض به عملکرد شهردار، اگر همراه با راهکار و گفتوگو نباشد، بیشتر به قهر کودکانه شبیه است تا کنشگری مسئولانه. هیچ مدیری بدون نقد اصلاح نمیشود، اما اصلاح، نه از بیرون کشیدن نیرو، بلکه از درون ساختار و تعامل حاصل میشود.
در شرایطی که جامعه با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دستوپنجه نرم میکند، مسئولیت اعضای شورا سنگینتر از همیشه است. آنان باید بدانند که جایگاهشان نه برای جدالهای بیحاصل، بلکه برای نمایندگی مطالبات مردم است.
مردم اهواز، فراموش نخواهند کرد که چه کسانی در بزنگاهها سکوت کردند، قهر کردند، یا منافع جناحی را بر مصالح شهری ترجیح دادند. حافظهی جمعی، بسیار قویتر از آن است که اختلافات را نادیده بگیرد.
در پایان، باید تأکید کرد: شورای شهر اگر شور ندارد، اگر همدلی و انسجام ندارد، دیگر شایستهی این نام نیست. مسئولیتِ ادارهی شهر، نیازمند بلوغ سیاسی، فداکاری فردی و اولویتدادن به منفعت عمومی است—اموری که ظاهراً این روزها کمتر در صحن شورا دیده میشود.