شوشان ـ منوچهر برون :
در شرایطی که چرخ اقتصاد ایران سالهاست زیر بار تحریمهای سنگین و بیسابقه غرب به کندی میچرخد، خبر از دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا که به احتمال زیاد هفته آینده در رم ایتالیا برگزار میشود، بار دیگر توجه ناظران و افکار عمومی را به صحنه دیپلماسی معطوف کرده است. گفتوگوهایی که اگرچه حساس، پیچیده و پرسنگلاخاند، اما میتوانند سرآغاز گشایشی در مسیر تعامل و توسعه باشند.
تحریمهای یکجانبهای که از سوی ایالات متحده و برخی کشورهای غربی طی سالهای گذشته اعمال شده، تنها ابزاری سیاسی نبودهاند؛ این تحریمها بهوضوح بر ساختارهای اقتصادی کشور تأثیر گذاشتهاند، از کاهش سرمایهگذاری خارجی گرفته تا سختتر شدن مسیر انتقال فناوری و کاهش مراودات بانکی و تجاری. نتیجه، رکودی مزمن در صنایع مختلف و کاهش تابآوری اقتصاد در برابر بحرانهای داخلی و خارجی بوده است.
در این شرایط، تداوم گفتوگو – هرچند با احتیاط، مشروط و دقیق – میتواند دریچههایی از امید را باز کند. نه از سر ضعف، بلکه با منطق منافع ملی. در دنیای امروز، هیچ اقتصادی بدون تعامل با جهان رشد نمیکند. حتی اقتصادهای بزرگ و مستقل نیز وابسته به شبکهای از روابط تجاری، علمی و فناورانهاند. اگر تولید میخواهیم، باید سرمایهگذاری جذب کنیم؛ اگر صنعت میخواهیم، باید دسترسی به دانش روز و بازارهای بینالمللی داشته باشیم؛ و اگر اشتغال پایدار میخواهیم، باید دیپلماسی اقتصادی را از تعارف بیرون کشیده و به واقعیت تبدیل کنیم.
انتخاب رم، پایتختی بیحاشیه و تا حدی بیطرف، بهعنوان میزبان، شاید نشانهای از تلاش دو طرف برای عبور از میدانهای پرتنش گذشته باشد. با این حال، واقعبینی حکم میکند که نباید در دام خوشخیالی افتاد. مذاکرات همچنان پرچالش خواهند بود. اما آنچه مهمتر از نتیجه است، اصل گفتوگو و پذیرش ضرورت تعامل در سیاست خارجی بهجای تقابل فرساینده است.
مردم ایران، بهویژه نسل جوان، هزینههای زیادی بابت تقابلهای سیاسی پرداختهاند؛ از فرصتهای از دسترفته تا زندگیهایی که زیر فشار تورم و بیکاری ترک برداشتهاند. امروز، بیش از هر زمان، نیازمند بازخوانی این واقعیت هستیم که توسعه پایدار بدون تنشزدایی، ناممکن است.
در پایان، باید پرسید: آیا اینبار رم، میتواند رمزی برای آغاز مسیری نو باشد؟ آیا زمان آن نرسیده که سیاست خارجی ایران نیز مانند اقتصادش بهسوی واقعگرایی حرکت کند؟ پاسخ این پرسش، آینده بسیاری را رقم خواهد زد.