شوشان ـ منوچهر برون :
در گسترهی فرهنگ خوزستان، هنرمندان بسیاری سالها بیهیاهو کار کردهاند؛ با کمترین امکانات، بیشترین تأثیر را گذاشتهاند و در عینحال، بیرون از دایرهی دیدهشدن ماندهاند. آنان که فرهنگ، آیین، تاریخ، جنگ، و حماسهی این سرزمین را با ابزار هنر روایت کردهاند، اما بهجای تقدیر، اغلب با بیمهری و فراموشی مواجه شدهاند.
ساختار رسمی فرهنگی استان در موارد بسیاری نه براساس شایستگی، بلکه براساس پیوستگی با ادارات فرهنگی عمل میکند. بهجای حمایت از خلاقیت مستقل، اغلب نامها و چهرههایی در مدار توجه قرار میگیرند که رابطهای نهادی یا سازمانی دارند. در چنین شرایطی، بسیاری از هنرمندان تأثیرگذار، در فهرستهای تجلیل، معرفی، یا آرشیو آثار فرهنگی جایی ندارند.
از دیگر آسیبهای جدی، خطکشی میان هنرمندان است. به جای آنکه فرهنگ بستری برای همافزایی باشد، به میدان رقابتهای اداری بدل شده است. هنرمند را با نهاد وابستهاش میسنجند، نه با کیفیت و تأثیر کارش. این نگاه سازمانزده، فرهنگ را از جوهرهی انسانی و مردمیاش دور کرده و سبب شده که بخش بزرگی از تولیدات فرهنگی و رسانهای، بیآنکه دیده یا ثبت شوند، در حاشیه بمانند.
فراموشی آثار و چهرههای فرهنگی، فقط یک مسئلهی رسانهای نیست، یک زنگ خطر برای حافظهی فرهنگی است. بسیاری از مستندها، روایتهای آیینی و آثار مرتبط با فرهنگ بومی، یا بهطور پراکنده و بیسرانجام تولید شدهاند، یا بهطور کلی از چرخهی بازنمایی و نگهداری بیرون ماندهاند. هیچ مرجع مشخصی برای ثبت و آرشیو این میراث فرهنگی وجود ندارد و این خلا، آیندهی فرهنگ استان را تهدید میکند.
در فضای فعلی، تجلیلها و تقدیرها گاه بیش از آنکه براساس شایستگی باشند، حاصل انتخابهایی رسانهای و سازمانیاند. چهرههای تأثیرگذار زیادی، که سالها با صداقت و بیادعا فعالیت کردهاند، هیچگاه مجالی برای معرفی و دیدهشدن نیافتهاند، درحالیکه برخی نامها بارها و بارها تجلیل شدهاند، بیآنکه کارنامهای معادل این حجم از دیدهشدن داشته باشند.
در چنین شرایطی، نسل جدید هنرمندان با بحران الگو مواجه است. وقتی خلاقیت، تعهد، و تلاش نادیده گرفته شود، و روابط جای شایستگی را بگیرد، جوانان انگیزهای برای حرکت در مسیر هنراصیل و متعهد نخواهند داشت. این یعنی فاصله از فرهنگ ریشهدار، و بهتدریج، تهی شدن رسانهها از معنا.
برای برونرفت از این وضعیت، بازنگری جدی در سیاستهای فرهنگی و رسانهای ضروری است. پیشنهاد میشود:
۱. تشکیل بانک جامع آثار فرهنگی هنرمندان مستقل
۲. حذف مرزهای نهادی و سازمانی میان هنرمندان
۳. ثبت و نگهداری آرشیو کامل آثار فرهنگی و آیینی استان
۴. طراحی ساختارهایی برای سنجش اثرگذاری هنرمند بر اساس مخاطب و محتوا، نه وابستگی
۵. استفاده از ظرفیت نسلهای فعال و پیشکسوت در تدوین برنامههای فرهنگی
فرهنگ، تنها با تقدیر از نامها و عکسها زنده نمیماند؛ بلکه با درک و همراهی با هنرمندانی که هنوز کار میکنند، هنوز مینویسند، هنوز میسازند، و هنوز به مردمشان وفادارند. باید شنیده شوند، پیش از آنکه در هیاهوی نامها و نهادها، برای همیشه خاموش شوند.