
شیخ محمد لویمی، خطیب توانا و روحانی وارسته، در سانحهای جانکاه، این جهان را بدرود گفت و به دیار باقی شتافت. خطابهی او، فراتر از کلامی بر منبر بود؛ بلکه جریانی زنده از معنا و احساس، آمیخته با هنر سخن و ظرافتهای موسیقایی بود که جان مخاطب را صید میکرد.
او منبریای یکسویه نبود، بلکه با مخاطبان خود میزیست، با آنان گفتگو میکرد و مجلس را به محفل اندیشه و عاطفه بدل میساخت. تسلطش بر هندسهی منبر عربی، شناخت دقیق از اوزان کلام و بهرهگیری از موسیقی شعر، نوایی ماندگار از حقیقت و حماسه میآفرید.
اکنون، این صدای رسا خاموش شده است، اما پژواکش در گوش جان آنان که طنین کلام او را شنیدهاند، همچنان باقی است. *درگذشت او، ضایعهای برای منبر و خطابهی دینی است،* اما راهی که گشود، چراغی خواهد بود برای آنان که میخواهند کلام را به هنر آغشته و دلها را به سخن زنده کنند.
رحمت و رضوان الهی بر این واعظِ روشنضمیر و خطیبِ دلآگاه.
*اهواز - لفته منصوری*