شوشان ـ مجید کلاه کج :
در فضای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همواره مواجه بودهایم با یک نگرش بدبینانه و غالباً محتاطانه نسبت به مذاکره با ایالات متحده. این بدبینی، که ریشه در تاریخچهای از خلف وعدهها، خروجهای یکجانبه از توافقات، و اقدامات خصمانهی مکرر دارد، بیتردید بیپایه نیست. اما آیا این پیشفرضها، بهتنهایی، میتوانند منطق هرگونه مذاکره را در نطفه خفه کنند؟
شوشان ـ مجید کلاه کج :
در فضای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همواره مواجه بودهایم با یک نگرش بدبینانه و غالباً محتاطانه نسبت به مذاکره با ایالات متحده. این بدبینی، که ریشه در تاریخچهای از خلف وعدهها، خروجهای یکجانبه از توافقات، و اقدامات خصمانهی مکرر دارد، بیتردید بیپایه نیست. اما آیا این پیشفرضها، بهتنهایی، میتوانند منطق هرگونه مذاکره را در نطفه خفه کنند؟
نخست باید به یک اصل پایه در روابط بینالملل اشاره کرد: مذاکره لزوماً به معنای تسلیم یا اعطای امتیاز نیست، بلکه میتواند ابزاری برای تثبیت مواضع، افشای کارشکنی طرف مقابل، و تولید مشروعیت بینالمللی باشد. بدیهیست که در دنیای سیاست، امتیاز دادن در مقابل امتیاز گرفتن، یک قاعدهی عرفیست؛ اما در شرایطی که طرف مقابل اساساً حاضر به دادن امتیاز نیست، خروج از میز مذاکره نه تنها کمکی به منافع ملی نمیکند، بلکه ممکن است هزینههای سیاسی و اقتصادی بالاتری را نیز تحمیل کند.
نقد و تحلیل مخالفان مذاکره: چرا مذاکره با آمریکا بهعنوان یک ابزار دیپلماتیک باید مورد توجه قرار گیرد؟
منتقدان مذاکره، اغلب گزینهی نظامی را بهعنوان جایگزینی محتمل یا در دسترس برجسته میکنند؛ اما باید پرسید: آیا نفسِ وجود تهدید نظامی، منطق مذاکره را زیر سؤال میبرد؟ بهعکس، در جهانی که تهدید به جنگ همیشه حاضر است، مذاکره ابزار اجتنابناپذیر برای مدیریت همین تهدیدهاست. اساساً فلسفهی دیپلماسی در چنین بستری تعریف میشود.
مخالفان مذاکره ممکن است از این زاویه به مسئله نگاه کنند که مذاکره با طرفی که سوابق بدعهدی دارد، به معنای تن دادن به خواستههای یکجانبه و کاهش قدرت چانهزنی ایران در آینده است. اما واقعیت این است که مذاکره به معنای تسلیم یا از دست دادن امتیاز نیست، بلکه میتواند فرصتی برای نشان دادن صداقت، اراده و مواضع ایران در برابر افکار عمومی جهانی باشد. اگر ایران وارد مذاکره شود و طرف مقابل حتی حاضر به دادن هیچگونه امتیازی نباشد، این عدم همکاری طرف مقابل، خود بهعنوان یک برگ برنده برای ایران در سطح جهانی خواهد بود.
در این راستا، حتی اگر مذاکره به توافق نینجامد، اثبات حسن نیت ما در مجامع بینالمللی و افشای ارادهی یکجانبهگرایانهی طرف مقابل، میتواند مزایای راهبردی قابلتوجهی داشته باشد. در این حالت، ایران نه تنها در افکار عمومی جهان بلکه در محافل حقوقی و دیپلماتیک نیز، موضعی مشروعتر، عقلانیتر و اخلاقیتر خواهد یافت.
نکتهی کلیدی دیگر آنکه: مذاکره با هوشمندی و شرافت میتواند ابزاری برای افزایش قدرت چانهزنی در مذاکرات آینده باشد. حتی اگر در شرایطی خاص به توافق نرسیم، این گفتگوها بهعنوان نشاندهندهی عزم و اراده ایران برای حفظ حقوق خود در عرصه جهانی خواهد بود. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودهاند، مذاکره باید «هوشمندانه و شرافتمندانه» باشد و نباید از آن بهعنوان ابزار تسلیمطلبی استفاده کرد. این تاکید بر هوشمندی در مذاکره به معنای انتخاب زمان مناسب، شرایط مطلوب و روشهای مؤثر است.
دیپلماسی موفق نه از دل انفعال حاصل میشود و نه از تعصب مطلق؛ بلکه محصول تعادلی هوشمندانه میان واقعگرایی، آیندهنگری و توان چانهزنی است. ما اگر بر حق باشیم، باید برای اثبات آن بر سر میز مذاکره هم بنشینیم، و اگر راهی برای تحقق منافع ملت باشد، هیچ ابزاری مقدستر از دیالوگ نیست. این دیالوگ میتواند فضایی را فراهم کند که در آن ایران از موضع قدرت و عدالت خود در برابر بدعهدیها و سیاستهای یکجانبهگرایانه ایالات متحده بایستد.
در پایان، مذاکره یک فرصت است، نه تهدید. فرصتی برای اثبات پایبندی ایران به اصول دیپلماتیک و ارزشهای انسانی، و ابزاری برای تقویت جایگاه ایران در عرصه جهانی. بر این اساس، باید از هر فرصتی برای نشان دادن حسن نیت و برقراری دیالوگ استفاده کرد، زیرا در نهایت، این گفتوگوها هستند که میتوانند بهعنوان ابزاری مهم برای دفاع از حقوق ملت ایران در دنیای پیچیده امروز عمل کنند.