شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۲۵۸۵
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۲
نوشتاری از لفته منصوری / دفاع مقدس فرا زمان و فرامکان است
امسال هفته دفاع مقدس در خوزستان و اهواز حال و هوای پاییزی دارد. از فیلم‌های تکراری دهه‌ی 60 و 70 که سیمای مرکز خوزستان...



شوشان/ لفته منصوری 

امسال هفته دفاع مقدس در خوزستان و اهواز حال و هوای پاییزی دارد. از فیلم‌های تکراری دهه‌ی 60 و 70 که سیمای مرکز خوزستان با بازپخشِ تکرارِ مجددِ آن‌ها به سهم خود به این هفته ادای دین کرده است تا پایگاه‌های مقاومت برخی ادارات که هنوز رمقی و صریح‌تر بگویم جرأتی در خود می‌بینند که نمایشگاه نیم‌ بندی از چند عکس شهید، یک‌ تنه نیمه‌سوخته نخل، کلاه‌خود ترکش‌خورده، سنگری با چند گونی نخی، تعدادی پوکه، مینی، تیرباری، بلمی یا بیسمی و چفیه ها و پلاک‌هایی که از سقف داربست فلزی که به‌زعم خود همه‌ی دفاع مقدس را یکجا و درجا نمایش داده‌اند! البته با فونتِ امضایی درشت‌تر و متمایزتر از خودِ دفاع مقدس که منِ بازدیدکننده غلط نکنم که برگزارکننده کیست و چه ابتکاری به خرج داده است؟! در پستوی نمایشگاه سیستم صوتی کار گذاشتند و با صدای صادق آهنگران از «ای لشگر صاحب زمان» آغاز می‌کنند، «بانوای کاروان» جلو می‌روند و در ایستگاه «کربلای جبهه‌ها یادش به خیر» متوقف می‌شوند!

لب سخن من اینست که چرا همه‌چیز در کربلای جبهه‌ها یادش به خیر متوقف‌شده است؟ این پرسش سهمگینی است که در قدم‌های تند و تند دختران و پسران دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی که از زیر داربست نمایشگاه دفاع مقدس که بر سرِ راه آن‌ها گذاشته‌شده عبور می‌کنند تا به کار ثبت‌نام خود برسند! یا اعضای کتابخانه‌ی شهید رجایی اهواز که برای دسترسی به کتابخانه راهی جز عبور از دالان نمایشگاه دفاع مقدس ندارند، بی‌توجه به نشانه‌های سر راه عبور کرده تا به یک رمان عامه‌پسند عشقی دست یابند و بر این عشق الهی چشم فروب ندند.

 ما حتی برای هنرِ شهیدان مظلوم مدافع حرم که درزمانی غیر از زمان جبهه‌ها به شهادت رسیدند، نتوانستیم کاری بکنیم! انگار این‌ها چون از گذشته نوستالژیک سهمی ندارند نباید نقشی در حیات دینی و انقلابی جامعه ما داشته باشند، جز اینکه عکسی از آن‌ها بر پایه‌های برق اتوبان‌ها نصب کنیم! گویی همه‌ی رسالت ما تولید «آه و حسرت» شده است. مأموریت ویژه‌ی ما تولید یک نوستالژیِ مملو از نشانه‌های گذشته شده است. انگار دفاع مقدس را حتی برای رزمندگانی که خود الگوی ده‌ها شهید جبهه‌ها بودند و حالا جانباز یا زنده هستند و در گوشه‌ای از این مملکت مسئولیتی دارند، زندگی را سخت کردیم که تو نمی‌توانی مثل آن‌ها باشی! زمانه عوض‌شده است! و بدین ترتیب دستشان را از دنیای که هنوز در آن نفس می‌کشند و نقش‌آفرینی می‌کنند بامهارت و ظرافت بستیم! گویی مرده‌اند و دستشان از دنیای نوستالژیک گذشته کوتاه شده است. انگار که همه‌چیز قفل‌شده و هیچ عنصری از مختصات گذشته در زمان حال قابل بازتولید نیست.

 یک شخصيت نوعي و تيپيك از رزمندگان دفاع مقدس ساختیم که دارای اختصاصات ویژه و مقدسی هستند که در هیچ عصری و مصری یافت نخواهند شد، مگر اینکه گذشته با همه‌ی مختصاتش تکرار شود. نه اینکه حتی جنگی شود تا ایمان‌ها تجدید گردد و نگاه‌ها به خدا معطوف شود؛ مگر الآن ما در جنگ و جهاد بسر نمی‌بریم؟ شهید نمی‌دهیم؟ باب شهادت گشوده نیست؟ چرا هست؛ اما خواستیم فضایل بزرگ دینی و ملی خود را از گزند حوادث حفظ کنیم آن‌ها را قاب کرده و به دیوار چسباندیم و حالا فقط از نگاه به این قاب لذت می‌بریم! به همین دلیل است که ژانر خاطره گویی را ترویج کرده‌ایم چون می‌خواهیم از گذشته حراست کنیم درحالی‌که امروز و فردا را فراموش کرده‌ایم؛ بنابراین با همه‌ی نشانه‌هایی که سرِ راه جوانان این نسل گذاشتیم بازمی‌بینیم که تند و تند از نمایشگاه‌های ما عبور می‌کنند تا به کارشان برسند.

شاید این جمله‌ی پرشکوه مقام معظم رهبری که: «بسیج را باید مکتبی‌ترین و مردمی‌ترین نیروی مقاومت جهانی دانست» را هم چون عکسِ بی‌جانی بر دیواره‌ی نمایشگاه خسته نصب نموده و از ژرفای فرازمانی و فرامکانی آن غفلت کردیم. آیا ما حق‌داریم دفاع مقدس را زیر آوار زمان مدفون کنیم؟

بلاهت آمیز است که واژه جهاد و مجاهد با همه‌ی گستره معنای قرآنی آن، از ادبیات انقلابی خود حذف کردیم و به‌جای آن نخبه، روشنفکر، فعال سیاسی، فعال فرهنگی، فعال اجتماعی، روحانی، دانشگاهی و ... گذاشتیم تا افتخارات دینی و ملی خود را در زیر آور زمان محبوس کرده و در کربلای جبهه‌ها یادش به خیر متوقف‌شده‌ایم.

الحق و الانصاف ما زمان ناشناسان خبره‌ای هستیم. اگر ما می‌خواستیم که منبع فیاض و الهام‌بخش دفاع مقدس را برای نسل سوم پایا و مانا نگه‌داریم؛ باید از نگاه قاب گونه و نوستالژیک به آن پرهیزکرده و مختصات آن را با سوزن زمانه در تاروپود جامعه می‌تنیدیم. اگر باب جهاد را در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی باز نگه می‌داشتیم، دفاع مقدس استمرار می‌یافت و امروز مجاهدان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و امنیتی حتی اگر براثر سکته و آنفولانزا از این جهان رخت برمی‌بستند، به‌عنوان شهید بدرقه‌شان می‌کردیم؛ چون جامعه باورمند شده بود که دفاع مقدس فرازمانی و فرامکانی است.

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار