در همين روزها بود كه نفس‌هاي حكومت فاسد پهلوي به شماره افتاد و شاه كه خود را بيش از پيش در مقابل ملت آزادي خواه و استقلال طلب ايران ناتوان مي‌ديد، فرار را بر قرار ترجيح داد. مردم در جاي جاي ايران يقين پيدا كردند كه پيروزي نزديك است.

"> مروری بر خاطرات "چهارشنبه سیاه" در اهواز
شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۷۹۳
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۱

در همين روزها بود كه نفس‌هاي حكومت فاسد پهلوي به شماره افتاد و شاه كه خود را بيش از پيش در مقابل ملت آزادي خواه و استقلال طلب ايران ناتوان مي‌ديد، فرار را بر قرار ترجيح داد. مردم در جاي جاي ايران يقين پيدا كردند كه پيروزي نزديك است.

به گزارش شوشان به نقل از ایسنا، مردم نفس راحتي كشيدند. مردم شهر اهواز نیز مانند ساير نقاط كشور با شنيدن خبر خروج شاه از كشور به خيابان‌ها ريخته و به شادماني پرداختند. در بسياري از خيابان‌هاي شهر مردم به صورت خودجوش به توزيع نقل و شيريني پرداختند و اين فرار مفتضحانه را به يكديگر تبريك مي‌گفتند. ولي ديري نگذشت كه اين روز به "چهارشنبه سياه" در تاريخ انقلاب اسلامي نام گرفت.

در جبهه رژيم و طرفدارانش، پس از خروج شاه روحيه كليه نيروهاي نظامي، تضعيف و به كلي متزلزل شد، به طوري كه فرار بسياري از سربازان و درجه‌داران از ارتش و ارگان‌هاي نظامي به طور چشم‌گيري افزايش يافت و كساني هم كه در پادگان‌ها باقي مانده بودند، كارآيي و توان نظامي خود را از دست داده بودند.

در يكي از اسنادي كه در آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي وجود دارد، سرلشكر شمس تبريزي فرمانده نظامي اهواز و حومه در گزارش خود كه به رياست ستاد ارتش ارايه داد، پس از اعلام باز بودن بازار و فعاليت مركز تجاري شهر و اعتصاب ادارات پست، دارايي، آب، برق، شركت نفت و مجتمع فولاد و همچنين نيمه تعطيل بودن ساير ادارات دولتي، اينگونه توضيح داده است: "از صبح روز جاري شماري در حدود 12 هزار نفر در حسينيه اعظم اجتماع و آقاي پيشوايي به منبر رفته و ضمن سخنراني از كار مجلسيون و برخي نمايندگان كه بي جهت همه را تاييد مي‌كنند انتقاد نمود. سخنراني در ساعت 11:30 خاتمه يافت و حاضرين با سر دادن شعارهاي ضد ملي در مسير خود متفرق شدند."

همچنين در بخش ديگر اين گزارش آماده است: "از صبح جاري اجتماعي در حدود 15 هزار نفر از طبقات مختلف مردم به خصوص كاركنان آموزش و پرورش در دبيرستان پروين اعتصامي تشكيل و شيخ ابوالقاسم خزعلي سخنراني و پس از وي نمايندگان فرهنگيان، ادارات آب و برق، شركت نفت و چند نفر ديگر سخنراني ضد ملي نمودند."

بر اساس آنچه در اين سند آمده، فرمانده نظامي اهواز و حومه، سرلشكر شمس تبريزي روحيه نظاميان را پس از خروج شاه از ايران به شدت متزلزل توصيف كرده و معتقد است كه نيروها از اين غم بزرگ بسيار ناراحت هستند. از طرفي در همين ارتباط روحيه مردم درست در جبهه عكس، بسيار بالا و جسارت آنان در مقابل ساختارهاي باقي‌مانده رژيم پهلوي دو چندان شده بود.

روزنامه كيهان در خبري تحت عنوان "تظاهرات شبانه در اهواز" كه روز 26 دي‌ماه 57، يعني دقيقا روز خروج شاه از ايران، از اين شهر مخابره كرده، چنين آورده است: "يك ساعت از منع عبور و مرور در اهواز گذشته است، دود و بوي باروت و لاستيك‌هاي به آتش كشيده شده آسمان شهر را فرا گرفته. ستون‌هاي زيادي از دود اين طرف و آن طرف ديده مي‌شود و فرياد يكپارچه مردم كه با سفير گلوله و رفت و آمد تانك‌ها و زره‌پوش‌ها در هم آميخته است به گوش مي‌رسد."

بلافاصله پس از خروج شاه از ايران جامعه روحانيت اهواز در اقدامي لازم و مناسب نسبت به صدور اطلاعيه‌اي در همين خصوص اقدام كرد. بر اساس اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آيت‌الله سيدعلي شفيعي، از روحانیون مبارز آن سالها در اهواز و نماینده فعلی مردم استان در مجلس خبرگان رهبری در خصوص صدور اين اطلاعيه مي‌گويد: "در جلسه جامعه روحانيت اهواز مقرر كرديم كه در تاريخي كه شايد شاه از ايران برود ممكن است حالت بي‌نظمي به هر دليلي حاكم شود و ما بايستي قضايا را قبضه كنيم كه هم سوء استفاده نشود، هم اغتشاش نشود و هم به مردم اطلاع دهيم در حسينيه اعظم جمع شوند. به طرف حسينيه اعظم كه در حركت بوديم در فاصله‌اي دور از حسينيه جمعيتي متراكم مشاهده مي‌شد، وضع بسيار خوبي بود. وارد حسينيه كه شديم در ابتدا اطلاعيه‌اي كه تنظيم شده بود مردم در اين شرايط چه كنند، توسط آیت الله موسوي جزايري خوانده شد. بنابراين انگيزه صدور اعلاميه، پيش‌بيني‌هاي اوليه براي خروج شاه، جلوگيري از هرج و مرج و تنظيم امور بوده است."

متن پيام جامعه روحانيت اهواز به مردم مسلمان ايران در آستانه انقلاب اسلامي به این شرح است:

"بسمه تعالي

در آستانه نيل به پيروزي كامل و استقرار حكومت عدم جمهوري اسلامي به رهبري امام خميني(ره) و قطع كليه‌ عيادي اشرار و خائنين به ملت و مملكت، هنوز هم ملت را در معرض كيدها و مكرهاي دشمنان قسم خورده مي‌بينيم و اعلام مي‌كنيم كه اين توطئه‌ها و مكرها سد راه حق نتواند بود و پيش روي آن را نخواهد گرفت؛ جاءالحق و ذَهَقَ‌الباطل، لذا به منظور خنثي كردن نقشه‌هاي شيطاني دشمن و پيروي منويات رهبر بزرگ، اذهان برادران و خواهران عزيزمان را به نكات زير توجه مي‌دهيم: هيچ كس از افراد ملت مجاز نيستند به ماموران نظامي، انتظامي، پليس و ارتش كه در حقيقت جزئي از ملت مسلمان هستند تعدي و تعرضي بنمايد.

مامورين ارتش و پليس كه در حقيقت از خود ملت و پاسداران حريم حقوق ملت هستند حق ندارند تعدي و تعرضي به افراد ملت بنمايند.

هيچ كس مجاز نيست كسي را به عنوان ساواكي يا به دليل اينكه در گذشته مخالف نهضت بوده مورد تعرض و اهانت قرار دهد تا چه رسد به جرح و قتل. قضاوت در كليه اتهامات با محاكمه صالح شرعيه است كه در آينده به امر رهبر تشكيل خواهد شد.

كسي حق ندارد اراضي را به هيچ عنوان اشغال كرده و ساختمان نمايد. طبقات كم در آمد مطمئن باشند كه اعطاي زندگي آبرومندانه و تامين امكانات رفاه كه در بدو آن‌ها داشتن خانه مسكوني است از برنامه‌هاي حكومت عدل اسلامي خواهد بود. لذا از هم اكنون به بي‌نظمي و اغتشاش روي نياروند كه از خواسته‌هاي دشمنان اسلام است و نهضت را به وقفه مي‌اندازد."

در ادامه این اطلاعیه آمده است: "به بازرگانان محترم و صاحبان كارخانجات و واردكنندگان خوار و بار و كسبه محترم توصيه مي‌شود كه فرمان رهبر بزرگ را در زمينه ارزاق نصب‌العين خود قرار دهند. فروشندگان محترم نيز دستور فوق را رعايت كنند و در اين بحران به مشكلات زندگي نيفزايند. ضمنا از فروشگاه‌هاي تعاوني اسلامي تشكر و تقدير مي‌شود.

ملت اسلامي و غيور از پيش كشيدن نزاع‌ها و كدورت‌هاي قلبي مانند اختلافات موجر و مستاجر خودداري كنند و صميميت في مابين خود را حفظ كنند و از هر كاري كه وحدت كلمه را به خطر مي‌اندازد اهتراز كنند. مسلما در آينده‌اي نزديك به دستور رهبر بزرگ محاكمه صالحه ريشه اختلافات را قطع خواهد كرد.

به عموم ملت مسلمان به خصوص جوانان عزيز توصيه مي‌شود كه حفظ نظم و كنترل شهر را به دست گرفته و از تخريب و آتش سوزي جلوگيري به عمل آوردند و مانع از هر گونه اقدامات تشنج آميز شوند. امر به معروف و حفظ نظم بر همه واجب است."

در پایان این اطلاعیه نیز اسامی افرادی ازجمله علي انصاري، عبداله موسوي بهبهاني، ساجدي، كاظم مرعشي، محمدجعفر موسوي، سيد مصطفي علم‌الهدي، اسماعيل بن‌احمد حسيني مرعشي، سيدعلي شفيعي، ابوالقاسم انصاري، محمدحسين موسوي، محمدكاظم آل طيب، مرتضي انصاري، حاج سيدمحمد كاظم سجادي، سيد محمد جزايري، سيدمحمد علي موسوي جزايري، علاءالدين موسوي جزايري و ابوالحسن انصاري ذکر شده است.

به اين ترتيب با خروح شاه، به جز نيروي انتظامي و ارتش، تقريبا كليه ساختارهاي سياسي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي رژيم از بين رفت. در اطلاعيه جامعه روحانيت اهواز همانگونه كه ذكر شد، به جوانان توصيه شده بود كه امور شهر را خود برعهده بگيرند، اما با اين همه هنوز نهادهايي كه پا بر جا بودند مقاومت‌هاي شديدي مي‌كردند و همين مقاومت‌ها سياه‌ترين روز اهواز را در تاريخ انقلاب اسلامي ايران رقم زد.

علاوه بر جامعه روحانيت اهواز كه با خروج شاه از ايران اطلاعيه صادر كرد و اعلام موضع نمود، دانشگاهيان دانشگاه جندي‌شاپور نيز در همين رابطه موضع خود را انتشار داده و علاوه بر محكوميت اقدامات رژيم پهلوي، از ملت خواسته بودند مبارزه را تا ظهور پيروزي نهايي ادامه دهند.

چهارشنبه، 27 دي‌ماه 1357، يك روز پس از فرار مفتضحانه شاه از ايران

درست يك روز پس از خروج‌ شاه، نظاميان در اهواز فاجعه آفريدند. آنها كه با فرار شاه كاخ آمال و آروزهاي خود را به باد رفته مي‌ديدند با خروج از پادگان‌ها و حمله مسلحانه با تانك و ادوات زرهي، شهر و مردم بي‌دفاع را به خاك و خون كشيدند.

پيش از ظهر روز چهارشنبه 27 دي ماه 1357، نظاميان در خيابان‌هاي اصلي اهواز به تظاهرات و حمايت از شاه پرداختند. تيراندازي‌هاي نظاميان به سوي مردم آغاز شد و ده‌ها نفر كشته و زخمي شدند. تيراندازي در خيابان‌هاي نادري، پهلوي، سي‌متري و رضاشاه ادامه داشت. نظاميان به حسينيه اعظم و دانشگاه‌ جندي‌شاپور هجوم آوردند و زخميان زيادي به بيمارستان‌ها و مراكز درماني منتقل شدند. صداي تيراندازي در خيابان‌هاي اهواز بلند بود؛ نظاميان خواستار بازگشت شاه بودند.

از ساعت 10 صبح چهارشنبه، تانك‌ها وارد خيابان‌ها شده و مغازه‌ها و اتومبيل‌ها را به آتش كشيدند. هجوم وحشيانه نظاميان طرفدار شاه خائن تلفات بسياري به همراه داشت. حادثه خونين چهارشنبه 27 دي‌ماه 1357 در اهواز بيش از صدنفر كشته و زخمي بر جاي گذاشت. زد و خوردها در اهواز در اين روز 22 كشته و حدود 80 مجروح داشت.

اسامي شهداي فاجعه چهارشنبه سیاه در اهواز به شرح زير است:

ابوالقاسم حميدي، سيدشايع موسوي، علي بيت سياح (14 ساله)، كودك 4 ساله فرزند عباس باوري، سهيل منشي زاده 9 ساله (در خانه خودشان تير خورده)، سيد اسماعيل موسوي، حسين آخوند زاده، ناصر زرگاني، محمدحسين آخوند شوشتري، هوشنگ خوانساري (30 ساله)، رحيم قنواتي نژاد (14 ساله)، حميد دهقاني (24 ساله)، حميد ذاكر زاده (22 ساله)، ابراهيم درويشي (21 ساله)، سيد كريم (13 ساله)، زهره (11 ساله)، محمود بسنديده (20 ساله)، كريم منوعي، محمد بني طرفي (25 ساله)، علي درويشي (18 ساله)، عظيم واقعي (16 ساله) و معين ضيائي (30 ساله).

انتشار اسامي اين شهدا و اسامي مجروحان حادثه موج شديدي از نفرت در مردم كشور و به خصوص مردم اهواز ايجاد كرد. اين اقدام وحشيانه نه تنها سودي براي رژيم در بر نداشت بلكه موجب شد مردم اهواز مبارزه خود را عليه رژيم جنايت‌كار پهلوي گسترش دهند و تا پيروزي انقلاب اسلامي پيش روند.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی در اهواز، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی

با همکاری شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خوزستان

ایسنا / مریم سبحانی فرد

 


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار