فضای امروز کل کشور و بالاخص خرمشهر سیاست زده شده است و همه ی ما داریم همه چیز و همه کس را با عینک سیاست رصد میکنیم.
شوشان/ عباس مدحجی
در دنیای بظاهر بزرگ ولی واقعا کوچک امروز ، برای پیشرفت همه جانبه ی یک جامعه ، افزایش سطحِ یک یا دو عامل ملاک نیست و تمام یا غالب شاخصه های تعریف یک جامعه ی رو به رشد باید دست به دست هم دهند تا آن جامعه برای زیست و رشد عناصرش مناسب باشد . اقتصاد ، سیاست ، آموزش ، بهداشت ، امنیت و دیگر عوامل همه و همه باید متناسب باهم ارتقا پیدا کنند تا جامعه ای متعادل و متناسب برای حیات افراد خود بسازند . قطعا هیچ کدام از این عوامل به تنهایی قادر نخواهند بود رشد و تعالی را آنطور که باید و شاید برای جامعه به ارمغان بیاورند .
از بین کلیه ی خصایص کلی وجزیی که در پیشبرد جامعه نقش دارند ، سیاست و اقتصاد علاوه بر رابطه ی تنگاتنگ با یکدیگر ، نقش کلیدی در تثبیت جامعه با ایجاد زیرساختهای کلی دارند . هرچند نقش کلی این دو عامل (فارغ از جزییات و تاثیرات محیطی ) در تمام جهان تعریف شده و مشخص است ولی در کشورهای درحال توسعه مثل ایران و خصوصا در شهرهای متوسط یا کوچکش نقشی فراتر از زیرساخت سازی ایفا میکنند .
تجربه ثابت کرده است هرجا و هر زمانی که سیاست از مسیر خدمت به مردم خارج شده است ، دیر یازود شکست خورده . شاید شکست آن برای افراد آن جامعه محسوس نباشد اما در محکوم بودن چنین سیاستی شکی نیست . فی الواقع پرداختن به سیاست آنجایی خوب و لازم است که ضمن رعایت اسلوب و حدود و ملزوماتش ، در راستای تحقق اهداف والای کل جامعه باشد نه فرد یا عده ای خاص با منافع مغایرِ منافع جامعه. از همین روست که تعدد احزاب و هیٸت ها و تشکل ها و تفکرها در دنیای امروز ما هنجار گرفته تا هرکدام با تمسک به سیاستی که بدان معتقدند جامعه را در مسیر صحیح پیشرفت ، رشد و صعود قرار دهند
همه ی ما بخوبی میدانیم در مناطقی که از نظر جمعیتی و وسعتی کوچکتر هستند و فاصله ی زیادی با مراکز قدرت حکومتی و پایتخت دارند بیش از آنکه احزاب دولتی تاثیر گزار باشند ، تفکرات قومی و احزاب بومی با رویکرد بومی گزینی مٶثرند . این نکته از آنجا حاٸز اهمیت است که در نگاه اول تمام ساکنان آن مناطق با تصاحب کرسی های مدیریتی و حکومتی توسط مدیران بومی از احزاب خودی باید امیدبیشتری به آبادانی منطقه خود داشته باشند ولی درعمل متوجه میشویم اینگونه نیست . در خرمشهر که طی چند سال اخیر به یمن فضاهای مجازی و علاقمندی مردم به تبادل اطلاعات ، سطح آگاهی مردم ارتقا یافته متاسفانه بازهم با نزدیکتر شدن به انتخابات شاهد غلبه ی جو سیاست زده و میدان داری آن در عرصه ی تصمیم گیریها هستیم. فضای انتخاباتی که باید بستر مناسبی برای رقابت و ایجاد نشاط اجتماعی سیاسی در شهرستان باشد به میدان تخریب و منفعت طلبی و زد و بند تبدیل شده . ایام انتخابات که باید با وزش نسیم تغییر و امید به توسعه همراه باشد ، رخوت و بدبینی را به اقشار مختلف جامعه یا حداقل قشر کم در آمد تزریق کرده است . براستی چرا چنین است ؟
مگر نه اینکه تمام مسولین و ذی منصبان شهرستان فارغ از اصول گرا و اصلاح طلب و معتدل و منصوبین به این و آن باید قلبشان برای ترقی شهر و همشریان بتپد؟ مگر نه اصولا تمام این احزاب و تشکل ها باهدف تسهیل معیشت شهروندان در چارچوب قوانین ملی پابه میدان مدیریت و اجرا گذاشته اند ؟ بنظر نگارنده فضای امروز کل کشور و بالاخص خرمشهر سیاست زده شده است و همه ی ما داریم همه چیز و همه کس را با عینک سیاست رصد میکنیم.
چه اتفاقی افتاده است که هر فعالیت صورت گرفته در شهر را (چه خوب چه بد ) باتوجه به گرایش سیاسی انجام دهندگان آن می سنجیم نه سود و منفعتی که برای شهر دارد؟
شورای شهر ، شهرداری ، دفتر امام جمعه ، سمن ها و ان جی او ها ، فرمانداری ، ریاست های دوایر دولتی مختلف ، سازمانهای خدماتی ، تشکل های فرهنگی هنری ، هیٸت های مذهبې ، شخصیت های هنری و ورزشی ، بزرگان وریش سفیدان و شیوخ و تمام عناصری که میتوانند در آینده ی شهر موثر باشند باید از این فضای سیاست زده که بستر موج سواری عده ای معلوم الحال و مجهول الهویت می شود اجتناب کنند و قبل از توجه به اختلافات فکری عقیدتی یا سیاسی به همشهری بودن فکر کنند .
واقعا چه اشکالی دارد با مسئولی همکاری کنیم که طرحی در راستای بهبود وضعیت شهر دارد گرچه با خط مشی سیاسیش موافق نباشیم ؟ این سیاست زدگی بسرعت در حال انتشار در اقشار جامعه و انتقال به نسل های بعدی ماست . شاید بد نباشد به موقعیت های مشابه در شهرستانهای همطراز خودمان در اقصی نقاط کشور نگاهی بیندازیم .شاید یکی از علل پیشرفت آن شهرستانها نسبت به ما ، نوعی اتحاد و همدلی است که بصورت قانونی نانوشته ، بین مسئولین آنها نسبت به حفظ و تعریف حق و حقوق شهر و شهروندی ، در تمام جوانب و زوایا جاری و ساری ست . حزب یا تفکری که به قدرت میرسد قبل از آنکه به فکر زمین زدن رقبا باشد ، طرح و ایده های خود را برای برآمدن اهداف و وعده هایش اجرایی میکند و رقبای بازمانده هم با عِرق بومی خود شاید نه کاملا ولی تا حدودی دست از تخریب برمیدارند تا نتیجه کار عیان شود .
متاسفانه در شهرستانی زندگی میکنیم که شورای شهرش را منحل کرده اند . نماینده و امام جمعه اش مدتهاست باهم تعاملی محسوس ندارند. شهرداریش هنوز با سرپرست اداره میشود .
شهرستانی چندین بار میزبان استاندار بوده ولی نه اصول گرا ها و نه اصلاح طلبانش نشستی با ایشان نداشته اند. یقین بدانید که قبل از تمام عوامل خارجی ابتدا باید علت را درخودمان و دید اشتباهمان جستجو کنیم . تازمانی که در حال تعمیم این سیاست زدگی هستیم نباید منتظر باشیم«دستی از غیب برون آید و کاری بکند» کوتاه سخن اینکه خرمشهر را با وجود این همه پتانسیل عظیم و بی بدیل و موقعیت استراتژیکی نباید در ردیف بیست شهر اول بیکار در کشور قرار بگیرد . این آمار بعد از اینکه کارنامه غیرقابل دفاعی بر پیشانی مسئولین و مدیران میگذارد ، بنظر شما جز رخوت و ناامیدی و تاسف چه واکنشی در شهروندان خواهد داشت ؟
دوستان ، بیایید سیاست زدگی خود را قبل از فاجعه ای بزرگتر درمان کنیم .