چنین حضور کمنظیری نشان میدهد مردم فهیم و آگاه ما ورای همه روشهای غیراخلاقی، توهینها...
شوشان/ ولیالله شجاع پوریان
پس از تشییع جنازه چند میلیونی در آیین خاکسپاری بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره)، تشییع چندمیلیونی پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی تکرار یک حضور تاریخی مردم در یک مراسم یادبود و آیین خاکسپاری در کشور است. اهمیت این اتفاق زمانی بیشتر میشود که بدانیم هاشمی رفسنجانی دستکم در یک دهه اخیر مغضوب بخش زیادی از افراطیونی بوده است که با در اختیار داشتن رسانه ملی و تریبونهای رسمی نه تنها تمایلی به انعکاس فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او نداشت، بلکه به صورت منظم و بیوقفه در مسیر تخریب و تخدیش شخصیت آیتالله، با تندروها همراهی و همکاری میکردند.
حضور فراتر از انتظار مردم در مراسم تشییع هاشمی پیامهای متعددی در دل داشت؛ چنین حضور کمنظیری نشان میدهد مردم فهیم و آگاه ما ورای همه روشهای غیراخلاقی، توهینها، تخریبها، فضاسازیهای رسانهای، سره را از ناسره و صواب و حق را از نادرست تشخیص میدهند. البته این تشخیص پیش از این در زمان حیات و به ویژه در آخرین دوره انتخابات مجلس خبرگان بر همگان اثبات شده بود، اما تکرار اقبالها باید برای تندروها عبرتآموز باشد.
از مهمترین ویژگیهای آیتالله هاشمی صبر، شکیبایی و بردباری او در قبال مخالفان بود که توانست در برابر هجوم تخریبها و توهینها صبوری کند و فضای سنگین و تلخ پیرامونی خود را مدیریت کند. هاشمی اصرار داشت با مشی اعتدال، اصول خود را دنبال کند و تلاش او برای اصلاح کژیها و نزدیکی به نظر مردم بر محبوبیت او میافزود؛ چه بسا آرزوی مخالفان و معاندان آقای هاشمی این بود که با افزایش فشارها و تخریبها، کاسه صبر او لبریز شده و او را مستاصل نماید، اما هاشمی با رفتاری توام با عقلانیت، اوج خویشتنداری و صبوری خود را به نمایش گذاشت و هیچگاه از دایره انصاف، ادب و منافع ملی خارج نشد تا دریغ و افسوس را متوجه آمران و عاملان تخریب کند. ثبات قدم، دوام و صبر هاشمی نزد خداوند بزرگ که صابران را وعده و پاداش بیانتها داده است، به ثمر نشست.
حضور میلیونی مردم از طیفهای مختلف تلنگری برای بخشی از تندرویها بود که تصور میکردند میتوان صدای مردم را نادیده و ناشنیده گرفت و با سرپوش گذاشتن بر مطالبات اجتماعی و سیاسی آنها را به فراموشی سپرد. اما حضور مردم و شعارهای متفاوت آنان در این مراسم نشان داد مطالبات و خواستههای مردم در این سالها نه تنها تغییری نکرده بلکه هر زمانی فرصت بروز داشته باشد، سربرخواهد آورد و به جای تجویز تکصدایی، باید تدبیری راهگشا اندیشید.
از نقش، جایگاه و تاثیر هاشمی رفسنجانی در حدوث، ثبات و بقای انقلاب اسلامی هم در این چند روز و از زبان همه سخن بسیار رفته است. تردیدی نیست اکنون که غبار دشمنیها و ناآگاهیها پیرامون او کمتر شده است، در آینده از هاشمی بیشتر خواهیم شنید، اما حسرت را باید کسانی ببرند که در دشمنی با آقای هاشمی در دهه پایانی عمرش کم نگذاشتند و بیشتر از همه باید به حال رسانه ملی افسوس خورد که در خط زدن شناسنامه انقلاب با تندروها همراهی کامل کرد و نمیدانیم تغییر رویکرد دو سه روزه اخیر خود را چگونه توجیه میکند؟! مدیران و خبرنگاران رسانه ملی خود از نزدیک پیام مردم را شنیدند و امید داریم آنچه بر هاشمی گذشت بر دیگر یاران انقلاب نگذرد تا در هنگامه رحلتشان با عملکرد ناگزیر خود مردم وافکار عمومی را دچار دوگانگی حاصل از مرده پرستی موروثی خود نکنیم.