درست یک روز پس از خروج شاه، نظامیان در اهواز فاجعه آفریدند. آنها که با فرار شاه کاخ آمال و آرزوهای خود را به باد رفته میدیدند با خروج از پادگانها و حمله مسلحانه با تانک و ادوات زرهی، شهر و مردم بیدفاع را به خاک و خون کشیدند.
پیش از ظهر روز چهارشنبه ۲۷ دی ماه ۱۳۵۷، نظامیان در خیابانهای اصلی اهواز به تظاهرات و حمایت از شاه پرداختند. تیراندازیهای نظامیان به سوی مردم آغاز شد و دهها نفر کشته و زخمی شدند.
تیراندازی در خیابانهای نادری، پهلوی، سیمتری و رضاشاه ادامه داشت. نظامیان به حسینیه اعظم و دانشگاه جندیشاپور هجوم آوردند و زخمیان زیادی به بیمارستانها و مراکز درمانی منتقل شدند. صدای تیراندازی در خیابانهای اهواز بلند بود؛ نظامیان خواستار بازگشت شاه بودند.
نظامیان وفادار به شاه به فکر مقابله با مردم افتادند. بعدازظهر آن روز، جامعه روحانیت اهواز طی جلسه ای مشورتی در منزل شیخ مرتضی انصاری به هم اندیشی پرداختند و برای کنترل بر اوضاع و پیشگیری از بروز هر گونه خرابکاری چاره اندیشی کردند و در پایان اعلامیه ای صادر کردند و از مردم خواستند با تشکیل کمیته، اوضاع شهر را به دست گیرند و بلافاصله در حسینیه اعظم اجتماع کنند.
به دنبال اعلام جامعه روحانیت ، حسینیه اعظم اهواز و خیابان های اطراف آن مملو از جمعیت گردید. حضرت آیت الله سید محمد علی موسوی جزایری بالای منبر رفتند و شروع به سخنرانی کردند، در این حین شخصی در گوش «آیت الله» گفت که ستونی از تانک ها بر روی پل معلق در حال حرکت به سمت حسینیه است.
پس از چند دقیقه شخص دیگری آمد و گفت این تانک ها پرچم سفید برافراشته اند و مسئله مهمی نیست آمده اند به انقلاب و مردم بپیوندند. چند دقیقه بعد شخص دیگری آمد و گفت پرچم سفید را پایین برده اند و پرچم قرمز برافراشته اند و وضعیت نگران کننده است.
به دنبال آن صدای شلیک گلوله ها برخاست و مشخص شد که ستون تانک ها قصد حمله به حسینیه را دارند و می خواهند با تانک وارد حسینیه شوند و تمام مردم را له کنند.
مردم حاضر در حسینیه که از این تصمیم نظامیان بسیار عصبانی بودند ، زنجیروار جلو ستون تانک ایستادند و خطاب به آنها گفتند این خانه امام حسین است و نظامیان را از آمدن به حسینیه با تانک منصرف کنند.
در این حمله دردمنشانه حدود ۲۲ نفر از اهالی شریف شهر اهواز به شهادت رسیدند و ۸۰ نفر نیز مجروح گردیدند.
روحانیون حاضر در حسینیه در اعتراض به این اقدام اعلام کردند تا علت حمله مشخص نشود و عاملان این حمله مجازات نشوند از حسینیه خارج نمی شوند و به اعتصاب خود ادامه می دهند و از حسینیه خارج نخواهند شد و نظامیان هر کاری می خواهند انجام دهند.
حمله به حسینیه با غرش تانک ها، رگبار مسلسل ها از زمین و پرواز هلیکوپترهای کبری همراه شد ، دولت بختیار که بسیار آشفته شده بود اعلام کرد که این حمله خودسرانه بوده و رسماً عذرخواهی کرد.
با عذر خواهی رسمی دولت ، اعتصاب که حدود ۲۴ ساعت طول کشید ، شکسته شد و روحانیون از حسینیه خارج شدند همزمان با اتفاقات حسینیه ، عده زیادی نیز در دانشگاه اجتماع کرده بودند.
آیت الله خزعلی به شدت علیه رژیم و اقدامات عمال وی سخنرانی کرد. یک ستون تانک نیز به آنجا حمله کرد و عده ای از مردم در دانشگاه به شهادت رسیدند. ستون تانک خیابان های امام، طالقانی و نادری را در اشغال خود در آورده بود و در این خیابانها با مردم نیز درگیر شده بود. گروهی نیز از قم و تهران خود را به اهواز رساندند و در حمایت از مردم اهواز، در پشت بام های مرتفع خیابان نادری سنگر گرفتند و با سلاحهایی که در دست داشتند با مامورین نظامی درگیر شدند و حدود ۱۴ نفر از آنها را به هلاکت رساندند. حمله این گروه موجب شد که نظامیان دریابند که با مقابله مردم روبرو هستند. چون در این روز دهها نفر از مردم اهواز به خاک و خون کشیده شدند ، این روز به «چهارشنبه سیاه یا خونین» شهرت پیدا کرده است.