شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۴۰۴۶
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۶
رضا بهرامی

اواسط دی ماه 93 و در حالی که به استثنای برخی تحرکات نه چندان چشم گیر، سپهر سیاست ایران در خواب زمستانی به سر می برد، زمزمه ی شکل گیری حزبی اصلاح طلب به یک باره در فضای سیاسی کشور پیچیده و واکنش های مثبت و منفی قابل ملاحظه ای را از جانب اصلاح طلبان و اصول گرایان بر می انگیزد. با این اوصاف حزب "اتحاد ملت ایران اسلامی" در واپسین روز فروردین ماه 94 و با موافقت کمیسیون ماده ی 10 احزاب وزارت کشور مجوز فعالیت می گیرد. مجوزی که البته با کارشکنی برخی اصول گرایان صاحب نفوذ که "اتحاد" را همان "مشارکت" می دانند، چندان هم آسان صادر نمی شود. با این حال اما بسیاری "اتحاد" را حزبی متفاوت در تاریخ احزاب ایران می خوانند. حزبی که بر بسترهای راسخ اصلاح طلبانه سامان یافته است.

مسیر پرسنگلاخ تحزب در ایران

سابقه ی تحزّب در ایران به سال های آغازین پس از جنبش مشروطه در بیش از یکصد سال اخیر باز می گردد. آن جا که دو حزب "اجتماعیون عامیون" یا همان سوسیال دمکرات های خواهان تغییرات فوری و "اعتدالیون" یا همان محافظه کاران حامی تغییرات تدریجی در بستر حاصل از مشروطه قوام و دوام یافته و این مدل را با شدت و ضعف تا برآمدن پهلوی اول در پایان دوره ی مجلس پنجم مشروطه بسط دادند.

 با این حال اما نیکوتر به نظر می رسد که این دو را دسته جاتی فاقد نظم تشکیلاتی نام نهیم که نه برای شکل دادن کار تشکیلاتی منسجم در قالب حزب به منظور کسب قدرت سیاسی که به دلیل اشتراک منافعِ  آن هم کوتاه مدت - بازی گران عرصه ی سیاست ایران پا به عرصه ی وجود نهادند. با تمامی این اوصاف اما بی تردید آماده سازی بسترهای لازم برای شکل گیری احزاب مدرن و روش مندی هم چون "حزب توده ی ایران" در دهه های بعد را باید به همین تمرین تحزّب در سال های پیش از برافتادن قاجار نسبت داد. با این وجود اما از همان آغاز تا به امروز، تحزّب نتوانسته آن طور که باید و شاید و به موازات بسیاری از کشورهای دیگر در ساختار سیاسی ایران جا افتاده و بر ساخت قدرت در این کشور تاثیر جدی و عمیق نهد.

بی شک از مهم ترین دلایل کندی رشد و توسعه ی مفهوم تحزّب در ایران می توان به عدم تکامل و نضج یابی مفهوم متعالی "همکاری جمعی" برای نیل به مقصود در میان اقشار مختلف جامعه ی ایرانی اشاره کرد. راه حل این معضل که از میان حوزه های اصلی علوم اجتماعی، در گستره ی پهناور عالم سیاست وضعیت بغرنج تری به خود می گیرد، نه آنی که نیازمند تغییرات بنیادین ناشی از جایگزینی نسل ها و ارتقا دانش افراد از طریق آموزش فراگیر است و درست بر همین اساس گاه برای نیل به ارتقا روح همکاری در یک جامعه – به ویژه جوامع جهان سومی - ، عبور از یک و گاه حتا چند نسل امری گریزناپذیر به نظر می رسد.

از دیگر عوامل اساسی مهجور ماندن مفهوم تحزّب در ایران می توان به تردید افکار عمومی جامعه نسبت به پذیرش این کالای وارداتی غربی و هم چنین عدم اعتماد متقابل میان حکومت ها و نخبگان سیاسی اشاره نمود که البته نگرش منفی بخش قابل توجهی از افکار عمومی جامعه ی ایران نسبت به غرب و سابقه ی وابستگی های آشکار و نهان برخی احزاب به قدرت های استعماری – همانند حزب توده به شوروی سابق - را نمی توان در تثبیت این پندار بی تاثیر پنداشت و شاید درست به همین دلیل است که نام حزب – و نه احزاب فرمایشی هم چون حزب رستاخیز - در تاریخ معاصر ایران برای بسیاری از دولت مردان ترجمان مفاهیمی جنجالی نظیر جاسوسی مدرن و تشکیلاتی بوده است.

اتحاد ؛ حزبی متمایز!

با مروری اجمالی بر تاریخ احزاب ایران در بیش از سه دهه ی اخیر، رویدادهایی نظیر سیاست های سوال برانگیز دولت های نهم و دهم در محدود ساختن دایره ی فعالیت احزاب را باید از عوامل اساسی کندی بسط و توسعه ی سیاسی در کشور خواند. با برآمدن دولت تدبیر و امید در مرداد ماه 92 اما زمزمه های احیای دوباره ی "خانه ی احزاب" به عنوان یکی از نمادهای محوری فعالیت حزبی و صد البته توسعه ی سیاسی کشور که در دولت دهم به محاق تعطیلی رفته بود دوباره بر سر زبان ها افتاد و بر همین منوال بود که با پیگیری های مستمر، فصل نوین فعالیت احزاب در ایران کلید خورد.

در این میان اما "اتحاد" را می بایست حزبی به کلی متفاوت و متمایز نامید. حزبی که قریب به شش سال پس از حوادث تلخ سال 88 و با محوریت هسته ی اصلی ریشه دارترین شبکه ی اصلاح طلبان کشور و با تکیه بر داشته های ذی قیمت احزاب اصلاح طلب آغاز به کار نمود و از همین بدو امر و با مطالعه ی تجارب گرانقدر تحزّب در ایران و جهان - به طور عام - و آن چه در سال های گذشته بر تشکّل های اصلاح طلب از قبیل: جبهه ی مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی رفته است – به طور خاص – و هم چنین بررسی علل و عوامل پیروزی ها و شکست های احزاب ایرانی در نهادینه ساختن اصول کار تشکیلاتی در ایران در چند دهه ی اخیر، فعالیتی منسجم و منظم را آغازیده است. این حزب چارچوب ها و قواعد اساسی بازی در حاکمیت را پذیرفته و از همان آغازین روزهای فعالیت، یکی از محوری ترین اصول خدشه ناپذیرش را  برگزیدن "تعامل" به جای "تقابل" – چه با ارکان نظام و چه با رقبای منطق مدار اصول گرا – اعلام نموده است. رویکردی که بی تردید در بلندمدت به دوام و قوام پایه های حزب یاری رسانده و از تکرار تجربه ی تلخ برخی احزاب اصلاح طلب در سال های اخیر جلوگیری خواهد نمود.

عبرت آموزی از گذشته و گام نهادن منطقی و حساب شده در مسیر آینده البته میسّر نیست مگر با برخورداری از کادری کارآزموده که تجربیات گرانبهایی از فراز و فرودهای کار تشکیلاتی در ایران فرا آموخته اند. مکمّل این جمع البته می بایست جوانانی باشند که چونان یک موتور پیش رانِ پرانرژی و پویا زمینه ی شکوفایی هر چه بیش تر حزب را فراهم آورند و درست بر همین اساس است که در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در کنار چهره های مشهوری نظیر: علی شکوری راد، آذر منصوری، حمیدرضا جلایی پور، هادی خانیکی، فاطمه راکعی، مرتضی مبلغ و ...، جوانان پرشور و باانگیزه ای هم چون: عماد خاتمی، حسین نقاشی، حجت شریفی، نسیم چالاکی و ... دیده می شوند. گذشته از این و در حالی که اکثریت قریب به اتفاق احزاب ایرانی به مردسالاری شهره اند، نقش پررنگ زنان به عنوان نیمه ی گمشده ی جامعه چه در تاسیس حزب اتحاد، چه در انتخابات اعضای شورای مرکزی – بیشترین رای در انتخابات شورای مرکزی حزب به آذر منصوری تعلق گرفت -  و چه در ادامه ی راه آن از موارد مهمی است که باید به فال نیک گرفته شود. با این اوصاف و من حیث المجموع، مشارکت دادن جوانان و زنان در هسته ی اصلی تصمیم گیر حزب آن هم در حالی که اکثریت قریب به اتفاق احزاب ایرانی در گذشته و حال مردسالار و پیرمحور بوده اند، فرصت مغتنمی برای فعال سازی ظرفیت های بالقوه این دو قشر تاثیرگذار جامعه و البته حرکت رو به جلو و شتابان به سوی توسعه ی سیاسی پایدار در کشور است.

از دیگر پارامترهای مثبت و جالب توجه حزب اتحاد می توان از استقلال این حزب و عدم وابستگی آن به "قدرت" و "دولت" نام برد. برخلاف بسیاری از احزاب دولت ساخته که با طلوع یک چهره یا گروه سیاسی و یا برآمدن دولت ها به موفقیت های بزرگی در صعود از نردبان قدرت نائل می شوند و با تغییر شرایط طومار حیات سیاسی شان در هم می پیچید، اتحاد اما به وسیله ی جمعی از اصلاح طلبانِ خارج از دایره ی قدرت پای به عرصه ی سیاست ایران نهاده است که اعتقاد راسخی به دولت ساخته نبودن احزاب دارند و بر همین اساس چون ظهور و حضور آن با تحولات در ساختار قدرت ارتباط مستقیمی ندارد پس می توان از پسِ اتخاذ سیاست های معقول و منطقی به اثربخشی این حزب نه تنها در کوتاه مدت که در میان مدت و بلندمدت نیز امید بست. هم چنین از شواهد و قرائن پیداست که حزب اتحاد ملت ایران اسلامی فعالیت های عمده ی تئوریک و عملیاتی اش را به ایام انتخابات منحصر و محدود نخواهد ساخت. گویی اشتباه سهمگین انتخاباتی شدن احزاب که مرگ تدریجی بسیاری از آن ها در تاریخ معاصر ایران را به دنبال داشته این بار قرار نیست از سوی اتحادی ها تکرار شود.

بی تردید اتحاد حزبی است متمایز که با آن می توان فردای ایران را ساخت. حزبی هر چند تازه تاسیس اما با رهبرانی منضبط و کارکشته که تجارب گران سنگی از کار تشکیلاتی با خود یدک می کشند و در حکم پشتوانه های عظیم تئوریک و عملیاتی این حزب قادرند علاوه بر بالا بردن تراز کمی و کیفی مفهوم تحزّب در ایران، نسل های آینده ی بازی گران سپهر سیاست ایران را تربیت نمایند. رهبرانی که اینک قواعد بازی در نظام سیاسی ایران را نیک دریافته اند.

اعتماد متقابل؛ باطل السّحر طلسم صد ساله!

در این میان و در حالی که اینک ملهم از اندیشه های اصلاح طلبانه، علاوه بر اصلاح طلبان طیف قابل توجهی از تشکّل های اصول گرا نیز پای به عرصه ی کار تشکیلاتی جدی و هدف مند نهاده اند، با تکیه بر اعتماد متقابل میان حاکمیت و احزاب می توان طلسم تاریخی و طولانی مدت داستان تراژیکِ تحزّب در ایران را شکست. بازیِ برد-بردی که نتیجه اش هم به پویایی و بالندگی هر چه بیش تر حاکمیت خواهد انجامید و هم احزاب را به اهرم هایی اثرگذار در نظام سیاسی ایران مبدّل خواهد ساخت که دیگر به سان گذشته نقش های تزیینی و کم اثر را ایفا نخواهند نمود. احزاب که اینک حضور فعالانه شان برای تقویت مردم سالاری در جامعه و سوق دادن هر چه بیش تر افکار عمومی به سمت و سوی نخبه گرایی، نخبه گزینی و البته پرهیز جدی از پوپولیسم سخت احساس می شود، در صورت کسب اعتمادی سازنده و پایدار از جانب حاکمیت و با رفتاری قابل اندازه گیری، روش و منشی پاسخگو و برخلاف چهره هایِ گریزان از نظم و تشکیلات که در بسیاری مواقع رفتارهایی غیرقابل پیش بینی از خود بروز می دهند، خواهند توانست افکار عمومی آگاه و جامعه ای توسعه یافته را شکل دهند که در آن دیگر فردی با دو سال تکیه زدن بر صندلی شهرداری تهران به پاستور راه نمی‌یابد. آری! احزاب می توانند. کافیست به آن‌ها اعتماد کنیم.

برچسب ها: رضا بهرامی
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار